🍂یوسف زهرا دگر بیرون ز قعر چاه شو
مدتی هم با خریداران خود همراه شو🍃
🍂گر طلوع شمس رویت مدتی خواهد کشید
از میان ابر ظلمت جلوه گر گه گاه شو🍃
🍂بار ما سنگین شده از کوله بار معصیت
رهنمای شیعیانت فی سبیل الله شو🍃
#سلام_مولای_مــهربانم🌸🍃
📎صبحت بخیر آقا
#قرآن66🌺
❄️🍃🌹🍃❄️
🌹طرح ختم قران کریم🌹
به نیت سلامتی وتعجیل در فرج
صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
هدیه به ارواح پاک و طیبه شهدا 🌹
@khademe_alzahra313
#فقط_حیدر_امیرالمومنین_اسٺ♥
🌹ورد لب وذڪر شبِ #عشاق علیسٺ
🌿تاصبح قیامٺ #ولےالله_علیسٺ
🌹من یا علےو #یاعلے گویم همہ عمر
🌿آنڪس ڪه مرا #باب_نجاٺ اسٺ، علیسٺ
♥یکشنبہ هاےزهرایۍ(س)ۅعلوۍ(ع)
سلام علیکم
💠صبح روز یکشنبه تون بخیر و برکت و شادی
❤️امروز، متعلق است به حضرت علی و حضرت فاطمه علیهما السلام
🌹عجب روزی مهمان چه خانه ای هستیم فانک کریم تحب الضیافه و مامور بالاجاره
🎁با شوق و آگاهی کارهامون رو با نیت الهی انجام و به این بزرگواران هدیه می دهیم
✅همه کارها از نفس کشیدن گرفته تا لبخند به روی اعضای خانواده ، غذا درست کردن ، مطالعه، نماز خواندن ، وقت تلف نکردن ، عصبانی نشدن، اعمال امروز و...
💫هدیه هاتون با نیت الهی و اخلاص ، پرارزش و مقبول ان شاء الله
دعای روز یکشنبه:
https://eitaa.com/womanart2/77
زیارت روز یکشنبه:
https://eitaa.com/womanart2/78
✨✨✨✨✨✨✨✨
@khademe_alzahra313
🌷❤شهید_همـت _ هادی❤🌷
زندگینامه شهید حاج محمد ابراهیم همت 🌹🌻🌹🌻🌹🌻🌹🌻🌹🌻🌹🌻 فصل سوم قسمت 4⃣6⃣ نمی خواست از فضای جنگ و جبهه
زندگینامه شهید حاج محمد
ابراهیم همت
🌹🌻🌹🌻🌹🌻🌹🌻🌹🌻🌹🌻
فصل سوم
قسمت 5⃣6⃣
مهدی خوابیده بود.ژیلا
نمی خواست دفترچه را ورق بزند.امانتوانست😔😒
دفترچه روبه رویش بود.
لمس اش کرد.بوی ابراهیم را می داد.بوی نم،بوی سیگار.گرم بود.😢
بازش کرد.لای آن چند نامه و چند یادداشت بود.لمس شان کرد.انگشت هایش لرزید😔
می خواست دفترچه راببندد امانتوانست.😒😢
نامه ها او را به سوی خود دعوت می کردند .از سر کنجکاوی یکی اش را باز کرد.نامه ی یک بسیجی بود،در آن خطاب به ابراهیم نوشته بود:((حاجی !من سر پل صراط جلوت را می گیرم .داری به من ظلم می کنی .الان سه ماه است که توی سنگر نشسته ام به عشق رویت،آن وقت تو..😭😭😭
یکی دیگر از خانواده اش نوشته بود و از این که از بس او از حاجی پیش آن ها تعریف کرده است،آن ها هم عاشق اخلاق و رفتار حاجی شده اند😒😢
در گوشه ای از دفترچه اش هم،ابراهیم نوشته بود که امروز (1361/2/16)مبلغ هزار تومان پول دستی از فلانی قرض گرفتم😔😢😒
ژیلا رفت توی فکر،آن روز،همان روزی بود که ژیلا
می خواست از دزفول به اصفهان برگردد و چون پول نداشت ،ازابراهیم پول خواست و او..حالا همه چیز داشت یادش می آمد🤔🤔😢
ژیلا هنوز داشت دفترچه را ورق می زد که ابراهیم برگشت.😢
ژیلا با تعجب از ابراهیم پرسید :((مگر کارت نداشته اند ؟خب برو.برو ببین چی کارت دارند؟))😔😔😢
ابراهیم گفت:((رفتم،دیدی که))😊😊
ژیلا گفت:((برو حالا .شاید باز هم کارت داشته باشند.))😏
