السلام علیک یا ابا عبدالله
🥀🥀 ( ۱۸ ) مهر
پانصدو هشتادویکمین( ۵۸۱)روز
☀️ #قرائت_زیارت_عاشورا
وچهل ۴۰ مرتبه ذکر
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج ☀️
متوسل می شویم به
⬇️⬇️⬇️
کشتی نجات اباعبدالله(ع)
و
شهیدای معززراه اسلام
⬇️⬇️⬇️
🌹 نوید صفری
🌹#محمد_حسن_قایدی
☀️☀️☀️
⏰ شروع ⏮
۲۶ بهمن ( ۱۴۰۰ )-- ۱۳ رجب
❇️ ادامه ⏮
تازمانی که پروردگار توفیق عنایت نماید🤲
☀️☀️☀️
دوستان معنوی گرانقدر
اولین نیتمان از
🌺توسل به شهدا و زیارت عاشورا 🌺
✅سلامتی وتعجیل در ظهور امام زمان باشد
وپس ازآن⬇️⬇️⬇️
✅نماز اول وقت
⛔️ترک گناه
✅حاجات شخصی
⏰زمان قرائت زیارت عاشورا
ازاذان صبح تا نیمه شب شرعی هرروز می باشد
🥀🥀
ان شاالله به هرنیتی مهمان شهدای گرانقدر شده اید حاجت روا باشید
دعای خیر در حق همدیگر را فراموش نکنیم 🤲
https://eitaa.com/khademanshohada
خادمان🌹شهدا🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جملات ماندگار از شهداے مدافع حرم🕊🌹
#شهدا_التماس_دعای_خیر
https://eitaa.com/khademanshohada
خادمان🌹شهدا🌹
#قصه_دلبری
#قسمت_بیستونهم
چند وقت یکبار یکی دوشب در خانه اش می ماندیم
با آن خانه انس پیداکرده بود ، خانه ای قدیمی با سقف های ضربی .
زیاد می رفت به گوسفندهایشان سر می زد
طوری شده بود که خیلی از جوان ها فامیل می آمدند پیشش برای مشاوره ازدواج ، بعضی شان می خندیدند که «زیر لیسانس حرف بزن بفهمیم چی میگی!»
دختر خاله ام می گفت:
«الان داره خودش رو رحیم پور از رغدی می بینه !»
من هم مسخره اش می کردم :«از رغدی می شناسی؟! ایشون محمد حسین شونه !»
خداییش قلمبه سلمبه حرف می زد ، ولی آخر حرف هایش به این می رسید که «طرف به دلت نشسته یا نه؟»
زیاد هم ازدواج خودمان را مثال می زد
یک ماه بعد از عقد ، جور شد رفتیم حج عمره
سفرمان همزمان شد با ماه رمضان .
برای اینکه بتوانیم روزه بگیریم ، عمره رایک ماهه به جا آوردیم .
کاروان یک دست نبود ، پیر و جوان و زن و مرد .
ما جزو جوان تر های جمع به حساب می آمدیم .
با کارهایی که محمد حسین انجام می داد ، باز مثل گاوپیشانی سفید دیده می شدیم .
از بس برایم وسواس به خرج می داد
در مدینه گیر داده بودم که کوچه بنی هاشم را پیدا کنم.
بلد نبود ، به استاد تاریخ دانشگاهمان زنگ زدم و از او سوال کردم
از باب جبرئیل تا بقیعو قشنگ توضیح داد که حد و حریم کوچه ازکجا تا کجاست..
هر وقت می رفتیم ، عرب ها آنجا خوابیده یا نشسته بودند ..
زیاد روضه می خواند ، گاهی وسط روضه ها شرطه های سعودی می آمدند و اعتراض می کردند
کتاب دستش نمی گرفت ، از حفظ می خواند .
هر وقت ماموران سعودی مزاحم می شدند ، وسط روضه می گفت :«بر شما لعنت !» چند بارهم در مسجد الحرام نزدیک بود دستگیرش کنند
با وهابی ها کل کل می کرد ، خوشم می آمد این ها از رو بروند ...
از طرفی می دانستم اگر نصیحتش بکنم که بی خیال این ها شو ، تاثیری ندارد
داستان زندگی شهید مدافع حرم از زبان همسرش
#محمدحسین_محمدخانی
https://eitaa.com/khademanshohada
خادمان🌹شهدا🌹
20.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📲روایت شهدا فداکاری در میدان مین #
عاقبتمون_شهدایی_ان_شاالله
https://eitaa.com/khademanshohada خادمان🌹شهدا🌹