🏴 نفس های آخر امام حسن علیه السلام
✅ در کتاب کفایه به سند معتبر از جنادة بن ابی امیّه روایت کرده است که:
در مرض حضرت امام حسن علیه السّلام که به آن مرض از دنیا رفت به خدمت او رفتم در پیش او طشتی گذاشته بود و پاره پاره جگر مبارکش در آن طشت میافتاد، پس گفتم:
ای مولای من چرا خود را معالجه نمی کنی؟
💎 گفت: ای بنده خدا مرگ را به چه چیز علاج میتوان کرد؟
✅ گفتم: انّا للّه و انّا الیه راجعون
💎 پس به جانب من ملتفت شد فرمود:
خبر داد ما را رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم که بعد از او دوازده خلیفه و امام خواهند بود، یازده کس ایشان از فرزندان علی و فاطمه اند و همه ایشان شهید میشوند به تیغ یا به زهر.
✅ پس طشت را از پیش حضرت برداشتند، حضرت گریست، گفتند: یا بن رسول اللّه ما را موعظه کن،
💎 فرمودند:
🔶 مهیّای سفر آخرت شوید و توشه آن سفر را پیش از رسیدن اجل تحصیل نمائید، بدان که تو طلب دنیا میکنی و مرگ تو را طلب میکند؛
🔶 بار مکن اندوه روزی را که هنوز نیامده است بر روزی که در آن هستی، بدان که هر چه از مال تحصیل نمائی زیاده از قوت خود در آن بهره نخواهی داشت، خزینه دار دیگری خواهی بود؛
🔶 بدان که در حلال دنیا حساب است و در حرام دنیا عقاب، مرتکب شبهههای آن شدن موجب عقاب است، پس دنیا را نزد خود به منزله مرداری دان و از آن مگیر مگر به قدر آنچه تو را کافی باشد که اگر حلال باشد زهد در آن ورزیده باشی و اگر حرام باشد در آن وزری و گناهی نداشته باشی، آنچه گرفته باشی بر تو حلال باشد چنانچه میته حلال میشود در حال ضرورت و اگر عتابی باشد عتاب کمتر باشد؛
🔶 از برای دنیای خود چنان کار کن که گویا همیشه زنده خواهی ماند و برای آخرت خود چنان کار کن که گویا فردا خواهی مرد؛
🔶 اگر خواهی که عزیز باشی بی قوم و قبیله و مهابت داشته باشی بی سلطنت و حکمی، پس بیرون رو از مذلّت معصیت خدا بسوی طاعت خدا؛
🔶 هرگاه تو را حاجتی داعی شود و مضطر شوی یا که با مردم مصاحبت کنی،
🔻 پس مصاحبت شو با کسی که مصاحبت او زینت تو باشد،
🔻 و اگر او را خدمت کنی تو را محافظت نماید،
🔻 اگر از او یاری طلب کنی تو را یاری کند،
🔻 اگر سخنی بگوئی تو را تصدیق کند،
🔻 اگر بر دشمنی حمله کنی تو را تقویت کند،
🔻 اگر دستی دراز کنی به احسان او نیز دست دراز کند،
🔻 اگر رخنه ای در احوال تو ظاهر شود آن را سد نماید،
🔻 اگر نیکی از تو ببیند آن را بشمارد و ظاهر کند،
🔻 اگر سؤالی کنی از او عطا کند،
🔻 اگر ساکت شوی و سؤال نکنی ابتدا کند،
🔻 اگر بلائی به او وارد شود تو آزرده شوی،
🔻 باید کسی باشد که از او به تو نرسد مصیبتها و به سبب او بر تو وارد نگردد بلیّتها،
🔻 در وقتی که حقوق ضروریّه لازم شود تو را وانگذارد،
🔻 اگر در قسمتی با یکدیگر نزاع کنید تو را بر خود اختیار کند.
✅ چون سخنان اعجاز نشانش به اینجا رسید، نفس مبارکش منقطع شد و رنگش زرد شد، پس حضرت امام حسین علیه السّلام از در درآمد با اسود بن ابی الاسود و برادر بزرگوار خود را در برگرفت، سر مبارک او را و میان دو دیده اش را بوسید، نزد او نشست راز بسیار با یکدیگر گفتند، پس ابو الاسود گفت: انّا للّه و انّا الیه راجعون، گویا که خبر فوت امام حسن علیه السّلام به او رسیده است، پس حضرت امام حسین علیه السّلام را وصیّ خود گردانیده، اسرار امامت را به او گفت، ودایع خلافت را به او سپرد، روح مقدّسش به ریاض قدس پرواز کرد در روز پنجشنبه در آخر ماه صفر در سال پنجاهم هجرت، عمر مبارکش در آن وقت چهل و هفت سال بود و در بقیع مدفون گردید.
📚 جلاء العیون، ص ۴۶۳ - ۴۶۵.
#شهادتامامحسنمجتبیعلیهالسلام
#معراج