eitaa logo
🇮🇷خادمان الشهدا سربازان ولایت🇮🇷
155 دنبال‌کننده
69.4هزار عکس
61.6هزار ویدیو
429 فایل
(این کانال هدف و فرمان امامان حضرت امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری امام خامنه‌ای مدظله‌العالی که همان هدف پیامبراسلام خاتم الانبیا محمد مصطفی( ص) و۱۲امام و۱۴معصوم و شهداو ایثارگران و نظام مقدس جمهوری اسلامی وانقلاب اسلامی ایران تشکیل شده است )
مشاهده در ایتا
دانلود
🖌 🔹 در تحولات جهانی ما کجاییم و آنها کجایند؟! رهبرمعظم انقلاب در تحلیل تحولات جهانی و حوادث اخیر از «جنگ ترکیبی» جهان استکباری غرب با جمهوری اسلامی به علت «زنده و نوزا بودن انقلاب» سخن گفتند و تصریح داشتند «با ایران قوی مخالفند...». ایشان با اظهار تاسف از تحلیل‌های فریبکارانه و سطح فهم برخی مدعیان «اطّلاع از اوضاع جهانی» تاکید کردند «درگیری اصلی با استکبار جهانی است» و «پروپاگاندا علیه ایران مستقل در راس برنامه استکبار جهانی به رهبری آمریکاست» و «آمریکای امروز ضعیف‌تر و ایران امروز قوی‌تر از هر زمان دیگری است.» ۱- برای درک دقیق و عمیق این تحلیل واقع‌بینانه و روشنگرانه باید به یک کتاب از ده‌ها کتاب منتشر شده اشاره کنیم که نویسنده‌اش افسر ارشد ارتش فرانسه و يكي از مطرح‌ترين عناصر اطلاعاتي غرب و مشاور امنیتی بین‌المللی رؤسای جمهور آمریکا و کشورهای اروپایی از جمله ریگان، هنری کیسینجر، ژیسکاردستن و شارل دوگل بوده که غالباً از او درخصوص رويدادهاي مهم جهاني نظرخواهي مي‌شد تا جایی که گرداننده اصلی کنفراس مخفیانه سازمان سیا در منطقه خاورمیانه و آسیای مرکزی در اردیبهشت ۱۳۵۲در تهران بود. الكساندر كنت دومارانش سال‌ها قبل در كتاب «جنگ جهاني چهارم، دیپلماسی و جاسوسی در عصر خشونت»، علی‌رغم اینکه كينه‌جويي استكباري‌اش عليه كشورهاي مستقل را پنهان نکرده ‌اما با پیش‌بینی «جنگ قريب‌الوقوع بين جبهه استضعاف و استكبار»، تصریح کرده است که «پس از جنگ جهاني اول و دوم و جنگ سرد به‌عنوان جنگ سوم جهاني، چهارمين جنگ جهاني قیام كشورهاي مستقل عليه غرب است که فرسایشی خواهد بود.» هرچند حضرت امام(ره) قبل از امثال دومارانش شروع «جنگ استضعاف و استکبار، جنگ حق و باطل، جنگ فقر و غنا و جنگ پابرهنه‌ها و مرفهین بی‌درد» را پیش‌بینی و اعلام کرده بودند...