و ابراهیم از لحن و تعارف ژیلا تعجب کرد😳😒
دستش را تکیه داد به در و گفت:((بچه های خودمان بودند اتفاقا.بهشان گفتم :امشب نمی آیم))😢😒
اصلا نه برو.شوخی کردم که گفتم بمون کی گفته من امشب تنهام ؟بروی بهتره.بسیجی ها منتظرند😒😢
ابراهیم انگار یخ کرده باشد .دستش را به پیشانی اش مالید وپریشان گفت:((بالاخره بروم یا بمانم؟😔😒
و چشم اش به دفترچه یادداشت اش که افتاد،ناگاه دلم گرم شد.لبخندی زد و گفت:پس((نامه ها را خواندی ها؟))😊☺️
ژیلا گفت:((بله!یکی دوتاشون را))😔😔
ابراهیم اخم کرد:☹️
((این ها اسرار من و بچه هاست .دوست نداشتم بخوانی شان))☹️☹️
ژیلا گفت:((نمی خواستم بخوانم اما نشد،نتوانستم.ازتنهایی و از سر کنجکاوی بود که خواندمشان))😔😒🤔
🌹🌻🌹🌻🌹🌻🌹🌻🌹🌻🌹🌻
🌷❤شهید_همـت _ هادی❤🌷
زندگینامه شهید حاج محمد ابراهیم همت 🌹🌻🌹🌻🌹🌻🌹🌻🌹🌻🌹🌻 فصل سوم قسمت 5⃣6⃣ مهدی خوابیده بود.ژیلا نمی خو
زندگینامه شهید حاج محمد
ابراهیم همت
🌹🌻🌹🌻🌹🌻🌹🌻🌹🌻🌹🌻
فصل سوم
قسمت 6⃣6⃣
ابراهیم نشست کنار مهدی که هنوز خواب بوده ژیلا دو استکان چای ریخت و آمد کنار ابراهیم نشست👸
ابراهیم در سکوت کامل
چای اش را خورد و بعد آهی کشید و به ژیلا نگاه کرد.👀
ژیلا هم به او نگاه کرد.ابراهیم آرام گفت:((فکر نکن من آدم بالیاقتی ام که این بچه ها این جور چیزا نوشته اند.نه این ها...))😔😔
یک لحظه صدایش را خورد و دوباره رگه دار گفت:((این ها همه اش عذاب خداست ژیلا))😢😔
و پیش از آن که همسرش حرفی بزند،ابراهیم بغض کرده ادامه داد:((این ها همه بزرگی خود بچه هاست .من حتما یک گناهی کرده ام که باید با محبت های تک تک شان عذاب پس دهم.))😔😢😭
بغضش ترکید و گریه کرد😭
ژیلا دست هایش را دور
شانه های او حلقه کرد و نتوانست حرفی بزند.😔😭
ابراهیم گفت:((من کی ام که این ها برایم نامه بنویسند؟))😭😭
ژیلا گفت:اون ها می دانند چه کار کنند.لابد چیزی در تو
دیده اند که این طوری
می نویسند😔😢
ابراهیم گفت:((این دیگر از بزرگواری خود بچه هاست.تو نمیدانی ژیلا نیستی که ببینی چطور یک پسر پانزده شانزده ساله قبر می کندمیرود توش می نشیند،استغاثه
می کند،😭😭
((توبه، توبه !))می کند و اشک میریزد😭😭
اگر این ها برای فرمانده شان نامه می نویسند بپیا منتظرش هستند بیایند ببیندشان ،یا اسمش از دهانشان نمی افتد،فقط به خاطر معرفت خودشان است))😭😭😢
و دوباره بغض کرد😫😫
((من خیلی کوچکتر از این حرفام ژیلا،باورکن.))😭😔
و ژیلا باورنکرد.باور نکرد و همراه ابراهیم اشک ریخت.😭
هردو مدتی سیر و پر گریه کردند😭😭😭😭
🌹🌻🌹🌻🌹🌻🌹🌻🌹🌻🌹🌻
ادامه ی این داستان فردا در کانال
#عیدغدیر
#غدیرخم
#پیکسل
#عیدولایت
💐ویژه عیدغدیر برای کودکان🌹
کتاب جشن بزرگ برکه
ماجرای غدیراز زبان برکه/پرنده/درخت
داستان بهمراه رنگ آمیزی
لینک متن کتاب:
http://www.baharnashr.ir/bookdetails.aspx?bookcode=756
لینک کلیه آثار غدیر:
http://www.baharnashr.ir/subjectdesc.aspx?itemcode=208
ارتباط با ادمین @baharnashradmin
09127595288
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روایت جالب شهید احمد کاظمی...
