eitaa logo
🇮🇷خادمان شهدا سربازان ولایت🇮🇷
180 دنبال‌کننده
78.6هزار عکس
70.4هزار ویدیو
464 فایل
(این کانال هدف و فرمان امامان حضرت امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری امام خامنه‌ای مدظله‌العالی که همان هدف پیامبراسلام خاتم الانبیا محمد مصطفی( ص) و۱۲امام و۱۴معصوم و شهداو ایثارگران و نظام مقدس جمهوری اسلامی وانقلاب اسلامی ایران تشکیل شده است )
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📸 بعضیا تو اتفاقات اخیر حجابشون رو برداشتند و دلیلش رو اعتراض به مشکلات بیان کردند، 👈زنان چه توحیدی دارند که چهل روزه بمب میریزه رو سرشون ولی ایمانشون رو از دست ندادند. 🇵🇸 🤲اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🤲 🇮🇷
🔴شاید ۲۰ سال پیش کسی به مخیله‌اش هم نمی‌رسید روزی در خیابانهای شهر، دخترانی را مشاهده کند که آن سالها مردم شاید آنها را در سالن های عروسی هم مشاهده نمی‌کردند...، دخترانی بزک کرده با موهای پف کرده و بیرون ریخته و مانتوهایی کوتاه و تنگ و شلوارهایی تنگتر! این روند ۲۰ سال طول کشید تا به اینجا رسید. استعمار و استکبار صبر و حوصله زیادی دارد، بر عکس بعضی از ماها... ⬅️اولین کار، گرفتن چادر بود از زنان ما... گفتند چادر حجاب برتر است و می‌شود برتر نبود! بین خوب و خوب ‌تر، خوب را هم انتخاب کنی به جایی بر نمی‌خورد. می‌شود مانتوی گشاد و مقنعه بزرگ پوشید و با حجاب بود...، حرف قابل قبولی بود؛ کسی نمی‌تواست به این حرف اعتراض کند، حتی اهالی مذهب. ⬅️ گام دوم، گرفتن مقنعه بود...، می‌شود روسری بزرگ سر کرد! هم تنوع دارد هم حجاب است. یادم‌ می آید روسری‌هایی بود با ضلع بیشتر از یک متر که تا کمر خانم‌ها هم می‌رسید...، خوب البته روسری مثل مقنعه نبود گاهی مو بیرون می‌زد. ⬅️ در فیلم‌های سینمایی هی مدل گذاشتن، زن‌های هنرپیشه مدل شدن و به تبع آن دختران جوان هم از آن‌ها یاد می‌گرفتند. ⬅️چشم‌های ما متوجه این آب رفتن نمی شد و آنقدر کم کم این کار را کردند که چشم ما عادت می‌کرد... ⬅️ مانند بچه‌ای که جلوی چشم پدر و مادرش بزرگ می‌شود و قد می‌کشد و والدینش حس نمی‌کنند اما دیگران که کمتر او را می‌بینند و چشمانشان عادت نکرده، متوجه رشد هفتگی او می‌شوند...، ما عادت کردیم به روسری‌هایی که هر روز آب می‌رفت و تبدیل شد به نواری باریک و بعضاً توری...، مانتوهایی که شاید بهتر باشد بلوز و پیراهن راحت نامیدشان تا مانتو... ⬅️ به هر حال کم کم کار به این جا کشید و مدام گفتند بی‌حجابی معضل فرهنگی است، برای حل آن باید کار فرهنگی کرد...، سال‌ها گذشت و لباس‌ها آب رفت و کار فرهنگی در زمینه عفت و حجاب مشاهده نشد. برعکسش، فراوان کار‌های ضد فرهنگ در کوبیدن حجاب و عفت و حیا و غیرت در فیلم‌های سینمایی و مجلات و برنامه‌های عمومی یافت می‌شد...