eitaa logo
🌷❤شهید_همـت _ هادی❤🌷
614 دنبال‌کننده
12.8هزار عکس
3هزار ویدیو
57 فایل
🌹بفکر مثل شهدا مُردن نباش!بفکر مثل شهدا زندگی کردن باش🌹 خادم. @Amraei0 ولادت:۱۲/ ۱/ ۱۳۳۴ شهادت :۱۷/ ۱۲ /۱۳۶۲ عملیات خیبر،طلاییه همت🌷 ولادت: ۱ /۲ / ۱۳۳۶ شهادت:۲۲ /۱۱ /۱۳۶۱ کانال کمیل هادی 🌷کپی مطالب باذکرصلوات مجازمیباشد🌷
مشاهده در ایتا
دانلود
جانباز قطع نخاعی ناصر توبه ایها در سن ۲۱ سالگی فرماندهی یکی از گردان های لشکر ۴۱ ثارالله کرمان را بر عهده داشت که در آن زمان حاج قاسم سلیمانی در سمت فرماندهی لشکر خدمت می کرد. سردار شهید حاج قاسم سلیمانی وقتی نزدیک ایام عید می خواست به کرمان و به دیدار والدین خود برود به همسر این جانباز زنگ می زد و می گفت من دو روز به خانه شما می آیم. لباسی تهیه می کرد و به(نجف آباد) خانه او می رفت. جانباز را استحمام می داد، تخت او را آماده می کرد و در این دو روز به همسر جانباز می گفت کار آشپزخانه هم به عهده من است؛ دو روز خدمت گذاری این جانباز قطع نخاعی را داشت بعد به سمت کرمان می‌رفت. این جانباز در دی ماه سال ۱۳۹۲ به دیار حق شتافت. #شهید_قاسم_سلیمانی شهادت اتفاقی نیست @khademe_alzahra313
در عراق زدند، در عراق زدیم درست در همان ساعت و دقیقه ای که سردار دلهای ما را ناحوانمردانه کشتند, پایگاه نجسشان را شخم زدیم. اما فرقهای زیادی در اینجا وجود دارد: آنها مهمان رسمی دولت عراق را کشتند, ما اشغالگرانی را به درک فرستادیم که دولت عراق خواستار خروجشان بود ولی امتناع کرده بودند. آنها بزدلانه و بی خبر زدند, اما ما گفته بودیم با موشکهای خود پایگاه های آنها را خواهیم زد. آنها چند خودرو را در فرودگاه بغداد هدف قرار دادند که هیچ گونه پوشش یا تجهیزاتی برای مقابله با حملات هوایی نداشتند اما ما بزرگترین پایگاه هوایی آنها در منطقه را با تمامی امکانات برای رهگیری اهداف پروازی زدیم. هنوز ادامه دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 تصاویری کمتر دیده شده از سردار قاسم سلیمانی و سردار شهید حاج حسین اسداللهی و شهید مدافع حرم مهدی ثامنی راد در میان رزمندگان
دارو به چه کار آید لبخندتان تسکین است ...❤️ صدای خنده های شما افتادن تکه های یخ است در لیوان 🌱 بخندید😍 می‌خواهم گلویی تازه کنم... 🌷 🌷
🌷خاطره شنیدنی در مورد محل دفن سردار شهید سلیمانی: 🔹 یوسف افضلی معاون ستاد عتبات عالیات و از نزدیکان خانوادگی تعریف میکند: 🌷 به همراه سردار بارها برای قرائت فاتحه بر سر مزار شهید یوسف الهی حاضر شده بودم و می‌دانستم فضای کنار این شهید والامقام جایی برای دفن یک پیکر را ندارد. 🌷 به شهید حاج قاسم عرض می کردم که حاج آقا فضای اینجا بسیار کوچک است و جای شما نمی شود که، حاج قاسم در پاسخ به من افزود، افضلی از من گفتن بود...✋ 🌷 بعد که با پیکر تکه تکه شده شهید حاج قاسم روبه‌رو شدیم و شواهد امر حاکی از این بود که برای دفن پیکر مطهر سردار فضای زیادی نیز نیاز نیست متوجه صحبت های آن روز شهید حاج قاسم سلیمانی شدم.
زندگی بدجوری به (ع) گروه خورده بود. خیلی پیش می آمد دلش بهانه روضه می کرد. زنگ می زد به مداح و می گفت فلان نوحه را بخوان. گاهی وقت ها خودش می خواند. با سوز و آه. خیلی وقت ها فاصله 200 کیلومتری کرمان تا روستا را مهمان بودیم. سوریه که بودیم، بیشتر پیش هم بودیم. توی جلسه یا خلوت فرقی نمی کرد. می گفت: «موعظه مون کن تا غافل نشیم. روضه بخون سبک بشیم و شسته بشیم». یه روزی بهم گفت: روضه بخوان. گفتم: روضه هیئتی بلد نیستم. روضه های من روایتیه. گفت: بخوان. شروع کردم به داستان شهادت یکی از شهدای مدافع حرم به نقل از فرمانده اش: «رزمنده ای داشتیم با نام جهادی ابراهیم. وسط عملیات بهم بی سیم زد که برام بخوان. صدایش به سختی می آمد. فهمیدم از پهلو تیر خورده است.» تا این را گفتم حاجی زد زیر گریه. «دستور دادم هر طور شده به عقب منتقلش کنند. برده بودنش بیمارستان . رفتم بالای سرش. به ظاهرحال خوشی نداشت. دهانش پرخون شده بود. لخته های خون را از دهانش کنار می زدم. دیدم با چشم هایش انگار دارد دنبال کسی می گردد. گفتم: ابراهیم! تو را به خدا اگر این لحظه های آخر مادر سادات را دیدی بگو (س)». گریه حاج قاسم بلندتر شده بود. «ابراهیم لب باز کرد که بگوید یا زهرا آما کلامش ناقص ماند: یا ز... و شهید شد». گفتم: حاجی مادرمون حضرت زهرا توی این جبهه هاست. داد حاج قاسم بلند شد. خیلی طول کشید تا آرام شود. ع س راوی: حجت الاسلام کاظمی کیاسری ؛ صفحات 101-103. @khademe_alzahra313