اینا فرماندههای جنگ بودند؟!
@khademe_alzahra313
#پیام_شهید
بچه ها حداقل سعی کنید سه روز از گناه پاک باشید
اگر سه روز مراقبه و محاسبه اعمال را انجام دهید
حتما به شما عنایاتی می شود...
📚 عارفانه
#شهید_احمدعلی_نیری🌷
#سالروز_ولادت
@khademe_alzahra313
🌸 بسْمِ اللّهِ النُّور 🌸
الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی
جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ
بِوِلاَیَةِ أَمِیرِالْمُؤْمِنِینَ
وَ الْأَئِمَّةِ عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ
🌸 #خطبه_غدير
رسولاكرم صلى الله عليه وآله
#قسمت_دوم
☘️بارِئُ الْمَسْمُوكاتِ وَداحِى الْمَدْحُوّاتِ
☘️وجَبّارُالْأَرَضينَ وَالسّماواتِ،
☘️قدُّوسٌ سُبُّوحٌ، رَبُّ الْمَلائكَةِ وَالرُّوحِ،
☘️متَفَضِّلٌ عَلى جَميعِ مَنْ بَرَأَهُ،
☘️متَطَوِّلٌ عَلى جَميعِ مَنْ أَنْشَأَهُ يَلْحَظُ كُلَّ عَيْنٍ وَالْعُيُونُ لاتَراهُ.
🌷اوست آفرينندهى آسمانها
و گسترانندهى زمينها و حكمرانِ آنها.
دور و منزّه از خصايص آفريدههاست
و در منزّهبودن خود نيز، از تقديس همگان برتر.
هماوست پروردگار فرشتگان و روح؛
افزونى بخش بر آفريدگان و بخشندهى
بر همهى موجودات است.
به نيمنگاهى ديدهها را ببيند و ديدهها هرگز او را نبينند.
🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹شعرخوانی جدید کربلایی
🎤سید_رضا_نریمانی درباره شرایط امروز کشور
👈جنگ میروم اگرچه دست خالیم
✍️که داغدار این حوالیم
📣 حباب بود یا نبود
دلیل جنگ ، سفرههای خالی محله نیست ...
@khademe_alzahra313
🔴 وقتی سید عباس موسوی را ترور کردند خوشحال بودند. یه مدت که گذشت و
سید حسن نصرالله را بیشتر شناختند
تازه فهمیدند چه غلطی کردند.
بعد از ترور حاج قاسم سلیمانی هم کم کم
متوجه خواهند شد که اسماعیل #قاآنی کیست.
✍رضا یزدان پرست
@khademe_alzahra313
نمیدانم اگر آن روز
بودیم...
چهچیز هدیه میدادیم
به مولایمان!
این روزها...
میتوان دستهگلهای
#صلوات را به او هدیه دهیم!
بهار صلوات است دیگر!
.
👈 ۲۰ روز تا عید غدیر خم..
شما برای #احیا_عید_غدیر چه برنامه ای دارید؟
@khademe_alzahra313