❎ ⬅️ امسال هم مد پوشش خانم‌ها تغییر کرده است، پوشیدن ساق شلواری (ساپورت) به جای شلوار...، یعنی دیگر شلوار جین تنگ هم نه! ساق شلواری! و بدون تردید در یکی دو سال آینده این کنار می رود و برخی را .......... ⬅️ یعنی پس از آنکه چادر، مقنعه، مانتو و روسری از زنان گرفته شد، حالا رفته‌اند سراغ شلوار! چشمهای ما هنوز عادت نکرده‌اند... اگر به این هم عادت کنیم سرنوشت چادر و مانتو و روسری در انتظار این ساپورت هم هست...، خدایی نکرده اینها هم روز به روز نازکتر و کوتاهتر می‌شود و ما عادت می‌کنیم.... آن وقت... نمی‌دانم بعدش سراغ چه خواهند رفت... 🔸️ حیرت آور است !!! 👈همه‌ی جهان حجاب دارد: 1_کره زمین دارای پوشش است... 2_ میوه های تر و تازه دارای پوشش است... 3_ شمشیر نیز داخل غلافش حفظ میشود... 4_ قلم بدون پوشش جوهرش خشک میشود و فایده اش از بین میرود و زیر پا انداخته میشود برای اینکه پوشش آن از بین رفته 5_ سیب هم اگر پوسته اش گرفته شود و رها شود فاسد میشود... و...... در تعجبم از مردی که ماشینش را از ترس خط و خش افتادن چادر می‌پوشاند؛ اما دختر یا همسر و یا خواهر خود را بدون پوشش رها میکند!!! 🔴بانو! این چادر تا برسد بدست تو هم از کوچه های مدینه گذشته هم از کربلا هم از بازار شام...! چادرت را در آغوش بگیر و بگو برایت روضه بخواند همه را از نزدیک دیده است... السلام علیک یا فاطمة الزهرا سلام الله علیها نشر دهید... تا شاید غیرت های از دست رفته تکانی بخورند...
نکاتی از قرآن 44 سهم ارث مرد از همسرش در صورتی که فرزندی نداشته باشند نصف است. اگر فرزند داشته باشند یک چهارم پس از پرداخت بدهی و وصیت و برعکس این حالات سهم زن از شوهر یک چهارم و یک هشتم است. اگر علاوه بر نداشتن فرزند والدین هم نداشته باشند و یک برادر یا خواهر مادری داشته باشد سهم هر یک از آنها یک ششم. و اگر بیش از یک نفر باشند همگی یک سوم. البته بعد پرداخت بدهی و وصیت در حد عرف. این ها توصیه خداست.
🔴تشرف شیخ علی بغدادی خدمت آقا امام زمان(عج) وپرسشهای ایشان از حضرت ولی عصر عج :✔️ 📝قسمت دوم ✳️ گفتم( شیخ علی بغدادی ): مرحوم شيخ عبدالرزاق، مدرس بود. روزي نزد او رفتم شنيدم مي‏گفت: كسي كه در تمام عمر خود روزها روزه بگيرد و شب‌ها را به عبادت مشغول باشد و چهل حج و چهل عمره بجا آورد و در ميان صفا و مروه بميرد ولی از دوستان حضرت اميرالمؤمنين(عليه‌السلام) نباشد، براي او فائده ‏اي ندارد! 🌹فرمود: «آري والله‏ براي او چيزي نيست.» ✳️سپس از احوال يكي از خويشاوندان خود سؤال كردم و گفتم: آيا او از دوستان حضرت علي (عليه‌السلام) هست؟ 