فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 دلیل عملیات پیشدستانه و وحشت اسرائیل از یگان رضوان چیست؟ ژنرال لبنانی پاسخ میدهد
🔹«الیاس حنا» ژنرال بازنشسته لبنانی در استودیوی الجزیره: یگان رضوان یگان ویژهای است که با نیروهای ویژه سراسر جهان قابل مقایسه بوده و یک نیروی آموزش دیده، مجهز و بسیار باتجربه است که قادر به حمله تاکتیکی در فلسطین اشغالی و الجلیل است.
☫ اخبار دقیق فلسطین در کانال سردار قاآنی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 موشکهای جدید حزبالله وارد میدان نبرد شد
🔹نخستینبار از آغاز نبرد طوفان الاقصی موشکهای فادی یک و فادی دو حزبالله وارد میدان نبرد شده است.
☫ اخبار دقیق فلسطین در کانال سردار قاآنی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 درگیری مسلحانه مبارزان مقاومت فلسطین با نظامیان اشغالگر اسرائیلی در شهر طوباس در کرانه باختری
☫ اخبار دقیق فلسطین در کانال سردار قاآنی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#نامههای_رزمندگان
نامههایی بهجامانده از دوران جنگ نوشته شده توسط رزمندگان که به دلایل امنیتی تا سالها بعد جنگ ماند و بدست صاحبان آنها نرسید و حال بعد از سالها به مقصد رسید در حالی که...
حتماً ببینید جالبه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام به همه اعضای محترم گروه : خسته نباشیداگه زحمتی نیست این کلیپ رو به سایر گروه ها بفرستید
🔰رئیسجمهور در بدو ورود به نیویورک: بهجای خونریزی و جنگ و کشتار، باید دنیایی درست کنیم که همۀ انسانها بتوانند در آن به راحتی زندگی کنند
🔸پیام ایران برای جهان، صلح و امنیت و تحقق شعار امسال سازمان ملل مبنی بر صلح و آینده توأم با توسعه برای همۀ مردم است.
🔸در دنیای کنونی استانداردهای دوگانه وجود دارد، یک عده خوباند و عدهای هم بدون دلیل بد هستند و درنتیجه مشکلاتی که میبینیم به وجود میآید.
🔸فرصتی که برای زندگی در کره خاکی داریم، برای همه انسانها باید برابر باشد.
«چرا امام زمان نمی آیند؟»
💠آیت الله ضیاءآبادی(ره):
🔸در كتابی خواندم، شايد در حدود دويست، سيصد سال پيش جمعي از صلحا در نجف اشرف مجتمع بودند. از آدم هاي بسيار خوب و مقدّس.
روزي با خودشان نشستند و گفتند: چرا امام نمي آيد؟ در صورتي كه ما بيش از سيصد و سيزده نفر كه او لازم دارد هستيم. به اين فكر افتادند كه سرّ تأخير در ظهور را به دست آورند. تصميمشان بر اين شد كه از بين خودشان يك نفر را كه به تأييد همه خوبترينشان هست، انتخاب كنند و او را بفرستند در مسجد كوفه يا سهله تا اعتكاف كند و از خود امام بخواهد كه سرّ تأخير در ظهور را بيان بفرمايد.جمعيّت خودشان را به دو قسمت تقسيم كردند و قسمت بهتر را باز به دو قسمت و همچنين تا آن فرد آخر را كه از همه بهتر و مقدّس تر و زاهد تر بود انتخاب كردند كه او به مسجد سهله يا مسجد كوفه برود.
