فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♡ابراهـــیم هـادی♡
🍃حتی از اسمش هم درسها می توانی بگیری .مانند #ابراهیم، بت شکن و مانند هادی، هدایت کننده
═❁๑๑🌷๑๑❁═
☘ #ابراهیم خیلی در اعمالش دقت
می کرد. شنیده بود که نفوذ شیـطان
در اعـمال انسان بسیار #مخفی است.
👿شیطان هر کسی را به طریقی گمراه
می کند حتی کارهای خوبی که انجام
می داد مراقب بود که آلوده به نیت
های دنیوی نشود.
🔹مرتب با #علمای_ربانی در ارتباط بود
و تلاش می کرد تا شیطان را ناکام کند.
ابراهیم می دانست که شیطان سه بار
قسم خورده تا انسان را گمراه کند
🔸«قـالَ فَبِعـِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمـَعِين»َ
#ابليس گفت: به عـزّت تو سوگـند كه
همـه ى مـردم را گمـراه خواهـم كرد.
سوره ص آیه ۸۲
📚خدای خوب ابراهیم
بدان #ابراهیم #راهنما داشت !
اگر کتابش را خوانده باشی برای خودت راهنمایـے برگزین تا #همتت باعث شود ابراهیم بودنت آسان شود ..
برای پیوستن به #سپاھِ #امام زمان عجل الله باید ابراهیم بودن را تمرین کنی! بخواه از ابراهیم تا با ابراهیم لایق دیدار کعبھات شوی :))🌼' #امام_زمان
#لبیک_یا_خامنه ای
#شهید ابراهیم هادی
♡••
┄┅┄┅ ❥❥❥ ┅┄┅┄
#شهید_ابراهیم_هادی
🔰غفلت از سبک زندگی #شهدا بیشترین ضربه را به ما وارد میکند. "مراقب باشیم که دشمنان قصد دارند روی فرهنگ شهادت🌷 و سبک زندی شهدا خاک بریزند"
🔸ما با ترویج این #سبک_زندگی هم این دنیا و هم اخرت خود را تضمین میکنیم. تا میتوانید از این گنجینه تمام نشدنی و از این امامزادگان🕌 عشق بهرببرید"
مثل #ابراهیم باشیم"برای خدا باشیم😇 تا خدا هم برای ما باشد♥️
🍃
🌸🍃
#شهید_ابراهیم_هادی
🔰غفلت از سبک زندگی #شهدا بیشترین ضربه را به ما وارد میکند. "مراقب باشیم که دشمنان قصد دارند روی فرهنگ شهادت🌷 و سبک زندی شهدا خاک بریزند"
🔸ما با ترویج این #سبک_زندگی هم این دنیا و هم اخرت خود را تضمین میکنیم. تا میتوانید از این گنجینه تمام نشدنی و از این امامزادگان🕌 عشق بهرببرید"
مثل #ابراهیم باشیم"برای خدا باشیم😇 تا خدا هم برای ما باشد♥️
🥀🌴🕊🌹🕊🌴🥀
#سیره_شهدا
#شهید_والامقام
#ابراهیم_هادی
یک روز #ابراهیم را در بازار دیدم که دو کارتن بزرگ روی دوشش بود .
گفتم : آقا #ابراهیم ، برای شمازشته !!!
این کار باربرهاست نه #شما
#نگاهی کرد و گفت :
نه این برای #خودم بهتره مطمئن می شوم که #هیچی نیستم !!
گفتم : کسی #شما رو اینطور ببینه #خوب نیست
تو #ورزشکاری و....
#ابراهیم خندید و گقت :
ای بابا همیشه #کاری کن که #خدا تورو دید #خوشش بیاد نه مردم ...
📚 #سلام_بر_ابراهیم
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
وقتی کار خوبی می کرد به کسی حرفی نمیزد. سعی می کرد تمام کارهای خوب را مخفیانه انجام دهد.
میگفت: کاری که برای خداست گفتن ندارد، از ابراهیم هادی یاد گرفتم که در کارها اخلاص داشته باشم.
رفته بود توی کوچه با بچه های کوچکتر بازی میکرد، بعد با آنها حرف زد و برای نماز با بچه ها به سمت مسجد رفت.
ازش پرسیدم: ارشیا چه می کنی، چرا با همسن های خودت بازی نمی کنی؟
گفت: مادر جان، #ابراهیم هادی با دیگران رفیق می شد تا آنها را جذب مسجد کند، من هم با این بچه ها بازی کردم تا با آنها را رفیق شوم و آنها را با خودم به مسجد ببرم.
