eitaa logo
🌷❤شهید_همـت _ هادی❤🌷
612 دنبال‌کننده
12.8هزار عکس
3هزار ویدیو
57 فایل
🌹بفکر مثل شهدا مُردن نباش!بفکر مثل شهدا زندگی کردن باش🌹 خادم. @Amraei0 ولادت:۱۲/ ۱/ ۱۳۳۴ شهادت :۱۷/ ۱۲ /۱۳۶۲ عملیات خیبر،طلاییه همت🌷 ولادت: ۱ /۲ / ۱۳۳۶ شهادت:۲۲ /۱۱ /۱۳۶۱ کانال کمیل هادی 🌷کپی مطالب باذکرصلوات مجازمیباشد🌷
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷❤شهید_همـت _ هادی❤🌷
سلام علیکم 💐 پنجمین روز از چله 🌟 پنجم 🌟 مهمان سفره شهید 🌷 مهدی طیاری 🌷هستیم.
سلام علیکم 💐 ششمین روز از چله 🌟 پنجم 🌟 مهمان سفره شهید 🌷 حسن شفیع زاده 🌷هستیم.
حسن در مرداد ماه سال 1336 ه.ش در یک خانواده مذهبی در شهرستان تبریز متولد گردید و تحت تربیت پدر و مادری مؤمن، متدین و مقلد امام پرورش یافت. از همان کودکی در مجالس دینی از جمله برنامه های سوگواری امام حسین(ع) حضور داشت و عشق خدمتگزاری به آستان شهید پرور حضرت اباعبدالله(ع) در عمق وجودش ریشه دوانید. سادگی، بی آلایشی و گذشت او در سنین کودکی زبانزد همه بود. حق را می گفت ولو به ضررش تمام شود. در محله شاخص و محور همسالان خود بود. به مسجد که می رفت چون بزرگترها عمل می نمود و از جمله کسانی بود که در پذیرایی عزاداران حسینی نقش فعالی داشت.
🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹 خدایا من به جبهه نبرد حق علیه باطل آمده ام تا جان خود را بفروشم. امیدوارم خریدار جان من تو باشی، نه کس دگر. ... دلم می خواهد که در آخرین لحظه های زندگیم، بدنم و جسمم آغشته به خون در راه تو باشد، نه راه دیگر. ... سلام بر امت شهیدپرور و نمونه که با حضور همیشگی خود در همه صحنه های حق علیه باطل، اسلام و امام را یاری کرده و قدرت نفس کشیدن و خواب راحت را از دشمن سلب کرده است. در سمت فرمانده توپخانه سپاه در ، ، ، ، ، ۲، ۴، ، ، ۸، ۴،  ۵،  ۸ شرکت داشت. وی در کنار  از جمله فرماندهانی بودند که در بنیان‌گذاری سپاه نقش اصلی را ایفا کردند.
 با شروع جنگ تحمیلی، شفیع‌زاده راهی جبهه نبرد شد. در آن زمان خرمشهر سقوط کرده و آبادان در محاصره دشمن بود. مهدی باکری و حسن شفیع‌زاده با یک قبضه خمپاره 120 میلی‌متری مأمور شدند تا به آبادان بروند. آن‌ها با زحمات بسیار از طریق ماهشهر به جبهه آبادان رسیدند. مهدی باکری فرمانده این قبضه و شفیع‌زاده دیده‌بان آن بود و سهمیه آن روزی سه گلوله خمپاره بود.14 در 30 خرداد 1360 دکتر مصطفی چمران نماینده امام و فرمانده ستاد جنگ‌های نامنظم به شهادت رسید و مسئولان به این نتیجه رسیدند که ستاد جنگ‌های نامنظم تحت نظر بسیج و با فرماندهی حسن شفیع‌زاده به فعالیت‌های خود ادامه دهد. بدین ترتیب او مسئول سازمان‌دهی و ادغام نیروهای جنگ‌های نامنظم در نیروهای بسیج شد. در همین زمان سازمان‌دهی توپخانه سپاه را پیشنهاد کرد. شفیع‌زاده در پاسخ به سؤال یکی از دوستانش که چه شد به فکر تشکیل توپخانه افتادی، گفت:  ما وقتی به جنوب اعزام شدیم روزهای اول جنگ بود... در آبادان ساختمانی دوطبقه بود و به‌عنوان دیده‌بان به داخل ساختمان رفتم. وقتی وسعت و شدت آتش دشمن را دیدم پیش خود فکر کردم که بین چهار خمپاره و امکانات عظیم دشمن توازن وجود ندارد. آن موقع احساس کردم به سلاح دیگری نیاز داریم.
