eitaa logo
🌷❤شهید_همـت _ هادی❤🌷
622 دنبال‌کننده
12.8هزار عکس
3هزار ویدیو
57 فایل
🌹بفکر مثل شهدا مُردن نباش!بفکر مثل شهدا زندگی کردن باش🌹 خادم. @Amraei0 ولادت:۱۲/ ۱/ ۱۳۳۴ شهادت :۱۷/ ۱۲ /۱۳۶۲ عملیات خیبر،طلاییه همت🌷 ولادت: ۱ /۲ / ۱۳۳۶ شهادت:۲۲ /۱۱ /۱۳۶۱ کانال کمیل هادی 🌷کپی مطالب باذکرصلوات مجازمیباشد🌷
مشاهده در ایتا
دانلود
✍من در مقطعی این توفیق و لیاقت را پیدا کردم که در جنگ با داعش در عراق، همرزم شهید هادی طارمی باشم. آنجا هادی را که دیدم، پرسیدم: از حاج قاسم چه خبر؟ گفت: "الحمدلله سالم و سلامت است." آن روز توانستم به دستبوسی سردار بروم. به هادی گفتم: حاج قاسم اجازه میده باهاش عکس بگیرم؟ گفت: "حاج قاسم بزرگتر از این حرف‌هاست. عکس که چیزی نیست. حتی اجازه میده باهاش غذا بخوری." هادی مرا پیش سردار برد و به‌عنوان یک مدافع حرم هم‌محله‌ای به ایشان معرفی کرد و حاج قاسم هم خوشحال شد. آن روز بیش از هر چیزی،‌ به این افتخار کردم که یکی از بچه‌های شادآباد،‌ محافظ سردار سلیمانی است. شاید باورتان نشود، آن روز من سر سفره صبحانه حاج قاسم نشستم و از دست خودش لقمه گرفتم.» ▫️«هادی می‌گفت: من هر روز از دست حاج قاسم،‌ لقمه متبرک می‌گیرم. این به‌جای خود اما نکته مهم، صمیمیت سردار با نیروهایش بود. سردار حتی خودش لقمه در دهان نیروهایش می‌گذاشت. 📚به روایت همرزم شهید
پدر شهید می گوید : 👇 هادی از روزی که لباس سپاه را به تن کرد، آماده شهادت بود☝️. او حدود 16 سال پاسدار بود و سال‌ها در تیم حفاظتی سردار قاسم سلیمانی حضور داشت.👌 هرچند از مأموریت‌ها و رفت و آمدهایش برای ما چیزی نمی‌گفت و مخفیانه به مأموریت می‌رفت، اما از میزان انسش با سردار قاسم سلیمانی اطلاع داشتم. با هم خیلی صمیمی بودند.❤️ از نظر خصوصیات اخلاقی منحصر به فرد و عالی بود. هرچند بسیار مظلوم بود، اما زیر بار حرف زور نمی‌رفت.☝️ بارها دیده بودم برای احقاق حق مظلوم و مقابله با زورگو پادرمیانی می‌کرد. همیشه انتظار شهادتش را داشتم بخصوص این اواخر روحیاتی پیدا کرده بود، معلوم بود در حال پرواز است.✅ کم حرف شده بود و با خضوع و خشوع نماز می‌خواند. به مادرش گفتم کاری به او نداشته باش، این حالات رفتاری‌اش نشان می‌دهد که هادی در حال پرواز است.💔
مزار شهیـد 👈 قطعه 50 بهشت زهرا تهران
🌼شهیدی که خیلی‌ها دوست داشتند جای او بودند ✍مادر شهید طارمی: می‌دانستم هادی به سوریه و عراق می‌رود و همراه حاج قاسم است، اما اینکه دقیقا کارش چیست نمی‌دانستم. وقتی از ماموریت می‌آمد، زیر کفش‌هایش را می‌بوسیدم. می‌گفتم: این کفش‌ها مکان‌های مقدسی رفته. آن شب، پسرم با خبر شده بود حاج قاسم و هادی شهید شده‌اند، اما به من نگفته بود. پدرش که شهرستان بود ساعت ۹زنگ زد گفت: سردار سلیمانی را شهید کردند. سراغ‌ هادی را گرفتم، گفت: انا لله و انا الیه راجعون.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔆 به یاد همراهان و محافظان وارسته و والامقام شهید سلیمانی صلوات.. آنها که زندگی شان وقف جهاد در راه خدا و اسلام عزیز بود.. و در نیمه شب سیاه جمعه 13 دی 1398 به همراه سردار و یاران عراقی اش پر کشیدند.. 🕌 سلام خدا بر همه مدافعان حرم و حریم انقلاب اسلامی
⭕️ دعایی که از جیب ابومهدی المهندس بیرون آورده شد: 🤲 یا مَن یَقبَلُ الیَسیرَ وَ یَعفُو عَن الكَثیر، اِقبَل مِنّى الیَسیرَ وَ اعفُو عَنى الكَثیر، اِنّكَ اَنتَ الغَفورُ الرّحیم 🌸 اى خداوندى كه عمل اندك را مى‌پذیرى و از گناه بسیار مى‌گذرى، عمل نیكِ اندكم را بپذیر و گناه بسیارم را ببخش، همانا كه تو آمرزنده مهربان هستى 👌 در ایام شهیدان و ان وطن صلواتی بفرستیم @khademe_alzahra313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سید مجتبی علمدار 🌿🍃 علمدار عشق🏴 ⚘ تولد : ۱۳۴۵/۱۰/۱۱ ⚘ شهادت : ۱۳۷۵/۱۰/۱۱ 🪶شلمچه، بوی چادر خاکی حضرت زهرا (س) می دهد... 🌱هدیه به روح امام و شهدا و شهید سید مجتبی علمدار ۱۴ صلوات به نیت تعجیل در فرج صاحب الزمان (عج)...