🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
✅ باسلام وعرض ادب
صبح بخیر
استغفرالله
الحمدالله، سبحان الله
یا مقدرالخیر بحق
🌺اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُمْ🌺 عاقبت مان را ختم به خیر بگردان
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
💎 اَللّهُمَّ نَوِّر قُلُوبَنا بِالْقُرآن اَللّهُمَّ زَیِّن اَخْلاقَنا بِزینَةِ الْقُرآن اَللّهُمَّ ارْزُقنا شَفاعَةَ الْقُرآن
🌹🌷🌼🌹🌷🌼🌹🌷🌼🌹🌷🌼🌹
خدا را شکر بخاطر بیدار شدن امروزمان، پس
روزمان با تلاوت صفحه (۲۰۰)قرآن مجید 🌹شروع میکنیم و به پیامبران(ص )، امامان (ع)، مادر دوعالم خانم فاطمه الزهرا(س)،امام خمینی (رض) شهداواموات ،وتمام کسانی که به گردن ما حقی دارند ،سلامتی رهبرانقلاب ،طلب خیروبرکت در روزی فراوان و بخشیده شدن گناهان ،و ظهور و پیروزی امام زمان عج ویارانش ونابودی کفر جهانی هدیه می نمائیم.
خدایا ما را از مسیر ولایت دور مگردان
خدایا شکرت که به ما شکر گزاری آموختی 🤲
🤲اللّهمَّ رَبَّنا اَنزِل عَلَینا مائدهً مِنَ السَّماءِ تَکونُ لَنا عیدًالِاَوَّلِنا وَ اخِرِنا وَایَهً مِنکَ وَارزُقنا و اَنتَ خَیرُالرّازِقین 🌾
ایاک نعبد و ایاک نستعین
☀️ اعوُذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیمِ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻 هفته ی پیش یکی از با شرف ترین و ناشناخته ترین سرمایه های ملت های مقاومت در زندان علیف بادکوبه شهید شد
این صحبت های رزمنده مدافع حرم حسینیون است: سخنم به جوان آذربایجان این است که فقط یک راه داریم و آن هم راه حسین است، راه حسین، راه حسین
ان شالله خداوند جوانان آذربایجان اشغالی را در ایران راه موفق کند
پرچم بالاست 🇮🇷✌️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ستبلغ أهدافها، سَتَدُكّهم دكًّا...
الله أكبر
#رجل_الظل
پرچم بالاست 🇮🇷✌️
🍃 این عکس را شما برایم فرستاده اید
برای این عکس نوشته اید: ماخانوادگی به صحبتهای آقای تحلیلگر گوش میدیم...از جنوبی ترین نقطه تهران
سلام و عرض ادب
از شما خیلی ممنونیم
به خانواده محترم سلام گرم ما را برسانید
خیلی خوشحال شدم از بابت دیدن این تصویر
ممنونم که با تصاویر و همدلی های خود به ما اعتماد به نفس میدهید.
از شما بی حد ممنونیم و به شما افتخار میکنیم
🍃🌺🍃🌺🍃
#مثبت_شما
#ما_را_به_دوستانتان_معرفی_کنید
🚨 مهم: اگر تصاویر، ویدئو یا مطلب مشابه داشتید حتما به آی دی زیر ارسال کنید
پرچم بالاست 🇮🇷✌️
شبنامه 1565 - @mrtahlilgar.mp3
11.79M
🚨 تحلیل / سخنگوی رژیم بعد از حمله به غزه: راهی جز مذاکره نداریم / گرگ صهیون در مصر شکار شد
#شبنامه / تحولات فلسطین / لبنانی ها پایگاه رژیم صهیونیستی را پس از خروج وزیر جنگ رژیم هدف قرار دادند / سخنگوی رژیم: مسئله با حمله به رفح حل نخواهد شد بلکه باید مذاکره کنیم / قسمت ۱۵۶۵
✅ لینک تمام صفحات ما در شبکه های اجتماعی ✌️🇮🇷
42.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚨 تحلیل / سخنگوی رژیم بعد از حمله به غزه: راهی جز مذاکره نداریم / گرگ صهیون در مصر شکار شد
#شبنامه / تحولات فلسطین / لبنانی ها پایگاه رژیم صهیونیستی را پس از خروج وزیر جنگ رژیم هدف قرار دادند / سخنگوی رژیم: مسئله با حمله به رفح حل نخواهد شد بلکه باید مذاکره کنیم / قسمت ۱۵۶۵
✅ لینک تمام صفحات ما در شبکه های اجتماعی ✌️🇮🇷
💠 برای اولین بار سختترین ماموریت عمرم را بر عهده گرفتم؛ باید به او میگفتم....