🌹فرمود: «آري! او و هر كه متعلق است به تو.» ✳️گفتم: اي آقاي من سؤالي دارم 🌹 فرمود: «بپرس!» ✳️گفتم: روضه خوان‏هاي امام حسين(عليه‌السلام) مي‏خوانند: كه سليمان اعمش از شخصي سؤال كرد، كه زيارت سيدالشهدا(عليه‌السلام) چطور است او در جواب گفت: بدعت است، 💠شب آن شخص در خواب ديد كه هودجي(مركبي) در ميان زمين و آسمان است، سؤال كرد كه در ميان اين هودج كيست؟ 🌸گفتند: حضرت فاطمه زهرا و خديجه كبري(عليهما‌السلام) هستند. گفت: كجا مي‏روند؟ گفتند: چون امشب شب جمعه است، به زيارت امام حسين(عليه‌السلام) مي‏روند و ديد رقعه‌هايي را از هودج مي‏ريزند كه در آنها نوشته شده: «امان من النار لزوار الحسين(عليه‌السلام) في ليلة الجمعة امان من النار يوم القيامة»؛ (امان‌نامه ‏اي است از آتش براي زوار سيدالشهدا (عليه‌السلام) در شب جمعه و امان از آتش روز قيامت). ✳️آيا اين حديث صحيح است؟ 🌹فرمود: «بله راست است.» ✳️گفتم: اي آقاي من صحيح است كه مي‏گويند: كسي كه امام حسين(عليه‌السلام) را در شب جمعه زيارت كند، براي او امان است؟ 🌹فرمود: «آري والله‏». و اشك از چشمان مباركش جاري شد و گريه كرد. ✳️گفتم: اي آقاي من سؤال دارم. 🌹فرمود: «بپرس!» ✳️گفتم: در سال 1269 به زيارت حضرت علي بن موسي الرضا(عليه‌السلام) رفتم، در قريه درود (نيشابور) عربي از عرب‏هاي شروقيه، كه از باديه‌نشينان طرف شرقي نجف اشرف‌اند را ملاقات كردم و او را مهمان نمودم از او پرسيدم: ولايت حضرت علي بن موسي الرضا(عليه‌السلام) چگونه است؟ ✳️گفت: بهشت است، تا امروز پانزده روز است كه من از مال مولايم حضرت علي بن موسي الرضا(عليه‌السلام) مي‏خورم نكير و منكر چه حق دارند در قبر نزد من بيايند و حال آن كه گوشت و خون من از طعام آن حضرت روئيده شده. آيا صحيح است؟ ❓ آيا علي بن موسي الرضا(عليه‌السلام) مي‏آيد و او را از دست منكر و نكير نجات مي‏دهد؟ 🌹فرمود: «آري والله‏! جد من ضامن است.» ✳️گفتم: آقاي من سؤال كوچكي دارم. 🌹فرمود: «بپرس!» ✳️گفتم: زيارت من از حضرت رضا(عليه‌السلام) قبول است؟ 🌹 فرمود: «ان شاءالله‏ قبول است.» ✳️گفتم: آقاي من سؤالي دارم. 🌹 فرمود: «بپرس!» ✳️گفتم: زيارت حاج احمد بزازباشي قبول است يا نه؟ (او با من در راه مشهد رفيق و شريك در مخارج بود) 🌹فرمود: «زيارت عبد صالح قبول است.» ✳️ گفتم: آقاي من سؤالي دارم. 🌹فرمود: «بسم ‏الله‏» ✳️گفتم: فلان كس اهل بغداد كه همسفر ما بود زيارتش قبول است؟ جوابي نداد. ✳️گفتم: آقاي من سؤالي دارم. 🌹 فرمود: «بسم ‏الله‏» ✳️گفتم: آقاي من اين كلمه را شنيديد؟ يا نه! زيارتش قبول است؟ 🌹باز هم جوابي ندادند. (اين شخص با چند نفر ديگر از پولدارهاي بغداد بود و دائماً در راه به لهو و لعب مشغول بود و مادرش را هم كشته بود). 