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨﷽✨ شهید سید مجتبی علمدار : سیّد همیشه « یا زهرا(س) » می گفت. البته عنایاتی هم نصیب ما می شد. مثلاً دو سه بار اتفاق افتاد که بی پول شدیم. آنچنان توان مالی نداشتیم. یکبار می خواستم دانشگاه بروم اما کرایه نداشتم. 5 تا یک تومانی بیشتر توی جیبم نبود. توی جیب ایشان هم پول نبود. وقتی به اتاق دیگر رفتم دیدم اسکناسهای هزاری زیر طاقچه مان است. تعجب کردم، گفتم: آقا ما که یک 5 تومانی هم نداشتیم این هزاریها از کجا آمد. گفت: این لطف آقا امام زمان (عج) است. تا من زنده هستم به کسی نگو. منبع:خاطراتی از همسر شهید_سایت شهید آوینی @khademe_alzahra313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مداحـی 🌹 سـلام ما به فاطمـه 🏴 ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @khademe_alzahra313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🦋 علیه السلام ، از راه دور.😢 ✨امشب، شبِ جمعه، شبِ مخصوصِ زیارتیِ اباعبدالله علیه السلام 🤲 هَست. به رسم اَدَب، رو به قبله بایستید، دست بروی سینه بگذارید، نیت بفرمایید و بعد کلیپ را ببینید... یاعلی💚 🙏لطفابرای عجل الله تعالی فرجه وشفای همه بیماران دعاکنید📿 @khademe_alzahra313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سر گردانیِ اهل زمین ؛ اعلامِ نیازِ است ... أيْنَ بابُ اللهِ الّذي مِنْه يؤتى ؟ @khademe_alzahra313
❄️🍃🌹🍃❄️ 🌹طرح ختم قران کریم🌹 به نیت سلامتی وتعجیل در فرج صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف هدیه به ارواح پاک و طیبه شهدا 🌹 @khademe_alzahra313
🍃🍃🍃 گفتند که جمعه یارمان می آید آن منجی روزگار مان می آید هر جمعـه گلی در دل ما می شکفد یعنی‌کـه بمان بهارمان‌ می آید اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج جهت فرج وسلامتی حضرت صاحب الزمان با هم بفرستیم صلوات وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ @khademe_alzahra313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸مهدىِ فاطمه، اِى سَيّدِ صاحبْ حَسَنات 💖در روز جمعه هَديه‌اى برای تو نداريم 🌸به غير از صَلَوات @khademe_alzahra313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شرح دعای ندبه_4.mp3
11.06M
✨ لازمه‌ی رسیدن ، است ... رفتن همیشه به معنای ترک کردن نیست! بلکه می توانی چیزی را داشته باشی، کنارش باشی، اما از آن آزاد باشی ... دعای ندبه این رفتن را به زهد معنا می‌کند: ، تنها شرط رسیدن به دغدغه‌های بلند این دعاست. 🎤 @khademe_alzahra313
زندگی بدجوری به (ع) گروه خورده بود. خیلی پیش می آمد دلش بهانه روضه می کرد. زنگ می زد به مداح و می گفت فلان نوحه را بخوان. گاهی وقت ها خودش می خواند. با سوز و آه. خیلی وقت ها فاصله 200 کیلومتری کرمان تا روستا را مهمان بودیم. سوریه که بودیم، بیشتر پیش هم بودیم. توی جلسه یا خلوت فرقی نمی کرد. می گفت: «موعظه مون کن تا غافل نشیم. روضه بخون سبک بشیم و شسته بشیم». یه روزی بهم گفت: روضه بخوان. گفتم: روضه هیئتی بلد نیستم. روضه های من روایتیه. گفت: بخوان. شروع کردم به داستان شهادت یکی از شهدای مدافع حرم به نقل از فرمانده اش: «رزمنده ای داشتیم با نام جهادی ابراهیم. وسط عملیات بهم بی سیم زد که برام بخوان. صدایش به سختی می آمد. فهمیدم از پهلو تیر خورده است.» تا این را گفتم حاجی زد زیر گریه. «دستور دادم هر طور شده به عقب منتقلش کنند. برده بودنش بیمارستان . رفتم بالای سرش. به ظاهرحال خوشی نداشت. دهانش پرخون شده بود. لخته های خون را از دهانش کنار می زدم. دیدم با چشم هایش انگار دارد دنبال کسی می گردد. گفتم: ابراهیم! تو را به خدا اگر این لحظه های آخر مادر سادات را دیدی بگو (س)». گریه حاج قاسم بلندتر شده بود. «ابراهیم لب باز کرد که بگوید یا زهرا آما کلامش ناقص ماند: یا ز... و شهید شد». گفتم: حاجی مادرمون حضرت زهرا توی این جبهه هاست. داد حاج قاسم بلند شد. خیلی طول کشید تا آرام شود. ع س راوی: حجت الاسلام کاظمی کیاسری ؛ صفحات 101-103. @khademe_alzahra313