خیلی برای هدایت رفقایش وقت می گذاشت. بسیاری از آنها را با خدا و معنویات آشنا کرد.
📙عرش ارشیا
@khademe_alzahra313
═❁๑๑🌷๑๑❁═
☘ #ابراهیم خیلی در اعمالش دقت
می کرد. شنیده بود که نفوذ شیـطان
در اعـمال انسان بسیار #مخفی است.
👿شیطان هر کسی را به طریقی گمراه
می کند حتی کارهای خوبی که انجام
می داد مراقب بود که آلوده به نیت
های دنیوی نشود.
🔹مرتب با #علمای_ربانی در ارتباط بود
و تلاش می کرد تا شیطان را ناکام کند.
ابراهیم می دانست که شیطان سه بار
قسم خورده تا انسان را گمراه کند
🔸«قـالَ فَبِعـِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمـَعِين»َ
#ابليس گفت: به عـزّت تو سوگـند كه
همـه ى مـردم را گمـراه خواهـم كرد.
سوره ص آیه ۸۲
@khademe_alzahra313
🌷❤شهید_همـت _ هادی❤🌷
🔮 #همرزم_شهید
🌾به بچههای گردان گفتم عراق دارد کار کانال کمیل را تمام میکند چون فقط آتش و دود بود که دیده میشد. اما هنوز امید داشتم. با خودم گفتم: #ابراهیم شرایط بدتر از این را سپری کرده اما وقتی یاد حرفاهایش افتادم دلم لرزید. نزدیک غروب بود احساس کردم چیزی از دور در حال حرکت است. با دقت بیشتری نگاه کردم کاملا مشخص بود سه نفر در حال دویدن به سمت ما بودند، در راه مرتب زمین میخوردند و بلند میشدند. میان سرخی غروب بالاخره آنها به خاکریز ما رسیدند.
☘پرسیدیم از کجا میآیید؟ گفتند: از بچههای #گردان_کمیل هستیم. با اضطراب پرسیدم:پس بقیه چی شدند؟ حال حرف زدن نداشتند، کمی مکث کردند و ادامه دادند:ما این دو روز زیر جنازهها مخفی شده بودیم، اما یکی بود که این پنج روز کانال رو سر پا نگه داشته بود. یکی از این سه نفر دوباره نفسی تازه کرد و ادامه داد: عجب آدمی بود! یک طرف آر. پی. جی میزد، یک طرف با تیربار شلیک میکرد. عجب قدرتی داشت.
یکی از آنها ادامه داد: همه #شهدا را انتهای کانال کنار هم چیده بود. آذوقه و آب رو تقسیم میکرد، به مجروحان رسیدگی میکرد. اصلا این پسرخستگی نداشت.گفتم: از کی دارید حرف میزنید مگر فرماندههتان شهید نشده بود؟
🌹گفت:جوانی بود که نمیشناختمش. موهایش کوتاه بود، شلوار «کردی» پایش بود، دیگری گفت: روز اول هم یه چفیه عربی دور گردنش بود.چه صدای قشنگی داشت. برای ما مداحی هم میکرد و روحیه میداد. داشت روح از بدنم خارج میشد. سرم داغ شده بود.
🥀آب دهانم را فرو دادم چون که اینها مشخصات #ابراهیم بود. با نگرانی نشستم و دستانش را گرفتم با چشمانی گرد شده از تعجب گفتم: آقا ابرام رو میگی درسته؟ الان کجاست؟ گفت:آره انگار یکی دوتا از بچههای قدیمی آقا ابراهیم صداش میکردند. یکی دیگر گفت:تا آخرین لحظه که عراق آتش میریخت زنده بود، به ما گفت: عراق نیروهایش را عقب برده است حتما میخواهد آتش سنگین بریزد، شما هم اگر حال دارید تا این اطراف خلوت است عقب بروید. دیگری گفت: من دیدم که او را زدند. با همان انفجارهای اول افتاد روی زمین. بیاختیار بدنم سست شد. دیگر نمیتوانستم خودم را کنترل کنم. سرم را روی خاک گذاشتم و تمام خاطراتی که با ابراهیم داشتم در ذهنم مرور شد، از گود زورخانه تا گیلان غرب و ...بوی شدید باروت و صدای انفجار با هم آمیخته شده بود!