🖌 🔹سقوط هژمونی آمریکا با منشور پنج‌ساله شهید سلیمانی! با توجه به وظیفه‌ای که رهبرمعظم انقلاب برای همه، به‌خصوص برای علما و دانشگاهیان و خطبا و مداحان و اهل رسانه و هنر به ویژه صدا و سیما تعیین کردند‌، سخن گفتن از شهید سلیمانی دیگر زمان و مکان و حد و مرز ندارد و مخصوص سالگرد آن محبوب دل‌ها نیست‌، همان‌گونه که شخصیت و جهاد او مرز نداشت و همان‌گونه که ذکر امام حسین(ع) چنین است. ۱- تعبیر رهبرمعظم انقلاب در مورد حاج قاسم، تعبیر عجیبی است. ایشان در دیدار خانواده و ستاد شهید سلیمانی فرمودند«شهید سلیمانی باید زنده بماند، عیناً مثل قضیّه امام حسین علیه‌السّلام!»‌،و در توضیح آن گفتند«یک بخشی‌اش کار خدا است که به ما ربطی هم ندارد و خدا خودش زنده نگه می‌دارد‌، امّا یک بخشی از زنده ماندن‌شان کار من و شماست. اگر من و شما جلسه درست نکنیم‌، منبر نرویم‌، سینه نزنیم‌، روضه نخوانیم‌، محقق نمی‌شود».این سخن شعار «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا» را در ذهن تداعی می‌کند و به این نتیجه می‌رسیم که مکتب حاج قاسم تداوم مکتب امام‌حسین(ع) است و تمام روزهای حاج قاسم کل یوم عاشورا بوده و تمام مناطقی که حاج قاسم در آنها جنگیده و تمام صحنه‌های ایستادگی در مقابل استکبار جهانی زمین و صحنه کربلا محسوب می‌شوند. روزها ذهن و فکر‌، مشغول به این بود که رهبری سخنی بدون حکمت و فقط از سر تمجید ظاهری و یا خدایی نکرده تملق نمی‌فرمایند، پس باید پشت این تعبیر حکمتی نهفته باشد‌، تا اینکه به چند سند رسیدم از جمله اینکه مرحوم آیت‌الله حاج شیخ عباس حقیقی از علمای بزرگ کرمان و استاد اخلاق حوزه‌، قبل از پیروزی انقلاب خواب دیده‌ بود که «کعبه را به محل فعلی گلزار شهدای کرمان آورده‌اند و مردم می‌آیند برای زیارت آن!». ایشان می‌گفت«گذشت تا اینکه انقلاب اسلامی پیروز و جنگ تحمیلی شروع شد. وقتی اولین شهید کرمان را آوردند‌، در همان نقطه‌ای که در خواب دیده بودم که کعبه را در آنجا قرار داده‌اند‌، دفن کردند. فهمیدم آن خوابم دارد تعبیر می‌شود». بعداز آنکه شهدای بیشتری آوردند، مردم بیشتری برای زیارت به گلزار شهدا رفتند و حالا بعداز شهادت حاج قاسم‌، صف طولانی و انبوهی از زائرانی را می‌بینیم که از دور و نزدیک و از داخل و خارج ساعت‌ها به انتظار می‌ایستند تا خودشان را به مزار شهید حاج قاسم سلیمانی برسانند و دقایقی آن را زیارت کنند. لذا اولا؛ حال ‌و هوای امروز گلزار شهدا تعبیر کامل آن خواب آیت‌الله حقیقی و تفسیر تعبیر رهبرمعظم انقلاب است. یعنی ثواب زیارت شهدا و بخصوص مزار شهید سلیمانی ثواب زیارت خانه خدا و قبرمطهر امام حسین(ع) را دارد و انگار کعبه را طواف می‌کنی و به کربلا رفته‌ای! چرا که «أَحياءٌ عِندَ رَبِّهِم يُرزَقونَ». ثانیا؛ وقتی تعبیر رهبرمعظم انقلاب را کنار این رویای صادقانه آیه الله حقیقی و ده‌ها اشاره و قرینه دیگر قرار می‌دهیم، معلوم می‌شود رهبری بدون حکمت و بدون نشانه‌هایی این تعبیر را به کار نبرده‌اند و الهامات و ارتباطات و مکشوفاتی پشت پرده وجود دارد که ما بی‌خبریم! ادامه مطلب👇
