فرازی از #وصیت_نامه #شهید_علی_اکبر_بهمن_زادگان 《اعتقادم بر این که هیچ راهی بهتر از این نیست که به اسلام عزیز خدمت کنم و خداوند به شما هم توفیق دهد که برای خدا و اسلام کار کنید و قدم بردارید . به مسائل اسلام اهمیت بدهید و در امر فرائض اسلامی به هیچ وجه کوتاهی نکنید.》 همه ی اعمال و رفتار و کردارمان را باید در مسیر الله قرار دهیم و این راهی است که باید به شهادت منجر شود . پروردگارا، خدایا ، آگاهی که ما دلمان می خواهد و اراده و تصمیمان بر آن است که به طرف تو و به سوی تو آییم و بنده خالص و عبد تو باشیم. 🕊️قرارگاه خادم الشهدا جهرم🕊️ @khadem_shohadajahrom

آشنایی با گمنام ترین فرمانده🍂🍁 علی اکبر بهمن زادگان که خود از نوادگان بهمن پرافتخار بود با طلوع فجر انقلاب اسلامی تولدی دوباره یافت و خالصانه وجود مقدس و نورانی خود را وقف انقلاب و اهداف متعالی آن نمود . عضویت در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اوّلین اقدام او در پاسداری و حراست از ارزشهاو دست آوردهای انقلاب بود .او که روحی سرشار از عشق و ایثار داشت همزمان با غائلة دمکرات در کردستان ، پاوة قهرمان و ستمدیده را جولانگاه مبارزات خود ساخت و به پاس رشادتها و شایستگی هایی که از خود بروز داد؛ سازماندهی بسیج سپاه پاسداران ناحیة 3 به عهدة مسئولیت او گذاشته شد . وی در ادامه به فرماندهی سپاه پاسداران « خفر » منصوب گردید و خدمات ارزنده و شایانی را به انجام رساند . فرماندهی گردان کمیل از تیپ المهدی (عج) که در عملیات والفجر 2 حماسه هایی ماندگار از خود به یادگار گذاشت ؛ از جمله مسئولیت های خطیر شهید در طول هشت سال دفاع مقدس به شمار می رود و او که از روحیه ای جوانمردانه برخوردار بود در این مقام در بین رزمندگان همیشه پیروز مکتب ولایت به « پهلوان سپاه » افتخار نام یافت #شهید_علی_اکبر_بهمن_زادگان 🕊️قرارگاه خادم الشهدا جهرم🕊️ @khadem_shohadajahrom

🎥 انتشار نخستین‌بار؛ روایت حاج قاسم سلیمانی از زندگی ساده و غیرقابل باور رهبر انقلاب 🚨خاطره روزی که جلسه حاج قاسم در منزل شخصی رهبری برگزار شد. 🆔 @khadem_shohadajahrom

#صلی‌اݪݪّه‌علیڪ‌یااباعبداݪݪّه‌‌الحسین‌ عمریست که ما دست به دامان حسینیم در مجلس روضه همه مهمان حسینیم چون عشق حسین بن علی راه نجات است پس تا به ابد مست و پریشان حسینیم @khadem_shohadajahrom

#شهید_ابوالفضل_اسدزاده ابوالفضل در نامه ای در سال 1357 خطاب به خانواده اش می نویسد: میدوارم که همه به آرزویی که در دل دارند برسند. شب دوشنبه برای من شب فراموش نشدنی هست مورخه 13 آذر سال 1357به آن آرزویی که نهایت افتخار را داشت، رسیدم. در تمام دوران خلبانی که جهت دریافت وینگ خلبانی دوره می دیدیم همیشه فکر می کردم که از همه عقب تر هستم و این فکر باعث کار کردن بیشتر من شد که بالاخره در این روز متوجه شدم که خیر برعکس فکر من، همیشه از همه جلوتر بوده ام. تا جائی که رئیس پایگاه (در آمریکا) مرا به اسم شناخت و درخواست پرواز با من کرد. این ها همه لطف خداوندی و دعای شماهاست که انسان سرافراز می گردد. عکس را با جوائز که دریافت کردم در روزنامه انداختند. ( روزنامه تیتر زد، اسد زاده جوایز را جارو کرد) چهار جایزه ممتاز وجود داشت که یک عدد مربوط به آکادمی پرواز یعنی درس، یک عدد مربوط به پرواز، یک عدد مربوط به بهترین افسر، یک عدد مربوط به کسی است که از همه نظر بهتر است هر کدام از این ها را یک نفر می توانست بگیرد. در تاریخ نیروی هوایی آمریکا برای اولین بار تمام این ها متعلق به یک نفر شد و آن من هستم ... @khadem_shohadajahrom