💠در اين موقع به جايي رسيديم، كه جاده پهن بود و دو طرفش باغات بود و شهر كاظمين در مقابل قرار گرفته بود و قسمتي از آن جاده متعلق به بعضي از ايتام سادات بود، 🔴كه حكومت به زور از آنها گرفته بود و به جاده اضافه نموده بود و معمولاً اهل تقوا كه از آن اطلاع داشتند، از آن راه عبور نمي‏كردند ‼️ ولي ديدم آن آقا از روي آن قسمت از زمين عبور مي‏كند! ✳️گفتم: اي آقاي من! اين زمين مال بعضي از ايتام سادات است تصرف در آن جايز نيست! 🌹فرمود: «اين مكان مال جد ما، اميرالمؤمنين(عليه‌السلام) و ذريه او و اولاد ماست. براي ما تصرف در آن حلال است... ✍ادامه دارد... اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم واهلک عدوهم
🔴تشرف حاج شیخ علی بغدادی خدمت آقا امام زمان (عج) 📝قسمت آخر ☘در اين وقت رسيديم به جوي آبي، كه از شط دجله براي مزارع كشيده‏ اند و از ميان جاده مي‏گذرد و بعد از آن دو راهي مي‏شود، كه هر دو راه به كاظمين مي‏رود، يكي از اين دو راه اسمش راه سلطاني است و راه ديگر به اسم راه سادات معروف است. 🌟آن جناب ميل كرد به راه سادات. پس گفتم: بيا از اين راه، يعني راه سلطاني برويم. 🌷فرمود: «نه! از همين راه خود مي‏رويم.» 💠پس آمديم و چند قديم نرفتيم كه خود را در صحن مقدس كاظمين كنار كفشداري ديديم، هيچ كوچه و بازاري را نديديم. 🔰پس داخل ايوان شديم از طرف «باب المراد» كه سمت شرقي حرم و طرف پايين پاي مقدس است. آقا بر درِ رواق مطهر، معطل نشد و اذن دخول نخواند و بر درِ حرم ايستاد. 🌷پس فرمود: «زيارت كن!» 💠گفتم: من سواد ندارم. 🌷فرمود: «براي تو بخوانم؟» 💠 گفتم: بلي! 🌷فرمود: «أدخل يا الله‏ السلام عليك يا رسول الله‏ السلام عليك يا اميرالمؤمنين...» و بالاخره بر يك يك از ائمه سلام كرد تا رسيد به حضرت عسكري(عليه‌السلام) و فرمود: «السلام عليك يا ابا محمدالحسن العسكري.» 🌷بعد از آن به من فرمود: «امام زمانت را مي‏شناسي؟» 💠گفتم: چطور نمي‏شناسم. 🌷فرمود: «به او سلام كن.» 💠گفتم: «السلام عليك يا حجة‏الله‏ يا صاحب الزمان يابن الحسن.» 🌷آقا تبسمي كرد و فرمود: «عليك السلام و رحمة‏الله‏ و بركاته.» ♻️پس داخل حرم شديم و خود را به ضريح مقدس چسبانديم و ضريح را بوسيديم به من فرمود: «زيارت بخوان.» 💠گفتم: سواد ندارم. 🌷 فرمود: «من براي تو زيارت بخوانم؟» 💠گفتم: بله. 🌷فرمود: «كدام زيارت را مي‏خواهي؟» 💠گفتم: هر زيارتي كه افضل است. 🌷فرمود: «زيارت امين الله‏ افضل است»، سپس مشغول زيارت امين الله‏ شد... 🌟در اين هنگام شمع‏هاي حرم را روشن كردند، ولي ديدم حرم روشني ديگري هم دارد، نوري مانند نور آفتاب در حرم مي‏درخشند و شمع‏ها مثل چراغي بودند كه در آفتاب روشن باشد... 🛑و آن چنان مرا غفلت گرفته بود كه به هيچ وجه متوجه اين همه از آيات و نشانه ‏ها نمي‏شدم. 🔆وقتي زيارتمان تمام شد، از طرف پايين پا به طرف پشت سر يعني به طرف شرقي حرم مطهر آمديم، 🌹 آقا به من فرمودند: آيا مايلي جدم حسين بن علي(عليهما‌السلام) را هم زيارت كني؟» ❄️گفتم: بله شب جمعه است زيارت مي‏كنم. 