۵ سالی بود که در بیمارستان مشغول کار بودم. بعد از سالها خدا دختری به ما داده بود.
هر بار از او میپرسیدندبزرگ شدی میخواهی چه کاره شوی؟ میگفت: "میخوام مثل بابا دکتر بشم"
گاهی با خودم فکر میکردم این دختر، با این شیرین زبانی و این همه احساس چگونه ممکن است دکتر شود!! آن هم در جایی که بیش از آنکه درمانی باشد، تلاش برای قدری بیشتر زنده نگهداشتن است، وسط خون و دست و پاهای قطع شده، صحنه ی دلخراش و صورت های سوخته...
با خودم میگفتم تا بزرگ شدن غنوه حتما قانعش میکنم که باید یک خانم معلم شود.
آره بابا جان ما اینجا به پزشک بیشتر از معلم نیاز داریم اما من نمی توانم دخترم را وسط خون و آتش تصور کنم.
یادم هست یک بار که از بیمارستان به خانه برگشتم غنوه را دیدم کنار یک قاچ هنداونه روی زمین خوابیده!
فاطمه را صدا زدم؛
گفتم این چرا اینجا خوابیده؟
گفت: از بیرون هندوانه خریدم، بچه ها همه خوردند اما غنوه میگفت تا بابا نیاید نمیخورم. من سهمم را نگه میدارم تا بابا بیاید.
خواستم هندوانه را در یخچال بگذارم اما نگذاشت. گفت: همینجا باشد تا بابا بیاید، با هم بخوریم و همینجا خوابش برد. غنوی من دنیای احساس بود.
این روزها هر بار که صدای این بمبهای لعنتی در گوشم میپیچد در ذهنم مرور میکنم: غنوه بابا دیدی گفتم نباید پزشک شوی؟ دختر من باید معلم شود.
هر جای دنیا شاید دکتر شدن کسب و کار باشد و افتخار، اینجا اما فقط رنج دارد و غم...
روز چهارم جنگ بود؛ وسط فریادها و گریه های از سر درد و در شلوغی بیمارستان، کسی آمد در گوشم چیزی گفت و رفت!
ناگهان همه چیز متوقف شد. دنیا روی سرم خراب شد! مگر میشود؟
این کار از من برنمیآید!
اما مگر کس دیگری هم میتوانست انجامش دهد؟!
خدای من چطور باید به اویس بگویم دست از کار بکشد و به سردخانه ی بیمارستان برود و عزیزش را در میان شهدا ببیند
اشک هایم امان نداد...
ماسکِ روی صورتم و نفس های به شماره افتاده ام باعث شده بود روی شیشه ی عینک را بخار بگیرد.
آرزو کردم کاش یکی از آن بمبهای لعنتی همین حالا همین جا وسط این بیمارستان بخورد تا زندگیم تمام شود و مجبور نباشم این ماموریت سخت را انجام دهم
اما مگر میشود اینجا را بزنند؟ چه خیال ترسناکی! اینجا بیمارستان است و پر از انسان نیمه جان
هیچکس وسط میدان جنگ بیمارستان را هدف نمیگیرد.
رفتم کنار اویس، آرام گفتم: اویس، همسرت مجروح شده، باید برویم جلوی درب !
اویس تعجب کرد! مجروحان را می آورند همین جا؛ پس چرا جلوی درب بیمارستان؟
التماس میکردم به اشکهایم که نریزند من تاکنون خبر شهادت به کسی نداده بودم.
میخواستم کم کم او را برای پذیرش خبر شهادت همسرش آماده کنم که مادرش شیون کنان و با چهره ای غبارآلود از راه رسید...
اویس همانجا روی زمین نشست، خوشبختی کوچکش آوار شده بود و تمام
او را در آغوش گرفتم و پا به پایش کردم میگفت من اینجا به مجروحین کمک کردم، نمیشد خدا ثواب هایم را بگیرد و از همسرم محافظت کند؟
حال بدی بود. نمیدانستم چگونه باید آرامش کنم
درحال حرف زدن با او بودم که خبر رسید بیمارستان شفا را زدند.