 نقل است که در قرارگاه کربلا دشمن اقدام به بمباران شیمیایی کرد. همگی نیروها ماسک ضد شیمیایی داشتند غیر از یک نفر که شفیع‌زاده فوری ماسکش را درآورد و به او داد. بعد از پیروزی رزمندگان قرار شد برای فرماندهان یگان‌ها هدیه‌ای تهیه شود. مسئول تدارکات یک دستگاه تلویزیون به شفیع‌زاده داد. او نپذیرفت و تلویزیون را از پشت ماشین برداشت و زمین گذاشت. مسئول تدارکات تلویزیون را پشت ماشین گذاشت. این کار چند بار تکرار شد و عاقبت نظر شفیع‌زاده غالب آمد. او گفت:  می‌دانید، ناخالص بودن عمل، نقطه شروعی دارد. من نخواستم این عمل نقطه شروعی در زندگی من باشد، می‌خواهم ذره‌ای ناخالصی در عملم نباشد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نظر کاربرگرامی😍 سپاس از همراهیتون🌹🌺🌹 کانال خودتون روبه دوستان معرفی کنید😊
مهمان ویژه ای از نیجریه، به زیارت شهدا مخصوصا، حاج قاسم آمده بود...خانم ... جومای احمد کاروفی @khademe_alzahra313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 🎥 روایت حاج قاسم از حادثه‌ی هولناک اسپایکر و بلایی که بر سر دختران ایزدی آمد... حتی شنیدنش هم سخته چه برسه به دیدن این صحنه‌ها، چه ایثاری کردند مدافعان حرم @khademe_alzahra313
💕🕊💕 💌 ✋ نگاهم کن دلم یک خلوت جانانه می‌خواهد کبوتر وار آمد روی گنبد،دانه می‌خواهد عطش دارم،تو درجریانی و دیریست می‌دانی دلم یک جرعه از دریای سقاخانه می‌خواهد 💐السلام علیک یا علی بن موسی الرضا علیه السلام💐 ☀️💫☀️💫☀️💫☀️💫☀️ 🌸اللّـهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضاالْمُرْتَضَى الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ وَحُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ وَمَنْ تَحْتَ الثَّرى، الصِّدّیقِ الشَّهیدِ، صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةًمُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً، کَاَفْضَلِ ماصَلَّیْتَ عَلى اَحَد مِنْ اَوْلِیائِکَ🌸 ❤️زندگیتون امام رضایی❤️ 👈 🌹 🍃🌺 @khademe_alzahra313 🌺🍃
🔹🔸🔸🔸🔸🔹 ✨حاسبوا قبل عن تحاسبوا✨ 🔰خوبه بدونیم,,یکی از راههای غلبه بر ، محاسبه است⁉️ 💢شایسته است در پایان روز ,نفس خودمون را کنیم. ❇️اعمالمون رو محک بزنیم ……بازرس بشیم برا کارهامون‼️ ⁉️که……کدوم کارمون موجب خشنودی و بوده و کدوم باعث خداوند شده است. ✅اینطوری را بیشترش می کنیم, و را ترک می کنیم. 💫ان شاء الله💫 @khademe_alzahra313
سحر بهترین زمان برای استغفار مدام تکرار کنیم ؛ استغفر الله ربی و اتوب الیه تعجب خواهیم کرد از برطرف شدن غم ها و آسان شدن کارها. پیامبر اسلام(ص) اگر چندان گناه کنید که گناهانتان تا آسمان برسد، اما توبه کنید، توبه ی شما را می پذیرد. سنن ابن ماجه ج ۲ ص ۱۴۱۹ - کنز العمال ج ۴ ص ۲۱۵ تنها چند دقیقه قبل از اذان صبح را برنامه ریزی کنیم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