🖌 🔹حمله به سپاه با هدف نابودی سه میلیارد انسان؟! ۱- وقتی جنگ‌طلبی‌ها و تهدیدها و حمایت از تروریست‌ها و مالیخولیاهای تحریمی و ایجاد ناامنی‌ها و آزمایشگاه‌های بیولوژیکی و... از سوی آمریکا و اروپا و تورم و بحران غذایی کنونی و همه‌گیری‌های بیماری‌ها در جهان ناشی از این جنایات ضدبشری برای کشتار و نابودی انسان‌ها را در کنار سخنان غربی‌ها و پروژه‌های آنها بگذاریم‌، مفهوم جدید و واقعی‌تر و عمیق‌تری از جنگ ترکیبی جهانی چهارمِ پیش‌بینی‌شده از سوی دومارانش رئیس اسبق دستگاه جاسوسی فرانسه و اهداف آن ترسیم می‌شود. سکانس اول: «باید جمعیت جهان را با جنگ و قحطی و بحران غذایی و بیماری و هر چیز دیگری که ممکن باشد، کم کنیم»، «بقا و افزایش منابع مالی نظام سرمایه‌داری غرب همواره در گرو جنگ است»، «یک‌سوم جمعیت جهان اضافی است که باید کم شود» و...! اینها بخشی از سخنان و متن پروژه‌های تصمیم‌گیران نظام سلطه است. پروژه «لوگانو» با عنوان سند «گونه برتر» یکی از پروژه‌های غربی است که با هدف «کنترل جمعیت» برای «کنترل بر جمعیت و جهان» با «نابودی یک‌سوم جمعیت جهان- بیش از سه میلیارد انسان!» در مجمع جهانی اقتصاد (داووس سوئیس) از سوی اعضاي باشگاه ميليونرها و گلوبالیست‌ها از جمله بیل گیتس سرمایه‌دار بزرگ آمریکایی، هنری کیسینجر وزیر پیشین خارجه آمریکا، کلاوس شواب رئیس مجمع داووس، ديويد راكفلر، جرج سوروس و مايكل بلومبرگ برای حفظ «لیبرالیسم و نظام سرمایه‌داری» طراحی شده و در سازمان امنیت ملی آمریکا به امضای هنری کیسینجر وزیر خارجه وقت آمریکا هم رسیده است. این معنی حقوق بشر غربی- آمریکایی است، نه یک نفر و ده نفر و صد نفر و هزار نفر، نابودی بیش از سه میلیارد انسان! مقامات سازمان ملل از جمله سوزان جورج مدیر سابق امور خاورمیانه در کتاب معروف The Lugano Report (گزارش لوگانو) و همچنین جان کولمان مقام سابق سازمان اطلاعات آمریکا در کتاب «گروه ۳۰۰» که از این پروژه پرده برداشتند‌، نتوانستند و یا نخواستند و یا جرأت نکردند آن را در دستور آگاه‌‌سازی مردم قرار دهند، اما طراحان «نابودی بیش از سه میلیارد انسان» در راستای سیاست‌های جنایتکارانه نظام استکباری، برای «فوت یک نفر» در یک نقطه از جهان، مثلا در ایران کل دنیا را با پروپاگاندای خود تحت تاثیر قرار می‌دهند و فریاد وا حقوق بشرا سر می‌دهند و اشک تمساح می‌ریزند! این پروژه براساس ایده «هرمان کان» سیاستمدار معروف آمریکایی طراحی شده که «جنگ را بر صلح برای بهبود شرایط نژاد برتر غربی» ترجیح داده و خواستار «یک جنگ هسته‌ای بین آمریکا و شوروی (وقت) برای کشتن صدوبیست میلیون نفر» شده بود! بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی به‌عنوان بزرگ‌‌ترین جنایات جنگی تاریخ توسط رئیس‌جمهور آمریکا را به خاطر بیاورید که هنوز مدعیان و عالی‌‌ترین مجامع حقوق بشری دنیا در مقابل آن ساکتند! جنگ اوکراین پرده دیگری از این نیات شوم است. فرانسیس فوکویاما هم براساس همین طرح مخوفِ مهار جمعیت جهان، لیبرالیسم را پایان تاریخ نامیده بود. سکانس دوم: در فیلم زندگی بوش پسر رئیس‌جمهور اسبق آمریکا با عنوان دبلیو(w) محصول ۲۰۰۸ دیک چنی در دفتر رئیس‌جمهور آمریکا این‌گونه راه بقای لیبرالیسم و نظام سرمایه‌داری را توضیح می‌دهد: «۲۵ سال دیگر(سال ۲۰۳۲) منابع آمریکا از بین رفته و تمام شده است و تقاضا ۳۰ تا ۴۰ درصد بالا می‌رود.۸۰٪ منابع آتی جهان، نفت و گاز و آب در اوراسیاست. ایران سومین منبع گاز جهان است و ۴۰٪ نفت جهان از تنگه هرمز عبور می‌کند. با حضور در عراق و افغانستان و به وسیله دیگر پایگاه‌هایمان در منطقه اگر ایران را کنترل کنیم‌، اوراسیا و در نتیجه کل جهان در دست ماست! نباید بگذاریم یک اقتصاد یا نظام دیگری در مقابل آمریکا قد علم کند، حتی با بمب هسته‌ای»! ... ادامه مطلب
