۳۵ سال پس از شهادت #ابراهیمهمت؛
اگر #شهیدهمت امروز بود☝️
سرداران مقاومت و #همت به همان اندازه که در موضعگیریها شبیه هم هستند به همان اندازه نیز در خصلتهای شخصی شباهت دارند.👌🙂👇
د. واقعا اگر #شهیدهمت و امثال او زنده بودند کجای ماجرا بودند؟ سوریه بودند؟ به صندلی نمایندگی مجلس تکیه داده بودند⁉️وارد کار اقتصادی شده بودند؟ خسته از گذشته سر در گریبان فرو میکردند یا هزاران احتمال دیگر❗️
اما چگونه میتوان #همت امروز را تصور کرد؟ با کدام متر و معیار میتوان شبیهترین افراد به او و امثال او را در این پیچیدگیهایی که جامعه درگیرشان است، انتخاب کرد♨️
جواب سوال را باید از زبان خود #همت فهمید🍃. فرمانده جوان لشکر 27 محمد رسولا... موضعگیریهای شفافی درباره جریانات مختلف داشته است🙂، حتی بیشتر از اظهارنظر، گاهی هزینه انقلابیگری خود را نیز در دوران پس از انقلاب بهخوبی پس داده بود. زندگی #همت خلاصه شده در چشمان زیبا و لبخند کاریزماتیکش نیست و برای آنهایی که واقعا میخواهند حقیقت امروز #همت را درک کنند، سندها بسیار است.👌☺️
راوی:فرزندشهید
#محمد_ابراهیم_همت
#ادامهدارد...
@khademe_alzahra313
#شهیدمحمدابراهیم همت در قامت يك همسر در آيینه کلام ژيلا بديهیان☺️❤️👇
#قسمتاول
خطبه عقد من و تو
مشڪل این بود که آن روزها، خیلی از خانواده های ایرانی،راضی نمیشدند🍃 به رزمنده سپاهی دختر بدهند😑.حتی آنهایی که خیلی ادعاهای مذهبی و انقلابی بودن هم داشتند😌،کمتر حاظر به چنین کاری میشدند.به خصوص خانوادهی من😶.در صحبتی که با #ابراهیم،در این باره داشتم،به او گفتم:خانوادهی من تیپ خاص خودشان را دارند🙂.به این سادگیها با این چیزها کنار نمیآیند.اولین کار تو باید این باشد که انها را به این ازدواج راضی کنی😒.بعد هم باید آنها را توجیح کنی تا بدانند که من اصلا مهریه نمیخواهم.او گفت من وقت این جور کارها را ندارم.عصبانی شدم و گفتم😤:تو که وقت نداری بیایی با پدر و مادر من حرف بزنی؛یا راضیشان کنی،بیخود کردی آمدی با من ازدواج کنی🙁😤.اصلا بهتر است همین جا،قضیه را تمامش کنیم.مرا به خیر و تو را به سلامت.بلند شدم سریع بروم از اتاق بیرون😒،که برگشت گفت:من گفتم وقت ندارم،نگفتم که توکل هم ندارم☺️.تو نگذاشتی من حرفم تمام بشود😕.با اصرار شدید از من خواهش کرد بگیرم بنشینم.این شد که نشستم🙂.او گفت:خطبهی عقد من و تو،خیلی وقت است که جاری شده.☺️❤️
راوے:همسرشهید
#محمدابراهیمهمتـ
#ادامهدارد...❤️
@khademe_alzahra313
#شهیدمحمدابراهیمهمت در قامت يك همسر در آيینه کلام ژيلا بديهیان☺️❤️👇
#قسمتدوم
#ادامه خطبه عقد من و تو
منظورش را نفهمیدم😕.باز گذاشتم به حساب بےاحترامی😒.گفت:توی سفر حجام🍃،در تمام لحظههایی که دور خانه خدا طواف🕋 میکردم،فقط تو را کنار خودم میدیدم😌،آن جا خودم را لعنت میکردم😤،میگفتم این نفس پلید من است،نفس امارهای من است،که نمیگذارد من به عبادتم برسم😞.ولی بعد که برگشتم پاوه و باز تو را دیدم،به خودم گفتم این قسمتم بوده که😌...نگاهم کرد.گفتم:در هر حال من سر حرف خودم هستم🙄،راضی کردن خانوادهام با تو؛حرف آخر😕.یک ماه بعد پس از عملیات سختی که عدهای از بچههای اصفهان در آن شهید شده بودند💔، #ابرهیم برای خاستگاری؛به خانه ما آمد☺️.با آمبولانس آمده بود🚑.خسته و خاکی و خونین💔.من هم خانه نبودم،رفته بودم پاوه.والدین من، به #ابراهیم گفته بودند:این دختر خواستگار زیاد داشته😐.چون قصد ازدواج ندارد ،همه را رد کرده😑.گفته بود:شاید این بار،با دفعههای بعد فرق داشته باشد🤗.گفتند:فعلا که خودش اینجا نیست تا جواب بدهد🍃.گفته بود:بزرگترهایش که هستند😊.اعلام رضایت شما هم برای من شرط است👌.گفته بودند:ولی اصل ماجرا با اوست،نه ما؛که بیایم مثلا چیزی بگوییم🙂.گفته بود:خدای او هم بزرگ است.همینطور خدای من☝️☺️.بعدها مادرم به من میگفت:نمیدانم آن روز چرا نرم شدیم،یا بدقلقی نکردیم😕.یا جواب رد ندادیم😐.من اصلا آماده شده بودم بگویم شرط اولمان این است که دامادمان سپاهی نباشد😐.واقعا نمیدانم چرا این طور شد.شاید قسمت بوده.☺️❤️
راوےهمسرشهید
#محمدابراهیمهمتـ
#ادامهدارد...
@khademe_alzahra313