برگشتم به سمت کسی که خبر را میگفت نگاه کنم. که در همان لحظه دخترکی با موهای طلایی را از جلوی چشمانم بردند به سمت اتاق عمل.
چشمانم تار شد، ذهنم از مکان و زمان پاک شد!
غنوه! دخترم! او اکنون کجاست؟
دخترک مو طلایی فرزند واحد کناری ما بود و هم سن و سال و همبازی غنوه.
خدایا نکند نفر بعدی غنوه باشد.
وسط بیمارستان بر زمین نشستم.
پاهایم قوت نداشت. چشمانم نمیدید. چگونه باید به خدمت ادامه میدادم.
خبرهای بد تمامی نداشت
در همین حال کسی گریه کنان خبر آورد که خانهی ما را هم زده اند و غنوه از طبقه چهارم بیرون افتاده!
باورم نمیشد، دختر سه ساله ام با وجود سقوط از آن ارتفاع سالم بود.....
غنوه را به بیمارستان آوردند. جراحتی سطحی برداشته بود تا آن لحظه در عمرم این اندازه گریه نکرده بودم. خدا غنوه را دوباره به من داده بود...
.
✍️ روایتی که امشب برایتان گفتم برگرفته از یک ماجرای واقعی بود؛
داستان آقای بلال طبیب و دخترش غنوه در غزه!
خداوند دختران سرزمینم را حفظ کند، شیطان را در تلاویو نابود، روح شهدای غزه را شاد، و برگرداننده ی آرامش به این شهر باشد.
#آقای_تحلیلگر
#روایت_غزه
🇮🇷خادمان شهدا سربازان ولایت🇮🇷
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 ✅ باسلام وعرض ادب صبح بخیر استغفرالله الحمدالله، سبحان الله یا مقدرالخیر بحق 🌺ا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨بِسْـمِ اللّٰہِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ✨
نیایش صبحگاهی
(فرازی از دعای سیام صحیفه سجادیه)
خدایا
از اندوه وام (بدهی به مردم) و فکرش و از دل مشغولی به آن و بیخوابیاش، به تو پناه میبرم؛ پس بر محمّد و آلش درود فرست و مرا از آن پناه ده... آمین
☘️ای خدایی که جز تو لایق پرستش نیست☘️
🍃🍃
♻️پنجشنبه
🌀۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۳
♻️۳۰ شوال ۱۴۴۵
🌀۰۹ می ۲۰۲۴
🍃🍃
📿ذکر روز پنجشنبه:
لا اِلهَ اِلّا اللهُ الْمَلِکُ الْحَقُّ الْمُبین
نیست خدایی جز الله فرمانروای حق و آشکار
🍃🍃
التماس دعا
سلام صبحتون بخیر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️ رازهای روانشناسی برای شاد زیستن :
❤️کتاب خوب بخون ؛ حرفی که تو دلت
💛هست رو بزن ؛ آرزوهاتو بنویس
😄به اطرافت کمتر اهمیت بده
💚بیشتر ورزش کن و به آدمایی که
💙تو ذوقت میزنن هیچی نگو و ازشون
💜دور بمون اینا شریعتشون اینه که انرژیت
💙رو ازت بگیرن ؛ ورودیای ذهنتو کنترل کن
💛و اجازه نده هر چیزی وارد ذهنت شه
💚و بعدشش مطمئنا حالت خوب میشه
❤️چون تو لیاقت حال خوب رو داری !
🌸
💠🇮🇷🌍 راز موفقیت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اعتراض شعرگونهی یکی از اعضای موسسه فمینیستی Codepink در کمیته امور خارجی آمریکا که موجب اخلال در روند جلسه شد.
پینوشت:
لاکهد، بزرگترین پیمانکار صنایع جنگ افزاری جهان است.
ایپک، قدرتمندترین گروه لابیگری در امریکاست که متعلق به صهیونیستهاست.
