eitaa logo
🌷❤شهید_همـت _ هادی❤🌷
606 دنبال‌کننده
12.8هزار عکس
3هزار ویدیو
57 فایل
🌹بفکر مثل شهدا مُردن نباش!بفکر مثل شهدا زندگی کردن باش🌹 ولادت:۱۲/ ۱/ ۱۳۳۴ شهادت :۱۷/ ۱۲ /۱۳۶۲ عملیات خیبر،طلاییه همت🌷 ولادت: ۱ /۲ / ۱۳۳۶ شهادت:۲۲ /۱۱ /۱۳۶۱ کانال کمیل هادی 🌷کپی مطالب باذکرصلوات مجازمیباشد🌷
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
جمعه صبحست به نرگس برسان اين پيغام💌 سوخت بی عطر تو اين باغ🍁 كمی زود بيا😔 @khademe_alzahra313
❄️🍃🌹🍃❄️ 🌹طرح ختم قران کریم🌹 به نیت سلامتی وتعجیل در فرج صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف هدیه به ارواح پاک و طیبه شهدا 🌹 ❄️🍃🌹🍃❄️ ✍مــــعــــبَـــر شُــــهــــدا ڪلیڪ ڪنید 👇 http://eitaa.com/joinchat/2660171777C6ca1d6a53e
صبح زد از خنده رویی غوطه در خون شفق💔 تا چه گلها بشکفد✨ از چهره خندان تُرا...😍 🌹 @khademe_alzahra313
🌷 امام صادق💚 علیه السلام ‌ 💫سنگین ترین عملی که روز در ترازوی اعمال گذاشته می شود، صلوات بر محمد💚صلی‌الله‌علیه‌وآله و اهل بیت ایشان است. ‌ 📗 وسائل شیعه، ج۷ ذکر روز جمعه ۱۰۰مرتبه اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم @khademe_alzahra313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_6019210109144544137.mp3
584.8K
📝 علت نهی از ذکر نام اصلی امام زمان(عج) در زمان غیبت⁉️ رائفی پور @khademe_alzahra313
🌷❤شهید_همـت _ هادی❤🌷
زندگینامه شهید حاج محمد ابراهیم همت 🍂🍂🌹🍂🌹🍂🌹🍂🌹🍂🌹🍂 فصل اول قسمت 6⃣2⃣ ان شآلله خانه ی هر دوی ما
زندگینامه شهید حاج محمد ابراهیم همت 🍂🌹🍂🌹🍂🌹🍂🌹🍂🌹🍂🌹 فصل دوم قسمت 8⃣2⃣ ژیلا بر می گشت و ابراهیم هنوز برنگشته بود .ژیلا ناراحتی ریه پیدا کرده بود.سرفه هایش هرروز خون آلودتر،بدتر و دردناک تر می شد.😭😭😞 و از ابراهیم ،چند روز بود که از ابراهیم خبری نداشت.😔😔 خبری نشده بود.بوی شدید و آزاردهنده ی تعفن اتاق باعث شد ژیلا از بازار دو سه تا شیشه گلاب خرید و آن ها را بر کف مرغدانی (همان اتاق محل سکونت اش) و بر در ودیوار پاشید.مرغدانی معطر شد اما بوی فضله ی مرغ همچنان بود حتی بدتر هم شده بود.😔😭 بدتر هم شد.بوی عطر و گلاب با بوی فضله ی مرغ در هم آمیخت و تنفس ژیلا را سخت تر و سرفه هایش را بیشتر و شدید تر کرد.😭😔 سرما ، سرفه های خون آلود ، ناله های مرغ ها،و صدای مدام موشک باران شهر،از سویی و هول و هراس تنهایی از دیگر سوی،ژیلارا محاصره کرده بود.😭 سه شبانه روز بود که ژیلا تنها شده بود و می ترسید.تب و سرما هم به ترس و سرفه و درد های او اضافه شده بود.😭😔 هیچ کس در حیاط نبود.تلفن هم نداشت که بتواند ابراهیم خبری بدهد که بتواند به خانواده اش زنگ بزند.😔😭😔 پول هم نداشت.آخرین سکه هایش را برای خریدن گلاب داده بود و پاشیده بود به در و دیوار مرغدانی که با عفونت در آمیخته و گاهی بوی بد آن حالش را بر هم مے زد 😭😔😭😔😭 🍂🌹🍂🌹🍂🌹🍂🌹🍂🌹🍂🌹
🌷❤شهید_همـت _ هادی❤🌷
زندگینامه شهید حاج محمد ابراهیم همت 🍂🌹🍂🌹🍂🌹🍂🌹🍂🌹🍂🌹 فصل دوم قسمت 8⃣2⃣ ژیلا بر می گشت و ابراهیم هن
زندگینامه شهید حاج محمد ابراهیم همت 🍂🌹🍂🌹🍂🌹🍂🌹🍂🌹🍂🌹 فصل دوم قسمت 9⃣2⃣ آن قدر که می خواست بالا بیاورد اخرین ریال های پولش را هم داده بود برای خریدن یکی دو تا نان و یک کیلو ماست و یکی دو سیر پنیر و دیگر هیچ پولی برایش نمانده بود.ریالی حتی.😭😭 کجایی ابراهیم؟؟😭😔 و می دانست که ابراهیم کجاست.ابراهیم را در میان آتش و خون ،در میان آتش و دود می دید.😔😭 ابراهیم به این سو و آن سو می دوید.بچه های لشکرش را سر وسامان می داد و آن ها را به مقاومت و پیشروی و عقب راندن دشمن تشویق می کرد😔😭 و خودش هم در کنار آن ها و پیشاپیش آن ها تفنگ بر دوش می دوید و می جنگید.ژیلا این را هم پیش چشم خود می دید و از اینکه در گوشه ای نشسته است و نمی تواند در کنار ابراهیم بجنگد ناراحت بود.😔😔😞 ناراحت بود و سرفه می کرد.سرفه می کرد و چشم به در داشت.😔😔 شب بود وهوا تاریک بود.تاریک تاریک و ژیلا نمی توانستدبفهمد که در چه موقعیتی است و اصلا در کجاست؟؟😔😔😞😞 در اصفهان ،در شهرضا،در پاوه ،و یا.. در دزفول،ترس و تردید و درد و هجوم یاد او را بیشتر در خود مچاله کرد.😖😖😔😔😞😭 پتو را دور خودش پیچید و نفسش را حبس کرد.😔😭 🍂🌷🍂🌷🍂🌷🍂🌷🍂🌷🍂🌷 ادامه ی این داستان فردا در کانال
... امام خمینی در بخشی از یک نامه عرفانی به پسرش میفرماید : پسرم ، با حق النّاس از این جهان رخت نبند که کار بسیار مشکل میشود...
در چنین روزی ۱۳۶۰ حضرت آیت الله ای در مورد سوء قصد گروهک تروریستی قرار گرفتند و شدند.