🌹آقا برايم زيارت وارث را خواندند، در اين وقت مؤذن‏ها از اذان مغرب فارغ شدند. به من فرمودند: «به جماعت ملحق شو و نماز بخوان.» ✳️ما با هم به مسجدي كه پشت سر قبر مقدس است رفتيم آنجا نماز جماعت اقامه شده بود، 🌺خود ايشان فرادا در طرف راست امام جماعت مشغول نماز شد و من در صف اول ايستادم و نماز خواندم، وقتي نمازم تمام شد، نگاه كردم ديدم او نيست با عجله از مسجد بيرون آمدم 🔰 و در ميان حرم گشتم، او را نديدم، البته قصد داشتم او را پيدا كنم و چند قِراني به او بدهم و شب او را مهمان كنم و از او نگهداري نمايم. 💥ناگهان از خواب غفلت بيدار شدم، با خودم گفتم: اين سيد كه بود؟ 💥 اين همه معجزات و كرامات! كه در محضر او انجام شد... 💥 من امر او را اطاعت كردم! از ميان راه برگشتم! و حال آن كه به هيچ قيمتي برنمي‏گشتم! 💥و اسم مرا مي‏دانست! با آن كه او را نديده بودم! 💥 جريان شهادت او و اطلاع از خطورات دل من! و ديدن درخت‌ها! 💥 و آب جاري در غير فصل! و جواب سلام من وقتي به امام زمان(عليه‌السلام) سلام عرض كردم! و غيره...!! ✳️با بهت به كفشداري آمدم و پرسيدم: آقايي كه با من مشرف شد كجا رفت؟ گفتند: بيرون رفت، اين سيد رفيق تو بود؟ گفتم: بله. 🍃 خلاصه او را پيدا نكردم و با حالی مبهوت و غیر قابل توصیف بیرون آمدم... 📗- نجم الثاقب، ص 484، حكايت 31/ 📕بحارالانوار، ج 53، ص 317. اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم واهلک عدوهم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قبلا از همه عزیزان عذر خواهی میکنم... 🤔🧐😳😂😁😄 از جاذبه‌های خفن متروی نیویورک آمریکا 🇺🇸 محسن تنابنده: ای کاش گردشگری بودم در نیویورک تا از خوشی این صحنه زیبا را لمس میکردم
🌷🔴🌷🔴🌷 وسعت رحمت و شدّت عذاب خداوند 🌷 امام علی علیه السلام می‌فرمایند ⚫ «هُوَ الَّذِي اشْتَدَّتْ نِقْمَتُهُ عَلى أَعْدائِهِ فِي سَعَةِ رَحْمَتِهِ» (اوست آن خدايى كه در عين حال كه رحمتش وسعت دارد عذابش بر دشمنان سخت است. ) ⚫«وَ اتَّسَعَتْ رَحْمَتُهُ لِأَوْلِيائِهِ، فِي شِدَّةِ نِقْمَتِهِ» (و در عين حال كه عذابش سخت است، رحمتش بر دوستان فراگير است. ) 🌸🌸🌸 خداوند در عين حالى كه بندگان خوبى را كه مستحق رحمت او هستند مشمول رحمت خود مى گرداند، دشمنان خود را كه مستحق عذابند عذاب مى كند و آنها را به آتش قهر خود مى سوزاند. 🔥🔥 🔥🔥🔥🔥🔥 خطبه 90 نهج البلاغه