🖌 🔹حمله به سپاه با هدف نابودی سه میلیارد انسان؟! ۱- وقتی جنگ‌طلبی‌ها و تهدیدها و حمایت از تروریست‌ها و مالیخولیاهای تحریمی و ایجاد ناامنی‌ها و آزمایشگاه‌های بیولوژیکی و... از سوی آمریکا و اروپا و تورم و بحران غذایی کنونی و همه‌گیری‌های بیماری‌ها در جهان ناشی از این جنایات ضدبشری برای کشتار و نابودی انسان‌ها را در کنار سخنان غربی‌ها و پروژه‌های آنها بگذاریم‌، مفهوم جدید و واقعی‌تر و عمیق‌تری از جنگ ترکیبی جهانی چهارمِ پیش‌بینی‌شده از سوی دومارانش رئیس اسبق دستگاه جاسوسی فرانسه و اهداف آن ترسیم می‌شود. سکانس اول: «باید جمعیت جهان را با جنگ و قحطی و بحران غذایی و بیماری و هر چیز دیگری که ممکن باشد، کم کنیم»، «بقا و افزایش منابع مالی نظام سرمایه‌داری غرب همواره در گرو جنگ است»، «یک‌سوم جمعیت جهان اضافی است که باید کم شود» و...! اینها بخشی از سخنان و متن پروژه‌های تصمیم‌گیران نظام سلطه است. پروژه «لوگانو» با عنوان سند «گونه برتر» یکی از پروژه‌های غربی است که با هدف «کنترل جمعیت» برای «کنترل بر جمعیت و جهان» با «نابودی یک‌سوم جمعیت جهان- بیش از سه میلیارد انسان!» در مجمع جهانی اقتصاد (داووس سوئیس) از سوی اعضاي باشگاه ميليونرها و گلوبالیست‌ها از جمله بیل گیتس سرمایه‌دار بزرگ آمریکایی، هنری کیسینجر وزیر پیشین خارجه آمریکا، کلاوس شواب رئیس مجمع داووس، ديويد راكفلر، جرج سوروس و مايكل بلومبرگ برای حفظ «لیبرالیسم و نظام سرمایه‌داری» طراحی شده و در سازمان امنیت ملی آمریکا به امضای هنری کیسینجر وزیر خارجه وقت آمریکا هم رسیده است. این معنی حقوق بشر غربی- آمریکایی است، نه یک نفر و ده نفر و صد نفر و هزار نفر، نابودی بیش از سه میلیارد انسان! مقامات سازمان ملل از جمله سوزان جورج مدیر سابق امور خاورمیانه در کتاب معروف The Lugano Report (گزارش لوگانو) و همچنین جان کولمان مقام سابق سازمان اطلاعات آمریکا در کتاب «گروه ۳۰۰» که از این پروژه پرده برداشتند‌، نتوانستند و یا نخواستند و یا جرأت نکردند آن را در دستور آگاه‌‌سازی مردم قرار دهند، اما طراحان «نابودی بیش از سه میلیارد انسان» در راستای سیاست‌های جنایتکارانه نظام استکباری، برای «فوت یک نفر» در یک نقطه از جهان، مثلا در ایران کل دنیا را با پروپاگاندای خود تحت تاثیر قرار می‌دهند و فریاد وا حقوق بشرا سر می‌دهند و اشک تمساح می‌ریزند! این پروژه براساس ایده «هرمان کان» سیاستمدار معروف آمریکایی طراحی شده که «جنگ را بر صلح برای بهبود شرایط نژاد برتر غربی» ترجیح داده و خواستار «یک جنگ هسته‌ای بین آمریکا و شوروی (وقت) برای کشتن صدوبیست میلیون نفر» شده بود! بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی به‌عنوان بزرگ‌‌ترین جنایات جنگی تاریخ توسط رئیس‌جمهور آمریکا را به خاطر بیاورید که هنوز مدعیان و عالی‌‌ترین مجامع حقوق بشری دنیا در مقابل آن ساکتند! جنگ اوکراین پرده دیگری از این نیات شوم است. فرانسیس فوکویاما هم براساس همین طرح مخوفِ مهار جمعیت جهان، لیبرالیسم را پایان تاریخ نامیده بود. سکانس دوم: در فیلم زندگی بوش پسر رئیس‌جمهور اسبق آمریکا با عنوان دبلیو(w) محصول ۲۰۰۸ دیک چنی در دفتر رئیس‌جمهور آمریکا این‌گونه راه بقای لیبرالیسم و نظام سرمایه‌داری را توضیح می‌دهد: «۲۵ سال دیگر(سال ۲۰۳۲) منابع آمریکا از بین رفته و تمام شده است و تقاضا ۳۰ تا ۴۰ درصد بالا می‌رود.۸۰٪ منابع آتی جهان، نفت و گاز و آب در اوراسیاست. ایران سومین منبع گاز جهان است و ۴۰٪ نفت جهان از تنگه هرمز عبور می‌کند. با حضور در عراق و افغانستان و به وسیله دیگر پایگاه‌هایمان در منطقه اگر ایران را کنترل کنیم‌، اوراسیا و در نتیجه کل جهان در دست ماست! نباید بگذاریم یک اقتصاد یا نظام دیگری در مقابل آمریکا قد علم کند، حتی با بمب هسته‌ای»! ... ادامه مطلب