🌴رفتم لب خاکریز میخواستم به سمت کانال حرکت کنم یکی از بچهها گفت با رفتن تو ابراهیم بر نمیگردد. همه بچهها حال و روز من را داشتند. وقتی وارد دوکوهه شدیم صدای حاج صادق آهنگران در حال پخش بود:«ای از سفر برگشتگان کو شهیدانتان کو شهیدانتان؟ » صدای گریه بچهها بیشتر شد. خبر شهادت و مفقود شدن #ابراهیم خیلی سریع بین بچهها پخش شد. یکی از رزمندهها که با پسرش در جبهه بود گفت:همه داغدار #ابراهیم هستیم. به خدا اگر پسرم #شهید شده بود آنقدر ناراحت نمیشدم.هیچ کس نمیداند #ابراهیم چه آدم بزرگی بود.
او همیشه از خدا میخواست گمنام بماند.💫
#شهیدابراهیم_هادی
#سالروزشهادت
@khademe_alzahra313
「لحظاتی با شهـــدا(تشرفات)
🔖#ابراهیم دوست ماست ...
⚪️خون زيادی از پاي من رفتہ بود. بي حس شده بودم.عراقے ها اما مطمئن بودند كہ زنده نيستم حالت عجيبے داشتم. زير لب فقط مےگفتم:《يا صاحب الزمان ادركنی》
⟫♥️هوا تاريك شده بود. جوانے خوش سيما و نورانے بالاي سرم آمد. چشمانم را بہ سختے باز ڪردم. مرا بہ آرامے بلند ڪرد. از ميدان مين خارج شد. در گوشہ اي امن مرا روے زمين گذاشت. آهستہ و آرام.
من دردے حس نمےڪردم! ﴿آن آقا ﴾کلے با من صحبت ڪرد. بعد فرمودند:
🌹 "ڪسي مےآيد و شما را نجات مي دهد. او دوست ماست!"
🔹 لحظاتے بعد #ابراهيم آمد.با همان صلابت هميشگے مرا بہ دوش گرفت و حرڪت ڪرد.
آن جمال نوراني، ابـراهيــم را دوست خود معرفے ڪرد خوشا بہ حالش...
📚 سلام بر ابراهیم جلد ۱ ص۱۱۸
@khademe_alzahra313
🥀🌴🕊🌹🕊🌴🥀
#سیره_شهدا
#شهید_والامقام
#ابراهیم_هادی
یک روز #ابراهیم را در بازار دیدم که دو کارتن بزرگ روی دوشش بود .
گفتم : آقا #ابراهیم ، برای شمازشته !!!
این کار باربرهاست نه #شما
#نگاهی کرد و گفت :
نه این برای #خودم بهتره مطمئن می شوم که #هیچی نیستم !!
گفتم : کسی #شما رو اینطور ببینه #خوب نیست
تو #ورزشکاری و....
#ابراهیم خندید و گقت :
ای بابا همیشه #کاری کن که #خدا تورو دید #خوشش بیاد نه مردم ...
📚 #سلام_بر_ابراهیم
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🥀 @khademe_alzahra313
┄═❁๑๑🌷๑๑❁═┄
#سلام_بر_ابراهیم
از بزرگان محل و مسجد ماست. ڪنارش نشستم و گفتم از ابراهیم برایم بگو. سڪوت ڪرد. چشمانش خیس شد و گفت: جوان بودم. محیط فاسد قبل از انقلاب. مےخواستم ڪار را رها ڪنم. میخواستم به دنبال هرزگے بروم و...
آن روز سرڪار نرفتم. ابراهیم هم سر ڪار نرفت. چون تا ظهر با من در خیابان راه رفت و حرف زد تا مرا هدایت ڪند. صاحب ڪار من ڪه از بستگانم بود، دنبالم آمده بود. یڪباره مرا دید. جلو آمد و یڪ ڪشیده محڪم در صورت ابراهیم زد!
فڪر ڪرده بود او باعث گمراهے من است! اما #ابراهیم براے خدا صبر ڪرد. صبر ڪرد تا توانست مرا آدم ڪند. مرد صورتش خیس خیس شده بود و با سڪوتش این آیه را فریاد مے زد:
وَلِرَبِّڪَ فَاصْبِرْ
و به خاطر پروردگارت صبر ڪن (مدثر/۷)
📚خداے خوب ابراهیم
❁═══┅┄
@khademe_alzahra313