هدایت شده از الحقنی بالصالحین«یرتجی»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری
هر سال این موقع آماده میشدیم برای پیاده روی به دیار عاشقان...
🎙مداحی زیبا به یاد اربعین
💌 #یه_سلام_دوباره
میگن هرچیز حکمتی داره؛
مثلا دوری
با همه سختیهاش،
با همه لحظههای دلتنگیش،
شوق رسیدن رو، بیــشتر میکنه 💕
اصلا بیا قبول کنیم
دور و نزدیک
زیاد هم فرقی نداره وقتی
🔆 دلت به یه عشق واقعی گرمه ...
پس عــاشقانه زمزمه کن :
#سلام_امام_خوبم 💚
اللهّـــمَ صَلّ عَلی عَلي بنْ موسَي الرّضـا
المرتَضی، الامــام التّقي النّقي و حُجَّتكَ
عَلی مَنْ فَــوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثری
اَلصّدّيق الشَّهيد صَلَوةً كثيرَةً تامَّة زاكيَةً
مُتَواصِلــةً مُتَواتِـــرَةً مُتَرادِفَـــه كاَفْضَل
ما صَلّيَتَ عَلی اَحَدٍ مِنْ اوْليائِكَ 🌸🍃
14.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ❣
وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْن
وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ❣
وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن
دور از تو
با نوای محمدحسین پویانفر🎤
#کلصباحااتنفسبحبالحسین
❄️🍃🌹🍃❄️
🌹طرح ختم قران کریم🌹
#صفحه_124
به نیت سلامتی وتعجیل در فرج
صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
هدیه به ارواح پاک و طیبه شهدا 🌹
🍃🌼💔 جمعه 💔🌼🍃
🌼 جمعه را جمعه نامیده اند چون در آن روز خداوند همه را جمع کرد تا بر ولایت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم و نیز وصایت علی علیه السلام ، اقرار بگیرد.
📚 (الكافي، ج 3، ص 415)
🌸 کاش ما هم جمعه ها را بهانه ای کنیم تا بر ولایت مولایمان، مهدي صاحب الزمان(عج) اقرار کنیم 🌸
💚 یا صاحب الزمان (عج)
💔 روزگاریست هوای دل ما آبی نیست...
لب خشکیده ی ما را...
به خدا.... آبی نیست....
نگهی کن به دل غمزده ام ....
#دل_تنگتم_آقا_جانم 😔💚
🌷 اَللّهُــمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّــکَ الفَــــرَج
#بچه_هیاتی_با_معرفت
ننه می گفت: «آخه پاهات از بین می ره. تو هم مثل بقیه کفش بپوش😒، بعد برو دنبال دسته.» #ابراهیم چشم های میشی اش را پایین می انداخت😔 و می گفت: «می خوام برای امام حسین سینه بزنم💔. شما با من کاری نداشته باشین.»😢
#شهید_محمد_ابراهیم_همت
#شهید_بیسر
راوی:حاج مهدی سلحشور🌸
❉ با هم قرار گذاشتیم هر کسی شهید شد، از اون طرف خبر بیاره.
شهید که شد خوابشو دیدم. داشت می رفت، با قسم حضرت زهرا(س) نگهش داشتم. با گریه گفتم ‹‹مگه قرار نبود هر کسی شهید شد از اون طرف خبر بیاره›› بالاخره حرف زد گفت: ‹‹مهدی اینجا قیامتیه! خیلی خبرهاس. جمعمون جمعِ، ولی ظرفیت شما پایینه هرچی بگم متوجه نمی شید››
❉ گفتم: ‹‹اندازه ظرفیت پایین من بگو›› . فکر کرد و گفت:‹‹همین دیگه، امام حسین (ع) وسط می شینه و ما هم حلقه می زنیم دورش، برای آقا خاطره می گیم.››
بهش گفتم:‹‹چی کار کنم تا آقا من رو هم ببره››
نگاهم کرد و گفت :‹‹مهدی! همه چیز دست امام حسین(ع) همه پرونده ها میاد زیر دست حضرت. آقا نگاه می کنه هر کسی رو که بخواد یه امضای سبز می زنه می برندش. برید دامن حضرت رو بگیرید.››
«⚘خاطره شهید جعفر لاله⚘»