══🦋══════ ✾ ✾ ✾ ❤️ ❤️ 💚 💚 آقـا تمـامِ ایل وُ تَـبارم فدایِ یک عمر گفته اَم که بمیرم برایِ بخوان کمی دلِ داوود را بِبَر رویایِ اهـلِ عـرش شده ربَّنـایِ هزار بار صدا زد که جانِ من… قـربانِ یک نگاهِ تو وُ رونَـمایِ تو 🌹تعجیل درفرج صلوات @khademe_alzahra313
❄️🍃🌹🍃❄️ 🌹طرح ختم قران کریم🌹 به نیت سلامتی وتعجیل در فرج صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف هدیه به ارواح پاک و طیبه شهدا 🌹 @khademe_alzahra313
سلاااام امروز یکشنبه متعلق به اقا ع و خانوم زهرا س هست امروز غذاهای خوشمزه تونو با نیت به دو بزرگوار میتونید انجام بدید و مادران بی بی فاطمه و اقا امیرالمومنین ع 😍 با ذکر ✨✨ @khademe_alzahra313
تو سینه زدی و عرش اللهی شد🕊 جایگاهت ما هم سینه زدیم . . .🍁 نوکری تو کجا و نوکری ما😔✋ 😭
🌷❤شهید_همـت _ هادی❤🌷
زندگینامه ی شهید حاج محمد ابراهیم همت 🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀 فصل اول قسمت 8⃣ ابراهیم وژیلا ان شب را در ا
زندگینامه ی شهید حاج محمد ابراهیم همت 🌷🍀🌷🍀🌷🍀🌷🍀🌷🍀🌷🍀 فصل اول قسمت 9⃣ حاجی که رفت،زن برگشت به اتاق پیش بچه های خودش.😔😔 ژیلا از زیر پتو بیرون آمد.پتو و متکا را مرتب ڪرد و در گوشه ای گذاشت.😔😔😒 بعد چادرش را سر کرد و به دیوار تڪیه داد. حالا هوا روشن شده بود و آفتاب داشت آرام آرام طلوع مے ڪرد.😔😔 ژیلا چند دقیقه ای غرق در افکار خودش بود . به زندگے گذشته اش فڪر مے ڪرد. 🙄🙄🙄 به پدر ومادر و خانواده اش ڪه اصلا در دنیای دیگری بودند و به شهرش و دانشگاهش و دوستانش ڪه هر ڪدام در جایے سر در زندگی خصوصی خویش فرو ڪرده اند و از بین ان ها ژیلا انگار جنون خاص خودش را داشت و لاجرم به این جا رسیده بود که اکنون بود.😊😊☺️ ادامه ی این داستان فردا در کانال 🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهید حسن عشوری سرباز گمنام امام زمان (عج)، نخستین شهید وزارت اطلاعات در مقابله با جریانات تکفیری است که در یک عملیات علیه جنایتکاران تکفیری در چابهار استان سیستان و بلوچستان، مدال سرخ شهادت بر سینه آویخت. حسن جان کلا توی کارها همیشه پای‌کار و خودجوش بود و به قول معروف نفر اول بود. اون روز چون خطر کار و احتمال درگیری خیلی زیاد بود، هنگام ورود به منزل تروریست ها (در چابهار) به من گفت: شما نه!!! تو متاهلی، من اول می روم... رفت که رفت... ایثار و از جان گذشتگی از شاخص ترین روحیات بندگان خالص خدا... جان فدا در ره جانانه ی عشقیم هنوز... نحوه‌ی شهادت حسن جان همه اش نشان از ارادت قلبی او به اهل بیت بود. تیر به پهلوش اصابت کرد با لب تشنه با دهان روزه مثل حضرت علی اکبر(ع) خون راه گلویش را بند اورده بود. صورتش خونی.... روزی که متعلق به مولا امیرالمومنین(ع) بود... به دور از خانواده و در غربت.... به دست دشمنان مکتب اهل بیت(ع)... آری تمام زندگی ات را در راه اهل بیت خرج کردی و چه زیبا هم پر کشیدی... راوی دوست شهید عشوری؛