. 🔆برکت در رزق و روزی عبارت حرز شریف👇🏻👇🏻👇🏻 💠اسألك أن تصرف عن صاحب كتابي هذا كل سوءٍ و محذور ....أو نقص في دينٍ أو 👈🏼معيشةٍ👉🏼 💢💢💢 ✳️امام جواد علیه السلام در حق دارنده این حرز دعا میفرمایند : 🔸خداوندا هر بدی ، سختی... و یا کاستی در معیشت و دین را از دارنده این حرز دور میفرماید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 رهبر انقلاب صبح امروز خطاب به بسیجیان: از دو قطبی‌های کاذب بپرهیزید. کسانی که مبانی و اصول اسلام و انقلاب و ولایت فقیه را قبول دارند برادر شما هستند؛ حتی اگر سلیقه متفاوتی دارند. یا خامنه ای 🔻انتخابات مهم‌پیش روی مردم است و نمایندگان باید به دونکته توجه نمایند، 1⃣ اعتقاد به ولایت فقیه .کسی که امام خمینی و امام خامنه ای قبول دارد بفکر اقتصاد و معیشت و دین خداست 2⃣ اعتقاد به امر به معروف و نهی از منکر . کسی که ارزش های دینی و انقلاب را قبول دارد که منشا آن امربه معروف و نهی ازمنکر است. که برای این دو خصوصیت برنامه دارد رای دهیم. میخواهید کشور آبادتر و سربلندتر و قوی تر شود جناح بازی های سیاسی رو کنار بگذارید جناح بازی ها مملکت را اقتصاد و فرهنگش را به این روز کشانده است. # کسی اعتقاد به مبانی دین اسلام و انقلاب و ولایت فقیه دارد رای دهیم. 🌹 اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ 🌹 🌺🌷🌹 🌺🌷 منتظران ظهور 🌷🌺 🇮🇷 🌷 اَللّهُـمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّـکَ الفَــرَج 🌷
‍ ‍ بسم الله متن زیبایی که هزاران گره زندگی را باز می کند 🌹🌹🌹🌹 علامه محمد تقی جعفری تمثیل زیبایی داره میگن یه آقایی کفشش پاره شد کفشش را برد کفاشی کفاش گفت که این سه تا کوک میخوره و هر کوک ده هزار تومان که در نهایت میشه سی هزار تومان صاحب کفش سی تومان را داد و رفت که یک ساعت بعد بیاد کفش رو ببره کفاش کار را شروع کرد یک کوک دو کوک سه کوک و تمام بعد یه نگاه عمیقی به کفش کرد و دید اگه یه کوک دیگه بزنه کفش بسیار بهتر میشه و این کفش دیگه برای صاحبش یک عمر کار میکنه از یه طرف به صاحب کفش سی تومان طی کرده و نمی تونه بابت کوک اضافه پول بیشتر بگیره از یه طرف دو دله که نمی دونه کوک چهارم را بزنه یا نه؟ اینجا کفاش گیر کرده بین صدای دلش و توافقی که کرده یه دو راهی ساده که هیچکدوم نه خلاف منطقه نه خلاف وجدان دوراهی بین منفعت و اخلاق دوراهی بین منطق و عشق اگه کوک چهارم را نزنه هیچ خلافی مرتکب نشده اما اگه بزنه به رسالت تمام انبیا تعظیم کرده اصلا دو هزار ساله بحث بین صاحبان مکاتب اخلاقی و فلاسفه و عرفا سر کوک چهارمه اینکه ایا حاضری یه کاری بکنی که هیچ نفعی به تو نرسه اما بخاطر انسانیت انجامش بدی؟ اینکه چرتکه نندازی و نگی  اگه من این محبت را بکنم ایا اون میتونه جبران کنه؟ اینکه این قدردلت بزرگ هست که یه کاری بیشتر از تعهدت انجامش بدی و بعد هیچ اسمی از خودت نیاری و با خدا معامله کنی " دنیا پر از فرصت کوک چهارمه و ما کفاش های دودل"