🔸او هم رفت و بعد از دو سه روزي برگشت. پرسيدند چه طور شد؟ گفت: راست مطلب اين كه من وقتي از نجف بيرون رفتم و رو به مسجد سهله راه افتادم با كمال تعجّب ديدم شهري بسيار آباد و خرّم در مقابل من ظاهر شد. جلو
جلو رفتم. پرسيدم: اينجا كجاست؟ گفتند: اين شهر صاحب الزمان است و امام ظهور كرده است. بسيار خوشحال شدم و شتابان به در خانهي امام رفتم. كسي آمد و گفتم: به امام بگو فلاني آمده و اذن ملاقات مي خواهد. او رفت و برگشت و گفت: آقا مي فرمايند: شما فعلاً خسته اي، از راه رسيدهاي. برو فلان خانه (نشاني دادند) آنجا مرد بزرگي هست.
🔸ما دختر او را براي شما تزويج كرديم. آنجا باش و هر وقت احضار كرديم، بيا. من خوشحال شدم. به آن آدرس رفتم و خانه را پيدا كردم. از من خيلي پذيرايي كردند و آن دختر را به اتاق من آوردند، هنوز ننشسته بودم كه درِ اتاق را زدند. گفتم: كيست؟ گفت: مأمور از طرف امام. مي فرمايند: بيا! مي خواهيم قيام كنيم و شما را به جايي بفرستيم. گفتم: به امام بگو امشب را صبر كنيد. گفت: فرموده اند: همين الآن بيا. گفتم: بگو من امشب نميآيم تا اين را گفتم ديدم هيچ خبري نيست. نه شهري هست، نه خانهاي هست و نه عروسي. من هستم و صحراي نجف ؛معلوم شد مكاشفه اي بوده و خواستهاند به ما بفهمانند كه ما هنوز آمادگي براي آمدن امام زمان (عج)نداريم.
سفر به دشت جنون
بیا دوباره به دشت جنون سری بزنیم
بیا به عقده ی دل باز نشتری بزنیم
برای یافتن شاهراه رحمت دوست
به عشق باده ی وصلت،بیا پری بزنیم
بیا دوباره بپوشیم خرقه ای خاکی
بیا ز خاک به افلاک معبری بزنیم
بیا به خاطر رفع غبار سینه ی خود
سری به باغ گل یاس و عبهری بزنیم
بیا به حرمت دریادلان چزّابه ،
ز خون به سابله دریای احمری بزنیم
به یاد دارخوئین و هویزه و بستان
سری به خطّه ی نخل تناوری بزنیم
بیا برای شکست حصار آبادان ،
دلی به پهنه ی دریا چو بندری بزنیم
به یاد لاله رخان نبرد فتح مبین ،
ز کرخه نور بیا باز محوری بزنیم
بیا برای عبور سریع از کارون ،
پلی ز تخته و چوب شناوری بزنیم
بیا به حرمت آلاله های خرمشهر ،
همیشه ساز وفاق و برادری بزنیم
بیا برای نشان دادن عیار وجود ،
رویم پاوه و لاف قلندری بزنیم
بیا به فجر چهار،سوی آسمان بین ،تا ،
گلی به ماه رخ گرمک و لَری بزنیم
بیا دوباره پلی خیبری زنیم به هور ،
به غمزه در پد شش باز سنگری بزنیم
بیا به یاد طلائیه و حمید ماه وشش ،
به قلب تیره دلان داغ خیبری بزنیم
بلم سوار بیا تا به نور بدر و مَهَش ،
سری به طعنه به ناهید و مشتری بزنیم
به انتقام شهیدان تشنه ی دجله ،
به قلب خصم بیا ما هم اخگری بزنیم
بیا دوباره به یاد شلمچه و اروند ،
به نام فاطمه ، سربند دیگری بزنیم
بیا برای تماشای زخم آب و عطَش ،
سری به آب زیادیّ و چم سری بزنیم
بیا دوباره ببندیم قامت احرام ،
به قصد حج بیا فکّه ،تا، دری بزنیم
برای کسب شعور و تمتّع از عرفات ،
بیا به عین خوش و شوش مشعری بزنیم
به پاس همت چمران ها و همت ها ،
بیا به گلشن دل عطر و عنبری بزنیم
به یاد کاظمی و باکری و خرّازی ،
بیا منار منیر دلاوری بزنیم
به پاس همت دوران و عزم بابایی ،
به نام نامی عباس ، لشکری بزنیم
به نام نامی شیرودیان جان بر کف ،
تکی به خیمه ی دشمن چو کشوری بزنیم
به یاد باقری و کاوه و بروجردی ،
قبا و قبّه و محراب و منبری بزنیم
به احترام خلوص و صفای زین الدین
بیا به ساحت دل زیب و زیوری بزنیم
بیا به یاد شفیع زاده و تجلّایی ،
به چارسوی وطن بانگ آذری بزنیم
بیا به یاد فکوری و نامجوی دلیر ،
به صحن دیده و دل رنگ حیدری بزنیم
به احترام صفای کلاهدوز ، دلا ،
بیا به کوی وفا ، ساز دلبری بزنیم
به پاس آن همه مردی،مقاومت،ایثار،
بیا ز نور به دزفول سردری بزنیم
بیا به حرمت صیّادها به اهل نفاق ،
تکی چو صاعقه ی خشم تندری بزنیم
به لطف همت جانانه ی مقدم ها ،
سری به ناز به سوسوی اختری بزنیم
بیا به یاد خمینی ، زعیم نهضت عشق ،
تکی به باختری ،هم به خاوری بزنیم
به عشق خامنه ای وارث خُمار غدیر ،
بیا به فرق عدو ، تیغ اشتری بزنیم
سلاح جنگ عوض گشته،جنگمان باقی ست
قلم به دست بیا رطل مهتری بزنیم
به عزم جزم بیا با بصیرت و بینش ،
شراره ها به دل خصم مفتری بزنیم
بیا به خاطر تنویر ذهن شب زدگان ،
ز توپخانه ی عرفان ، منوّری بزنیم
بیا به حرمت لب تشنگان شرهانی ،
لبان خشک و تَرَک خورده را تری بزنیم
به احترام شهیدان بی مزار ، بیا ،
سری به سینه ی سوزان مادری بزنیم
کنیم یاد شقایق رخان پژمرده ،
سری به بال و پر زخمی کبوتری بزنیم
به یاد غربت آزادگان عشق تبار ،
بیا ز میکده ی صبر ، ساغری بزنیم
بیا به حرمت فهمیده های فهمیده ،
به مهر بر سر ایتام افسری بزنیم
"حمید" سازسفر زن،بس است تنهایی
به شوق وصل بیا باز شهپری بزنیم
بیا ز باب تمنّا بر آستان عزیز ،
نفیر "مسّنی الضّر" مضطری بزنیم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
♨️ تلاش پلیس آلمان برای دستگیری کودک 10 ساله ای که جرمش بالا بردن پرچم فلسطین است!
✍طی یک عملیات قهرمانانه و پیچیده اطلاعاتی پلیس آلمان یکی از خطرناکترین افرادی را که برای نشان دادن جنایتهای رژیم صهیونیستی پرچم فلسطین را در دست داشت دستگیر کرد.
جالب اینجاست این پلیس ها همان مردمانی هستند که به گفته مورخان وقایع جعلی ساز صهیونیستی، پدرانشان متهم به نسل کشی یهودیان هستند!
سوال اینجاست اگر جنایت هلوکاست در آلمان رخ داده است چرا تاوانش را کشورهای منطقه و فلسطین باید پس بدهند؟
چرا برای دلجویی از این قوم، آنها را در همان اروپا نگه نداشتید؟
اما حقیقت این است غرب از خوی وحشی گری و ضداجتماعی قوم یهود صهیونیست آگاه است و به این زیرکی و حیله گری برای حفظ امنیت خود و جامعه اروپا، این مردمان خشن و جانی را به خارج از اروپا تبعید کرد و همه حمایتهای امروز غرب از این رژیم به دلیل ترس از بازگشتن این قوم پلید و ناسازگار و جنایتکار به زادگاه خودشان یعنی همین کشورهای غربیست!
📌 #خبر_فوری_سراسری
بزرگترین کانال خبری تحلیلی در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در فاو چه میگذرد؟/ببینید عراق چگونه مشغول پیشرفت است؟
شبه جزیره فاو منطقهای باتلاقی در منتهیالیه جنوب شرقی عراق است که میان بصره، آبادان و خلیج فارس واقع شدهاست
.
♨️ #فوری | شبکه المنار لبنان:
🔹حزب الله محموله بزرگ ۶٠ هزار مهر نماز که در آن مواد منفجره جاساز شده بود را کشف کرد. این محموله از قبرس با واسطه سوری به بیروت آورده شده بود.
📌 #خبر_فوری_سراسری
بزرگترین کانال خبری تحلیلی در ایتا
*عبرتی شگفت انگیز از گردش روزگار*
گویا یکی از معشوقه های صدام در خاطرات خود آورده است که:
در زمان به قدرت رسیدن صدام در عراق، از جمله احزاب مخالف صدام، حزب سوسیالیست بود که صدام دستور قلع و قمع اعضای آن را به برادر ناتنی خود *برزان تکریتی* سپرده بود.
یکی از دستگیر شدگان این حزب، *میاده* زن جوان ۲۲ ساله و شوهرش بودند که هر دو به اعدام محکوم شدند.
*میاده* نُه ماهه باردار بود و روزهای آخر بارداری خود را طی مینمود که قبل از اعدام نامهای برای *برزان تکریتی* برادر صدام مینویسد، و از او در خواست میکند که اعدامش را تا زمان تولد بچه به تأخیر بیاندازند.
*برزان* قبول نکرد و در جواب نامهی *میاده* نوشت:
جنین داخل شکمت هم باید بمیرد و با تو دفن گردد ....
*میاده* که روزهای آخر بارداری را طی میکرد، در روز موعود به پای چوبهی دار رفت و التماسهای او تاثیری در تاخیر حکم اعدامش نداشت.
خانم *میاده* در حین اعدام، بالای دار وضع حمل کرد و فرزند پسری با بند ناف به روی تخته، به پایین افتاد.
*رضیه* زنِ زندانبان، با اشارهی رییس زندان، طفل را در لباسهای مادرش پیچیده و به گوشهای منتقل کرد!!!
آقای *برزان* برادر ناتنی صدام پس از اجرای حکم اعدام از رییس زندان، حال و روز خانم *میاده* و جنینش را جویا شد و گزارش خواست.
رییس زندان نیز در گزارش نوشت:
جنین با مادر در چوبهی دار ماند تا مُرد ...
رییس و پزشک زندان و *رضیه* زنِ زندانبان، با هم، همقسم شدند که همدیگر را به *برزان تکریتی* نفروشند و توافق کردند که *رضیه* نوزاد را به خانهاش ببرد و با راضی کردن شوهرش شناسنامه برای کودک بگیرد.
از آن پس، همه نوزاد را *ولید* میخواندند.
سالها گذشت و *ولید* بزرگ شد.
برادر خانم *میاده* (دایی واقعی ولید) در آلمان زندگی میکرد و سالها پیشتر، خبرهایی دربارهی خواهرزادهاش *ولید* از *رضیه* زنِ زندانبان دریافت کرده بود.
او در سال ۲۰۰۳ میلادی و پس از سقوط رژیم بعثی صدام به عراق برگشت تا یادگار خواهرش *میاده* را پیدا و با خود به آلمان ببرد و از روی آدرس و نشانیهایی که *رضیه* داده بود او را یافت.
*ولید* قبول نکرد که، به آلمان مهاجرت کند و گفت:
*رضیه* مثل مادرم هست، او جان مرا نجات داده و زحمت بسیاری برای من کشیده، هرگز تنهایش نمیگذارم.
این اتفاق زمانی بود که *رضیه* بازنشسته شده بود.
خانم *رضیه* با خواهش از مسوولین، *ولید* را به جای خود، به عنوان زندانبان و مأمور زندان استخدام میکند.
ملت عراق ، افراد حزب بعث را یکی پس از دیگری دستگیر میکردند، از جمله دستگیر شدگان *برزان تکریتی* برادر ناتنی صدام بود.
از قضای الهی، *ولید* پسر خانم *میاده* ، مسئول مستقیم سلول *برزان تکریتی* شد و همانجا بود که قصهی مادر و فرزند درون شکمش را برای *برزان* تعریف کرد و گفت: حال آن فرزند من هستم!.
آقای *برزان* با شنیدن این داستان از زبان *ولید* ، از خود بیخود شد و به زمین افتاد ...
پس از صدور و تأیید حکم اعدامِ *برزان* ، *ولید* به عنوان زندانبان، مأمور اجرای اعدام او شد و با دست خود *طناب دار* را بر گردن *برزان* انداخت.
بدینسان دست حق و عدالت، ستمگر بیرحم را از جایی که گمان نمیکرد، به سزای اعمالش رساند.
برگرفته از نوشتههای *پاریسولا لامپوس* معشوقهی صدام حسین رئیس جمهور معدوم عراق.
*آنقدر گرم است بازارِ مکافات عمل*
*چشم اگر بینا بود، هرروز، روز محشر است*
((صائب تبریزی))
📨 با نشر این پست شما هم درثواب آگاه سازی دیگران شریک باشید.
✳️ کانال سفیرهدایت
✳️🌿
وقتی تو جبهه هدایای مردمی را باز میکردیم، در نایلون رو باز کردم و دیدم که یک قوطی خالی کمپوته که داخلش یک نامه است نوشته بود :
برادر رزمنده اسلام من یک دانش آموز دبستانی هستم، خانم معلم گفته بود که برای کمک به رزمندگان نفری یک کمپوت هدیه بفرستیم با مادرم رفتم مغازه بقالی کمپوت بخرم، قیمت هر کدام از کمپوت ها رو پرسیدم اما قیمت آنها خیلی گران بود
حتی قیمت کمپوت گلابی که قیمتش ۲۵ تومان بود و از همه ارزانتر بود را نتوانستم بخرم
آخر پول ما به اندازه سیر کردن شکم خانواده هم نیست
در راه برگشت کنار خیابان این قوطیهای کمپوت را دیدم و برداشتم و چندبار آن را با دقت شستم تا تمیز شود
حالا یک خواهش از شما برادر رزمنده دارم، هر وقت که تشنه شدید با این قوطی آب بخورید تا من خوشحال بشم و فکر کنم که تونستم به جبههها کمکی کنم»
بچه ها تو سنگر برای خوردن آب توی این قوطی نوبت میگرفتند
به نقل از #شهید_خرازی
@Shabake_Isargaran 🇮🇷 ڪانال شبڪه ملے ایثارگران
▫️
❣بعضی چیزها را باید هر روز زندهاش کنی تا خودت زندگی کنی:عشق را..ایمان را..زندگی را..
🌺باید بهای هر چیزی را بپردازیـم.. کاری کنیم تا تغییریایجادشود.برخی میخواهند کاری نکنند ولیزندگیشان تغییرکند..اگر ورزشنکنیم بدنمان ورزیده نخواهد شد.. تا درس نخوانیم نمیتوانیم دانشگاه برویم.. پس تا باورهای مان تغییر نکند، هرگز به اهدافمان نخواهیم رسید..
🌼مردمهركدام آرزويیدارند..يكیمالمیخواهد يكی جمال و ديگری افتخار.. ولی بهنظر من یک دوست خوب از تمام اينها بهتر است..
🌺دلشوره هرگز غم فردا را فرو نمینشاند،فقط خونشادی را از رگ امروزتبیرون میکِشد،زندگی کنید و خوشبخت باش.. هرگز فراموش نکن که تا روزی که خداوند بخواهد،آینده انسان را آشکار کند، همه شناخت انسان در دوکلمه خلاصه می شود: صبر و امید
☀️ #به_نام_خداوند_دریای_نور
🌺خانهما درکوچه مهربانی ست وخدا همسایه دیوار به دیوارمان هر روز با صدای لبخندش از خواب بیدار میشوم واز پشت پنجره برایم دست تکان میدهد من چه خوشبختم..
🌸 #درود_همراهان
صبح زیبای روز دوشنبه ۲ مهر ماه ۱۴۰۳ فصل پائیزی تون بخير و نیکی، امروزتون لبریز از حال خوش
🌻🤲 #خداوندا.......
به قدرتت ایمان داریم اگر تو بخواهی هرمحالی ممکن میشود.اجابت دعایمان بدستهایمهربان توست و امیدمان تنها خودتی.. ازت تمنا داریم محالهای زندگی ما را ممکن ساز🤲 #آمین...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ ماجرای کمتر شنیده شده ۱۵۰جنگنده پیشرفتهای که صدام به ایران داد / از حمله آمریکا به عراق تا دفن جنگنده های عراقی زیر خاک...
هر آنچه که باید از جنگ خلیج فارس بدانید!
🌿
یادمان باشد که حق الناس همیشه پول نیست
گاهی دل است دلی که باید به دست می آوردیم
و نیاوردیم.
دلی که باید میبستیم و نبستیم.
دلی که امید وارکردیم و ناامید کردیم .
دلی را که شکستیم و رها کردیم.
دلهای غمگینی که بی تفاوت از کنارشان گذشتیم
خدا از هرچه بگذرد از حق الناس نمیگذرد.
بیایید حواسمان باشد
که با این زبان میشود مسخره کرد
و با همین زبان میتوان روحیه داد.
با این زبان میتوان ایراد گرفت
و با همین زبان میشود تعریف کرد.
با این زبان میتوان دل شکست
وبا همین زبان میشود دلداری داد.
با این زبان میشود آبرو برد
و با همین زبان میشود جدایی انداخت...
با همین زبان میشود آتش زد
و با همین زبان میشود آتش را خاموش کرد.
حواسمان به دلهایمان باشد آلوده اش نکنیم
بیا ارزش اینها را بدانیم
که فردا در محضر خدا حق الناسی برگردنمان نباشد
که اگر هست در همین دنیا تسویه کنیم...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یک ســــلام
باعطر گلهای رز
به دوستان مهربون
یک ســــلام
از سر عشق و دوستی
به همه دوستهای نازنین
با آرزوی داشتن روزی
زیبا و پراز خیر و برکت
صبح زیباتون بخیر
پاییزتون پر از عشق و محبت
🔳به کانال دفاع از خوبان" بپیوندید.....
پاییز هزار رنگ
⚠️پاییز جلوه گربرگ ریزان است که شگفت ترین تصاویر هزار رنگ هستی را دارد.
⚠️پاییز هشیار کننده انسان است که هر جوانی و زیبایی و ماه رویی یک پایان خزان دارد.
⚠️پاییز بهار عاشقان است.
⚠️درفصل خزان ،رنگارنگ شدن گسترده درختان دل انگیز است.
⚠️پاییز با تمام هیجان مفتون کننده اش تا پشت پنجره اتاق مان رسیده است.
⚠️من در دوران کودکی در آبادی و روستایی زندگی می کردم که سر شار از درختان تنومندبود
و در پاییز در مسیر مدرسه
روی انبوه برگهای ریخته شده
روی زمین تا زانو فرو می رفتم ،
همیشه در مدرسه آرزو می کردم
که زودتر زنگ مدرسه
زده شودتا مسیر مدرسه خانه
را با قدم های بلند روی برگها طی کنم
و به صدای خش خش
آنها زیر پایم گوش دهم........