🌷❤شهید_همـت _ هادی❤🌷
شهید حسن عشوری سرباز گمنام امام زمان (عج)، نخستین شهید وزارت اطلاعات در مقابله با جریانات تکفیری است
خواهر شهید می گوید: 10 سال داشت که بسیجی شد. من از ایشان بزرگ‌تر بودم اما به من مشاوره می‌داد. وقتی دنبال کار یادواره شهدا و هیئت می‌رفت و از درسش عقب می‌افتاد با خودش برنامه‌ریزی می‌کرد که آن دو ساعت را با شب بیداری و هر طوری که شده جبران کند. وقتی می‌گفتم خب درست مهم‌تر است و این فعالیت‌ها را کم کن می‌گفت: ما‌ها باید در صحنه باشیم. ما باید در ادارات و دانشگاها فعال باشیم که در نبود و فقدان ما بچه‌های غیر‌ارزشی روی کار می‌آیند و این خوب نیست.   ولایت فقیه جزء اولین اولویت‌های ایشان بود. این موضوع را به من و خواهر دیگرم مرتب گوشزد می‌کرد. دومین مسئله‌ای که به ما تاکید داشتند مسئله حجاب بود. همیشه می‌گفت شهدا سرخی خونشان را به سیاهی چادر شما امانت داده‌اند پس سعی کنید امانتدار خوبی باشید.  احترام به پدر و مادر از خصوصیات بارز ایشان بود که این موضوع ما را هم تحت تاثیر قرار می‌داد. هر روز باید صدای ایشان را می‌شنیدم در ایام ماه مبارک رمضان هر شب زمان سحری با من تماس می‌گرفتند و او شب (شب 19 رمضان) تماس نگرفت، خودم تماس گرفتم دیدم گوشی‌اش خاموش است و از طریق خبرگزاری‌ها از شهادت ایشان مطلع شدم.
می‌خواهم ماجرایی را برای شما نقل کنم که شنیدن آن برای همه مفید است. شبی در عالم خواب خود را در مکانی دیدم که پشت‌دری به حالت انتظار ایستاده‌ام، پس از چند لحظه اجازه ورود به من داده شد. من نیز به داخل اتاق رفتم. ناگهان دیدم مردی بالباس عربی تمام سیه و بی‌سر درحالی‌که خون بر لباسش جاری است در برابرم ایستاده، در همین لحظه و در عالم خواب در مقابل آن مرد بی‌سر به زمین افتادم و هیچ‌گونه توانایی تکلم و حرکت نداشتم. در همین حین صدایی به گوشم رسید که چشمانت را باز کن، با زحمت بسیار فقط توانستم چشمانم را باز کنم. سپس به من ندا رسید که این مرد بی‌سر امام مظلومت حسین بن علی (ع) است. پس از چند لحظه که از آن حال خارج شدم، دیدم اباعبدالله (ع) با سر مبارک و لباس زیبایی که به تن داشتند در سمت راست من و بافاصله‌ای اندک به روی منبر نشسته‌اند و به من خیره شده‌اند و درحالی‌که لبخندی نیز به لب داشتند در عالم خواب به خود نهیبی زدم و گفتم که اگر این فرصت را زا دست بدهی عمرت سراسر تباه‌شده است. با هر مشقت و سختی که بود کشان‌کشان خود را به اولین پله منبر امام حسین (ع) رساندم و پله اول منبر ایشان را به دست گرفتم ، وجود نازنین اباعبدالله (ع) درحالی‌که با تبسم به من نگاه می‌کرد از من پرسیدند: چه می‌خواهی؟ عرض کردم مولا جان فقط می‌خواهم که برات شهادت مرا امضاء کنید. با همان لبخندی که بر لبان مبارکشان نقش بسته بود، سر مبارک خود را به حالت رضایت تکان دادند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا