🌱🌈🌸
•|... ﷽... •
🏠خــانه
به او گفتم کار درستی نیست دائم زن و بچه ات را از این طرف به آن طرف می کشی ، بیا شهرضا یک خانه🏠 برایت بخرم .
گفت : نه حرف این چیز ها را نزن ، #دنیا هیچ ارزشی ندارد شما هم غصه مرا نخور ،😊
خانه ی من عقب ماشینم است ، باور نمی کنی بیا ببین .
همراهش رفتم در عقب ماشین را باز کرد : سه تا کاسه ، سه تا بشقاب ، یک سفره پلاستیکی ، دوتا قوطی شیر خشک بچه و یک سری خورده ریز دیگر .
گفت : این هم خانه ... #دنیا را گذاشته ام برای #دنیادارها ، خانه هم باشد برای #خانهدارها .🌸
راوی مادر شهید
#شهیدمحمدابراهیمهمت
#دوریازدنیا
🌱🌈🌸
💡 جوش و خروشت برای چیه؟
انسان اگر بداند همه چیز فقط دست خداست، بهجای اینکه برای رسیدن به مقصود خود دنبال اسباب باشد، فقط روی نیازش به سمت خداست و فقط از باب #انجام_وظیفه، به اسباب و واسطهها رجوع میکند و نتیجه را از خدا میخواهد . در این حال انسان #آرامش قلبی دارد و همیشه خوش است و به گفته بزرگان برای امر #دنیا جوش و خروش ندارد.
حجةالاسلام و المسلمین استاد وکیلی
💔هرشهیدی را ڪه دوستش داری
#ڪوچه_دلـت را به نامش ڪن
👌یقین بدان
در ڪوچه پس ڪوچه های
پر پیـچ و خم #دنیـا
#تنهـایـت نمےگذارد.🤗
#اللهم الرزقنا_توفیق_شهادت فی سبیله
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
#چشم_هایتان کلاس درسی ست...
که باید پای نگاه هایشان
بنشینیم وبیاموزیم!
که چگونه میشود...
#دنیا تا این حد
در نظر به #پایین بیفتد!
#زندگی_به_سبک_شهـیدهمت
به او گفتم: کار درستي نیست دائم زن و بچه ات را از این طرف به آن طرف میکشى، بیا #شهرضا یک خانه برایت بخرم ...🙂
گفت: نه، حرف این چیزها را نزن دنیا هیچ #ارزشی ندارد، شما هم غصه مرا نخور، خانهی من عقب ماشینم است، باور نمیکنی بیا ببین...😕🙂
همراهش رفتم در عقب ماشین
را باز کرد؛ سه تا کاسه، سه تا بشقاب یک سفره پلاستیکی دو تا قوطی شیر خشک بچه و یک سری خورده ریز دیگر...😶
گفت: این هم خانه!!! #دنیــا
را گذاشتهام براے دنیا دارها، خانه
هم باشد براے خانه دارها....😇☺️
راوی: مــادر سردار شهیـــد
#شهید_محمدابراهيم_همت
@khademe_alzahra313
خـدایـا...
بگیـر از مـن!
آن چـه که "#شهـــادت"
را می گیـرد از مـن...😔😔
این روزهــا عجیب دلم؛
به سیم خـاردار هـای #دنیــا !
گیـــر کرده است...
#ابو_تـراب را گفتنـد:
یا علـی ما فعلتَ حتی نصیرَ علیـاً ؟!
چه کردی که #علـی شدی!؟
فرمود:
إنّی کنتُ بوابّــــــاً لقلبــی!
نگهبـــان #دلــــــم بودم...
🔻برای شادی روح شهدا صلوات
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
#زندگی_به_سبک_شهـیدهمت
به او گفتم: کار درستي نیست دائم زن و بچه ات را از این طرف به آن طرف میکشى، بیا #شهرضا یک خانه برایت بخرم ...🙂
گفت: نه، حرف این چیزها را نزن دنیا هیچ #ارزشی ندارد، شما هم غصه مرا نخور، خانهی من عقب ماشینم است، باور نمیکنی بیا ببین...😕🙂
همراهش رفتم در عقب ماشین
را باز کرد؛ سه تا کاسه، سه تا بشقاب یک سفره پلاستیکی دو تا قوطی شیر خشک بچه و یک سری خورده ریز دیگر...😶
گفت: این هم خانه!!! #دنیــا
را گذاشتهام براے دنیا دارها، خانه
هم باشد براے خانه دارها....😇☺️
راوی: مــادر سردار شهیـــد
#شهید_محمدابراهيم_همت
#قرار_عاشقی
از خیابان #شهدا آرام آرام در حال گذر بودم!🤔
.
🌷اولین کوچه به نام شهید همت؛
محمد ابراهیم با صدایی آرام و لحنی دلنشین...
نامم را صدا زد!
گفت: توصیه ام #اخلاص بود!
چه کردی؟...
جوابی نداشتم؛ سر به زیر انداخته و گذشتم...😞
.
🌷دومین کوچه شهید عبدالحسین برونسی؛
پرچم سبز #یا_زهرا سلام الله علیها بر سر این کوچه حال و هوای عجیبی رقم زده بود!
انگار #مادر همین جا بود...
عبدالحسین آمد!
صدایم زد!
گفت: سفارشم توسل بود به حضرت زهرا و رعایت #حدود خدا...
چه کردی؟
جوابی نداشتم و از #شرم😓 از کوچه گذشتم...
.
به سومین کوچه رسیدم!
🌷شهید محمد حسین علم الهدی...
به صدایی ملایم،اما محکم مرا خواند!
گفت: #قرآن و #نهج_البلاغه در کجای زندگی ات قرار دارد؟
چیزی نتوانستم جواب دهم!
با چشمانی که گوشه اش نمناک شد!
سر به گریبان؛ گذشتم...
.
به چهارمین کوچه!
🌷شهید عبدالحمید دیالمه...
آقا وحید بر خلاف ظاهر جدی اش در تصاویر و عکس ها!
بسیار مهربان و آرام دستم را گرفت؛
گفت: چقدر برای روشن کردن مردم!
#مطالعه کردی؟!
برای #بصیرت خودت چه کردی؟!
برای دفاع از #ولایت!؟!
همچنان که دستانم در دستان شهید بود!
از او جدا شدم و حرفی برای گفتن نداشتم...😓
.
🌷به پنجمین کوچه و شهید مصطفی چمران...
صدای نجوا و #مناجات شهید می آمد!
صدای #اشک و ناله در درگاه پروردگار...
حضورم را متوجه اش نکردم!
#شرمنده شدم😓، از رابطه ام با پروردگار...
از حال معنوی ام...
گذشتم...
.
🌷ششمین کوچه و شهید عباس بابایی...
هیبت خاصی داشت...
مشغول تدریس بود!
مبارزه با #هوای_نفس، نگهبانی #دل...
کم آوردم...😭
گذشتم...
.
🌷هفتمین کوچه انگار #کانال بود!
بله؛
شهید ابراهیم هادی...
انگار مرکز کنترل دل ها بود!!
هم #مدارس !
هم #دانشگاه !
هم #فضای_مجازی!
مراقب دل های دختران و پسرانی بود که در #دنیا خطر لغزش و #غفلت تهدیدشان میکرد!
#ایثارش را دیدم...
از کم کاری ام شرمنده شدم😞 و گذشتم...
.
🌷هشتمین کوچه؛
رسیدم به شهید محمودوند...
انگار #شهید پازوکی هم کنارش بود!
پرونده های دوست داران شهدا را #تفحص میکردند!
آنها که اهل #عمل به وصیت شهدا بودند...
شهید محمودوند پرونده شان را به شهید پازوکی می سپرد!
برای ارسال نزد #ارباب...
.
پرونده های باقیمانده روی زمین!
دیدم #شهدای_گمنام وساطت میکردند،برایشان...
.
اسم من هم بود!
وساطت فایده نداشت...
از #حرف تا #عمل!
فاصله زیاد بود...😭😭😭
.
دیگر پاهایم رمق نداشت!
افتادم...
خودم دیدم که با #حالم چه کردم!
تمام شد...
#تمام
.
از کوچه پس کوچه های دنیا!
بی شهدا، نمی توان گذشت...
💔هرشهیدی را ڪه دوستش داری
#ڪوچه_دلـت را به نامش ڪن
👌یقین بدان
در ڪوچه پس ڪوچه های
پر پیـچ و خم #دنیـا
#تنهـایـت نمےگذارد.🤗
#شهید_محسن_حججی🌹
#اللهم الرزقنا_توفیق_شهادت فی سبیله
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
#زندگی_به_سبک_شهـیدهمت
به او گفتم: کار درستي نیست دائم زن و بچه ات را از این طرف به آن طرف میکشى، بیا #شهرضا یک خانه برایت بخرم ...🙂
گفت: نه، حرف این چیزها را نزن دنیا هیچ #ارزشی ندارد، شما هم غصه مرا نخور، خانهی من عقب ماشینم است، باور نمیکنی بیا ببین...😕🙂
همراهش رفتم در عقب ماشین
را باز کرد؛ سه تا کاسه، سه تا بشقاب یک سفره پلاستیکی دو تا قوطی شیر خشک بچه و یک سری خورده ریز دیگر...😶
گفت: این هم خانه!!! #دنیــا
را گذاشتهام براے دنیا دارها، خانه
هم باشد براے خانه دارها....😇☺️
راوی: مــادر سردار شهیـــد
#شهید_محمدابراهيم_همت
🌱🌈🌸
•|... ﷽... •
🏠خــانه
به او گفتم کار درستی نیست دائم زن و بچه ات را از این طرف به آن طرف می کشی ، بیا شهرضا یک خانه🏠 برایت بخرم .
گفت : نه حرف این چیز ها را نزن ، #دنیا هیچ ارزشی ندارد شما هم غصه مرا نخور ،😊
خانه ی من عقب ماشینم است ، باور نمی کنی بیا ببین .
همراهش رفتم در عقب ماشین را باز کرد : سه تا کاسه ، سه تا بشقاب ، یک سفره پلاستیکی ، دوتا قوطی شیر خشک بچه و یک سری خورده ریز دیگر .
گفت : این هم خانه ... #دنیا را گذاشته ام برای #دنیادارها ، خانه هم باشد برای #خانهدارها .🌸
راوی مادر شهید
#شهیدمحمدابراهیمهمت
#دوریازدنیا
🌱🌈🌸
#زندگی_به_سبک_شهـیدهمت
به او گفتم: کار درستي نیست دائم زن و بچه ات را از این طرف به آن طرف میکشى، بیا #شهرضا یک خانه برایت بخرم ...🙂
گفت: نه، حرف این چیزها را نزن دنیا هیچ #ارزشی ندارد، شما هم غصه مرا نخور، خانهی من عقب ماشینم است، باور نمیکنی بیا ببین...😕🙂
همراهش رفتم در عقب ماشین
را باز کرد؛ سه تا کاسه، سه تا بشقاب یک سفره پلاستیکی دو تا قوطی شیر خشک بچه و یک سری خورده ریز دیگر...😶
گفت: این هم خانه!!! #دنیــا
را گذاشتهام براے دنیا دارها، خانه
هم باشد براے خانه دارها....😇☺️
راوی: مــادر سردار شهیـــد
#شهید_محمدابراهيم_همت
@khademe_alzahra313