#خونبها_غزل
طبع قلم از روز ازل آشنای توست
شام و سحر آغاز سخن در رثای توست
فهمیده ام از تشنگی دشت کربلا
آبشخور هر تشنه ای از خونبهای توست
در شیوه ی آزادگی ار جان دهم کم است
آزادی انسان گرو روضه های توست
ای شاه شهیدان نظری بر دل ما کن
این ذره ی نا قابل ما، مبتلای توست
جنت نبوَد منتهای آرزوی من
آمال من از روز ازل کربلای توست
شوریده سران عاشق غمهای تو هستند
این سینه پر از غصه ی بی انتهای توست
#شوریده_ملحمدری
#شعرآئینی