پدرم با غمِ بی گنبدی ات خو کرده
چشم خود را ز غریبی تو کم سو کرده
در خیالات خودش خادم صحن تو شده
حرمت را چقَدَر با مژه جارو کرده
هر کجا روضه ای از غربت تو خوانده شده
مجلست را پرِ فریاد و هیاهو کرده
به امیدی که به درد حرم تو بخورد
#مادرم نذرِ ضریح تو النگو کرده
با گسل های غمت پیکر او لرزیده
درد خود را همه شب لرزش زانو کرده
آنقَدَر غصه ی خاک حرمت را خورده
بوی "نا" را فقط از چشم ترش بو کرده
شکر، که بچه ی یک #نوکر و یک #خادمه_ام
ادبِ این دو مرا نیز، "حَسَن جو" کرده
عاقبت نوکر تو صحن تو را می سازد
چون #دعا در حرم #ضامن_آهو کرده
#نـوكــر_نـوشـت:
#حـسـن_جانـم💔
همیشه داغ دلم، قبر خلوت #حسن است
به سر هوای #بقیع و زیارت حسن است
تمام هفته برای #حـسـیـن می سوزم
ولی دوشنبه ی من وقف غربت حسن است
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، #دوشنبتون_امام_حسنی
https://eitaa.com/khademalmahdi12
بانی جنگ جمل داشت تماشا می کرد
تیغ در دست حسن حل معما می کرد
رجز حیدری اش بود که غوغا می کرد
روی لبـهای علی خنده شکوفا می کرد
ناگهان از وسط معرکه این صوت آمد
سر بدزدید، حسن نه، ملک الموت آمد
به علی رفته که تیغ سخنش برنده ست
مثل زهرا چقدر خطبه ی او کوبنده ست
اینکه در جنگ جمل زلزله ای افکنده ست
به گمانم دو سه تا قلعه ی خیبر کنده ست
رجزش ولـولـه ای در دل صحرا انداخت
نیـزه ی او شتـر سرخ جـمل را انداخت
روزها ذکر من این است و همه شب سخنم
شـیـعـه ی حـیـدر و مدیون امام حسنـــم
#نـوكــر_نـوشـت:
#حـسـن_جـان
او کریم است و بدنبال گدا میگردد
کار صد حاتم طائی به درش نوکری است
بنویسید به هر خاک بقیع این مصرع
بی حرم ماند بفهمند حسن مادری است
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، #دوشنبتون_امام_حسنی
https://eitaa.com/khademalmahdi12