🔴 حقوق و مزایای میلیاردی؟! 🔻اخیراً نامه‌ی شرکت ‎ خطاب به ‎ (نیروی فولاد خوزستان و مامور به مدیرعاملی ‎) منتشر شده که حقوق ۷ ماه‌شان بیش از یک میلیارد تومان شده! (ماهانه بیش از ۱۷۰ میلیون تومن که با احتساب ۲۰ درصد بالاسری ۱۴۰ میلیون محاسبه می‌شود) 🔹آقای رئیس جمهور و سایر مسئولین؛ آیا این نامه و این مبالغ صحت دارد؟! آیا از پرونده سابق این مدیرعامل خبر دارید و کاری نمی‌کنید؟ 🔸همچنین از مسئولین دستگاه قضایی انتظار می‌رود پاسخ دهند پرونده مدیران عامل سابق ‎ به کجا رسیده؟ آیا صحت دارد که با این استدلال که فولاد، خصوصی است دنبال تبرئه هستند؟ آیا واقعاً شما پذیرفته‌اید که فولاد خوزستان، شرکت خصوصی است و به این بهانه پرونده باید متوقف شود؟! ✅ :
🪴🌻🪴🌴🌻 الهی،الهی،الهی،🌻🌴 🌿✨ الهی، این ادم نماها که از خوردن گوشت بره گوسفند تا بدین اندازه درنده اند، اگر گوشت گرگ و پلنگ را بر انان حلال می فرمودی چه می شدند؟!✨🌿 🌻🖤 الهی نامه ؛ علامه ذوفنون؛ عارف و سالک الی الله؛ عبدالصمد؛اقاجان؛ حسن حسن زاده املی( روحی فداه)🖤🌻 🌺🌷🍂🍃🍁🌺 🌺🌺🌺 🌻🌻🌻 👇👇👇 ایتا.دفتردل.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کوک های نظام هستی بدون وقفه واشکالی...اما یک کوک از حال بزنیم با نفس و وجود خودمان .در محظر الله.و قران وعمل بقران..دل امام زمان را شاد ورضای ما...نکنه اقامون غریب بشه انهم از ما..ازکسانی که میگیم وگفتیم.، به خدا ایمان داریم.....لبیک.لبیک.لبیک...طهارت ظاهر وباطن
💠 👈چه کشکی؟ چه پشمی؟ 🔹چوپانی گوسفندان را به صحرا برد و به درخت گردوی تنومندی رسید. 🔸از آن بالا رفت و به چیدن گردو مشغول شد كه ناگهان طوفان سختی در گرفت. خواست فرود آید، ترسید. 🔹باد شاخه‌ای را كه چوپان روی آن بود به این طرف و آن طرف می‌برد. دید نزدیک است كه بیفتد و دست و پایش بشكند. 🔸مستاصل شد و صورتش را رو به بالا کرد و گفت: ای خدا، گله‌ام نذر تو برای اینکه از درخت سالم پایین بیایم. 🔹قدری باد ساكت شد و چوپان به شاخه قوی‌تری دست زد و جای پایی پیدا كرد و خود را محكم گرفت. 🔸گفت: ای خدا راضی نمی‌شوی كه زن و بچه من بیچاره از تنگی و خواری بمیرند و تو همه گله را صاحب شوی. نصف گله را به تو می‌دهم و نصفی هم برای خودم. 🔹قدری پایین‌تر آمد. وقتی كه نزدیک تنه درخت رسید، گفت: ای خدا نصف گله را چطور نگهداری می‌كنی؟ آن‌ها را خودم نگهداری می‌كنم در عوض كشک و پشم نصف گله را به تو می‌دهم. 🔸وقتی كمی پایین‌تر آمد گفت: بالاخره چوپان هم كه بی‌مزد نمی‌شود. كشكش مال تو، پشمش مال من به‌عنوان دستمزد. 🔹وقتی باقی تنه را سُر خورد و پایش به زمین رسید، نگاهی به آسمان کرد و گفت: چه كشكی چه پشمی؟ ما از هول خودمان یک غلطی كردیم. غلط زیادی كه جریمه ندارد. 🔸در زندگی شما چند بار این حکایت پیش آمده؟😂😂😂😂😂 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