#حجاب
#امام_زمان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آرزوی بهشتیان خدمتگزاری امام زمان علیه السلام🌼🍃
استاد افتخارزاده
🌼🌿به نیت فرج مولا این پست رو تا میتونید با لینک نشر دهید تا افراد زیادی با حضرت اشنا شن
🌷اللهمعجللولیکالفرج بحق حضرت زینب کبری سلام علیها 🌷
#حجاب
#امام_زمان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥با شنیدن این دعا دل و جانتان را جلا دهید
#امام_زمان 💔🌿
-----------------------------------------------
اگر یک نفر را به او وصل کردی
برای سپاهش تو سردار یاری...
37.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌺من دختر ایرانم!
🎥 نماهنگ «دختر ایران ۲» در آستانه ولادت حضرت معصومه (سلام الله علیها) و روز دختر منتشر شد.
#روز_دختر
▫️در نشست هماندیشی بینالمللی اصحاب ادیان و مسأله غزه مطرح شد؛
☑️ لزوم دفاع اندیشمندان و بزرگان ادیان الهی از مظلومان غزه
✔️آیتالله علیاکبر رشاد: امروز مسأله فلسطین و غزه، یک نزاع دینی نیست و برخی برای سوءاستفاده از این جریانات تلاش میکنند که این فاجعه غیرانسانی را بهسمت نزاع غیردینی سوق دهند، مسأله غزه حتی منطقهای نیست، این مسأله جهانی و انسانی است و در مقیاس جهانی در حال رخ دادن است.
✔️موبد پدرام سروشپور: در فرهنگ ایرانی، انسانیت و توجه به صلح و همزیستی مسالمت آمیز جایگاه ویژهای از دیرباز داشته است و ما ایرانیان افتخار میکنیم که از نخستین ملتهای یکتا پرست بوده و هستیم.
✔️ وانیا سرگیز: ما امروز نگاه انسانی داریم و این انسانیت باعث شده که نه فقط برای فلسطین که برای کشورهای دیگری که تحت ظلم هستند کنار هم باشیم.
✔️خاخام یونس حمامی: صهیونیسم طی ۱۰۰ سال اخیر با استفاده از جریانی که بیشتر ابعاد سیاسی دارد قدرت یافته و میخواهد خود را در دنیا به عنوان نماینده یهودیان معرفی کند، در حالی که اولین مخالفت با صهیونیست از سوی یهودیان بود.
➕مطالعه کامل گزارش در «وبگاه فکرت»
شبنامه 1565 - @mrtahlilgar.mp3
11.79M
🚨 تحلیل / سخنگوی رژیم بعد از حمله به غزه: راهی جز مذاکره نداریم / گرگ صهیون در مصر شکار شد
#شبنامه / تحولات فلسطین / لبنانی ها پایگاه رژیم صهیونیستی را پس از خروج وزیر جنگ رژیم هدف قرار دادند / سخنگوی رژیم: مسئله با حمله به رفح حل نخواهد شد بلکه باید مذاکره کنیم / قسمت ۱۵۶۵
✅
42.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚨 تحلیل / سخنگوی رژیم بعد از حمله به غزه: راهی جز مذاکره نداریم / گرگ صهیون در مصر شکار شد
#شبنامه / تحولات فلسطین / لبنانی ها پایگاه رژیم صهیونیستی را پس از خروج وزیر جنگ رژیم هدف قرار دادند / سخنگوی رژیم: مسئله با حمله به رفح حل نخواهد شد بلکه باید مذاکره کنیم / قسمت ۱۵۶۵
✅
🔅#پندانه
✍️ این است حکایت دنیا
🔹قطره عسلی بر زمین افتاد. مورچه کوچکی آمد و از آن چشید و خواست که برود اما مزه عسل برایش اعجابانگیز بود. پس برگشت و جرعه دیگری نوشید.
🔸باز عزم رفتن کرد، اما احساس کرد که خوردن از لبه عسل کفایت نمیکند و مزه واقعی را نمیدهد، پس بر آن شد تا خود را در عسل بیندازد تا هرچه بیشتر و بیشتر لذت ببرد.
🔹مورچه در عسل غوطهور شد و لذت میبرد.
🔸اما افسوس که نتوانست از آن خارج شود. پاهایش خشک و به زمین چسبیده بود و توانایی حرکت نداشت.
🔹در این حال ماند تا آنکه نهایتا مرد.
💢 دنیا چیزی نیست جز قطره عسلی بزرگ!
🔺پس آنکه به نوشیدن مقدار کمی از آن اکتفا کرد نجات مییابد، و آنکه در شیرینی آن غرق شد هلاک میشود.