بخشی از زندگی نامه #شهید_ابوالفضل_اسد_زاده 🍂🕊️ در سال 1355 در رشته خلبانی نیروی هوایی شرکت کرد و پس از قبولی، به عنوان دانشجوی خلبانی ادامه تحصیل داد و دوره تکمیلی را در کشور آمریکا با موفقیت بی نظیر به پایان رساند و تمام جوایز آن دوره را بدست آورد که تا آن زمان هیچ کدام از دانشجویان ایرانی و آمریکایی چنین امتیازی را کسب نکرده بودند. بنا به گفته شهید اسدزاده، استاد خلبان آمریکایی گفته بود: «اگر روزی من در جنگ، با اسدزاده روبرو شوم حتماً از مقابل او می گریزم». سرلشکر خلبان شهید ابوالفضل اسد زاده در خرداد 1358، مصادف با پیروزی انقلاب به میهن اسلامی باز گشت و به درخواست کشور آمریکا جهت ماندن در آن کشور، پاسخ منفی داد و علاوه بر آن، سایر دانشجویانی که به ماندن ترغیب می شدند، با دلایل قانع کننده آنها را تشویق به بازگشت به کشور می کرد و در این مورد نیز کاملا موفق بود؛ به طوری که حتی یک نفر از آن دانشجویان در آمریکا باقی نماندند. شهید ابوالفضل اسدزاده پس از بازگشت به عنوان استاد خلبان در دانشکده هوایی مشغول به خدمت می شود و با توجه به قطع رابطه با آمریکا و عدم اعزام دانشجو به آن کشور، وی و جمعی از همکارانش مسئول تشکیل دانشکده خلبانی می شوند و اقدامات اولیه را انجام می دهند و دانشجویان ادامه تحصیل خود را در ایران آغاز می نمایند. او یکی از مؤثرترین افراد در ایجاد دانشکده خلبانی جهت پرواز دانشجویان، در پادگان قلعه مرغی تهران بود. @khadem_shohadajahrom

۹۵ ٪ شهدا در وصیت‌نامه‌های خود به اطاعت از “#ولایت_فقیه” توصیه کرده‌اند. @khadem_shohadajahrom

📝وصیت نامه بسیار عجیب یک شهید : 🔴 به مردم بگویید امام زمان پشتوانه‌ی این انقلاب است. 🔸 بعد از جنگ، در حال تفحص در منطقه‌ی کردستان عراق بودیم که به‌طرز غیرعادی جنازه‌ی شهیدی را پیدا کردیم. 🔹از جیب شهید، یک کیف پلاستیکی در آوردم داخل کیف، وصیت‌نامه قرار داشت که کاملا سالم بود و این چیز عجیبی بود. 🔻در وصیت‌نامه نوشته بود : 🔸من سیدحسن بچه‌ی تهران و از لشکر حضرت رسول(ص) هستم... 🔹پدر و مادر عزیزم ! شهدا با اهل بیت ارتباط دارند.اهل بیت، شهدا را دعوت می‌کنند... 🔸پدر و مادر عزیزم ! من در شب حمله یعنی فردا شب به شهادت می‌رسم. جنازه‌ام هشت سال و پنج ماه و ٢۵ روز در منطقه می‌ماند. بعد از این مدت، جنازه‌ی من پیدا می‌شود و زمانی که جنازه‌ی من پیدا می‌شود، امام خمینی در بین شما نیست. 🔹این اسراری است که ائمه به من گفتند و من به شما می‌گویم. 🔸به مردم دلداری بدهید، به آن‌ها روحیه بدهید و بگویید که امام زمان (عج) پشتوانه‌ی این انقلاب است. 🔹بگویید که ما فردا شما را شفاعت می‌کنیم. 🔸بگویید که ما را فراموش نکنند. 🔺 بعد از خواندن وصیت‌نامه درباره‌ی عملیاتی که لشکر حضرت رسول (ص) آن شب انجام داده بود تحقیق کردیم، دیدیم درست در همان تاریخ بوده و هشت سال و پنج ماه و ٢۵ روز از آن گذشته است. 👤 راوی: سردارحسین کاجی 📚 برگرفته از کتاب خاطرات ماندگار صفحه ١٩٢ تا ١٩۵ ☑️ @khadem_shohadajahrom

آسوده آن کسی که دلش در هوای توست .. هر لحظـه‌ای اراده کنـد ، کـربـلای توست ... #صلی‌الله‌علیک‌یااباعبدالله ♥️ @khadem_shohadajahrom

#برگی_از_خاطرات #شهید_عبدالرحمن_رحمانیان🕊️ شهریور ۱۳۶۴با تعدادي از دانش آموزان بسيجي جهرم به منظور بازديد از مناطق جنگي به خرمشهر رفته بوديم و يك شب در مسجد جامع آنجا مانديم .اذان صبح همه براي اداي نماز در كنار وضو خانه مسجد صف كشيده بوديم غافل از اينكه آبي در لوله ها وجود ندارد عده اي هم در دستشوييها گير كرده بودند ناگهان متوجه شديم فردي از بيرون مسجد دو دبه بيست ليتري آب را به سختي حمل ميكند و به طرف ما مي آيد در آن تاريكي صبحگاهي متوجه چهره او نشديم و بعضي از بچه ها هم با اين خيال كه او مسوول آوردن آب بوده و در اين كار كوتاهي كرده است به او پرخاش كردند ولي او صحبتي نكرد و باز براي آوردن آب بيرون رفت اين دفعه وقتي باز گشت چون هوا روشنتر شده بود همه از ديدنش شرمنده شديم شهيد عبدالرحمان رحمانيان فرمانده گردان ابوذر جهرم بود كه برايمان آب مياورد. 💫قرارگاه خادم الشهدا_جهرم🥀 @khadem_shohadajahrom