شهید محمد هادی نژاد 🕊🌹🌿
تاریخ شهادت۹۴/۹/۱۷
#نحوه_شهادت اصابت موشک و قطع شدن سر
چه زیبا اقتدا کردی به پسرفاطمه 🕊❤
#خاطره_ای_از_زبان_مادر_شهید_محمدهادی نژاد 🕊🌹🌿
چند روز قبل از رفتن به سوریه ازم خواست که بزارم بره سوریه. باهاش مخالفت کردم وگفتم تو مال جنگ نیستی و من فقط یک پسر دارم و اگر تو بری دیگر کسی را ندارم. شب که خوابیدم حضرت زینب و پسر مو ازم خواست و گفت با رفتنش مخالفت نکنم. وقتی خبر شهادتشو شنیدم اصلا ناراحت نبودم چون حضرت زینب محمد منو انتخاب کرده بود💔
🌱🖇@Wertyubjrjf
#شهید_مدافع_حرم_حمیدسیاهکالی_مرادی
#ادب_شهید 🕊🌺
به دلیل تصادفی که در اردیبهشت ماه داشتند دچار کمر درد شدید شدند و دیسک ایشان تحت فشار بود ولی هر وقت #مادر_بزرگوارشان تماس میگرفتند ایشان مینشستند یا #می_ایستادند. همسرشان به ایشان میگفت استراحت کن ایشان که شما را نمیبینند ولی #شهید میگفتند مادر نمیبینه #ولی #خدا که میبینه
#نحوه_شهادت 🕊🌺
دست و پای راست به حالت قطع و دست چپ و پای چپ به حالت کاملا خورد شده و احشا داخلی متلاشی و بینی شهید شکسته میشود #محرم۹۴
🌱🖇@Wertyubjrjf
#شهيد_مدافع_حرم_محمدحسین_حمزه 🕊🌺
#شهادت۹۵/۱/۲۵
#نحوه_شهادت اصابت گلوله ۱۰۶
🌸همانگونه که در وصیت نامه اش از خدا خواسته بودتا همانند امام حسین، ع، بشهادت برسد ترکش گلوله گلویش را میدرد و سمت چپ بدنش همچون مادرش زهراي اطهر و بدن سید الشهدا تکه تکه و متلاشی میگردد.
🌸شهید در میادین مختلف و مراسمات شهدا عضو فعال و مبتکر، و مراسم اعتکاف خدمتگزار ساخت و ساز مسجد و حسینیه، کارگری پر تلاش، بالاخره و در همه ی کارها فعالیت داشت چه مسایل نظامی، فرهنگی، یا اجتماعی، وعبادی،وخانوادگی... در #خدمت به #مردم سر از پا نمی شناخت، جمع آوری #کمکهای مردم برای #کمک به محرومین گرفته تا نیروی مقاومت
🌸قالَ علی (علیه السلام):
ألْمُؤْمِنُ نَفْسُهُ مِنْهُ فى تَعَب، وَالنّاسُ مِنْهُ فى راحَة.
فرمود:مؤمن آن کسى است که خود را به جهت رفاه مردم در زحمت بیندازد و دیگران از او در أمنیّت و آسایش باشند.
🌱🖇@Wertyubjrjf
#شهید_جاویدالاثر_امیرکاظم_زاده 🕊🌺
"جزء #اولین شهداےمدافع حرم"
#نحوه_شهادت همراه انفجار مهیب در تانک که چیزی از پیکر مطهر باقی نماند... #شهادت ۱۴خرداد۹۲
#خاطره_ای_از_شهید #کارهای_بدون_ریا 🕊🌺
همه کارهاشو دوست داشت #بدون اینکه کسی #بدونه انجام بده .بدون #ریا، مادرشون نقل میکنند بعد از ازدواج شهید و ازدواج خواهران .، با توجه به بیماری و تنهایی مادر یه روز نزدیک عید بود که شهید ساعت 6صبح از در وارد شد و سریع مشغول نظافت منزل شد . مادر میگفت مگه نمیری سره کار ؟ شهید گفت امروز مرخصی گرفتم فرماندم مادرمه در اختیار اونم ولی باید #قسم بخوره به کسی #نگی من اومدم کارای خونرو کردم.
🌱🖇@Wertyubjrjf