🖌 🔹متن و فرامتن سفر رئیسی به پکن! شی جین پینگ بعد از استقبال گرم از ابراهیم رئیسی و امضای 20 قرارداد با وی‌، شاید کمی خارج از عرف دیپلماتیک‌، درحالی که هنوز رئیس‌جمهور ایران در پکن حضور داشت، اعلام کرد در آینده نزدیک به تهران سفر می‌کند! این پاسخ سریع به سفر آقای رئیسی‌، نشان از اهمیت بالای پکن در گسترش روابط با جمهوری اسلامی دارد. این اهمیت بالای پکن را باید در کنار اهمیت مسکو برای گسترش روابط با تهران و در مثلت چندجانبه‌گرایی ایران، چین و روسیه و گسترش روابط این سه قدرت با سایر کشورهای دنیا ارزیابی و تحلیل کرد. ۱- یکی از ابعاد مهم تعامل و شراکت راهبردی ایران با چین و دیگر کشورها در عرصه بین‌المللی و منطقه‌ای و ملی این است که آمریکا سرمایه‌گذاری‌های سیاسی، رسانه‌ای و امنیتی و تلاش زیادی چه از طریق تقابل مستقیم و چه از طریق تعامل فریبکارانه برای مقابله با آن کرده و نکته مهم‌تر اینکه علی‌رغم این تلاش‌ها تاکنون شکست خورده است. سخنگوی خارجه آمریکا همزمان با سفر آقای رئیسی به پکن اذعان کرد «از چندی پیش تلاشی هماهنگ برای تعامل (فریبکارانه) با چین علیه ایران انجام دادیم، زیرا ما به‌شدت از روابط ایران و چین و چالش‌های ایران نگران هستیم». البته آمریکایی‌ها با واکنش صریح و قاطع چینی‌ها روبه‌رو شدند که خطاب به واشنگتن اعلام کردند «شما نمی‌توانید زمانی که تنش‌ها و بحران‌ها را افزایش می‌دهید، خواستار گفت‌وگو شوید و اول باید از سیاسی‌کاری و تخریب دست بردارید»! لذا سفر آقای رئیسی به چین تمام سناریوهای آمریکا را خنثی و شکست واشنگتن را عیان‌تر کرد و باید منتظر پیامدهای این شکست در آینده باشیم. ۲- نکته دیگر فرامتن سفر آقای رئیسی این بود که تمام حواشی‌ای را که غربی‌ها در پیرامون سفر رئیس‌جمهور چین به ریاض برای القای انزوای ایران و به حاشیه بردن شراکت راهبردی تهران- پکن و جلوگیری از اجرایی شدن توافق راهبردی ۲۵ ساله دو کشور و... ساختند و به آنها پرداختند، به محاق برد و متن منافع ملی ایران و چین را برجسته و تیتر رسانه‌های جهان کرد. نکته مهم این است که در دنیای کنونی منافع کشورها براساس روابط چندجانبه‌گرایی و تنوع‌طلبی در همکاری‌ها شکل می‌گیرد و برخلاف نگاه آمریکایی‌ها که به‌دنبال روابط یک‌جانبه و از موضع قلدری با دیگر کشورهاست‌، لزوما به معنی مقابله با کشور ثالثی و حذف طرف دیگری نیست. لذا گسترش روابط کشوری مثل چین به‌عنوان ابرقدرت اقتصادی که با ایران روابط دوستانه دارد‌، با کشور دیگری مثل عربستان به معنی دور زدن ایران و عدم همکاری با ایران نیست و کما اینکه گسترش روابط این کشور با دیگر کشورها منجر به گسترش روابط ایران با کشورهای بیشتری نیز می‌شود. چنان‌که شی جین پینگ در ملاقات با آقای رئیسی به صراحت تاکید کرد «صرف‌نظر از هرگونه تحولات منطقه‌ای و بین‌المللی، پکن دوستی و همکاری خود با جمهوری اسلامی را به‌طور استوار و تزلزل‌ناپذیر حفظ خواهد کرد و شراکت راهبردی با ایران را به پیش خواهد برد». البته روابط معقول و با حسن احترام دو کشور به‌طور طبیعی ممکن است در مقابل طرف دیگری مثل آمریکا که تلاش دارد با اهداف سوء به‌دنبال روابط یکطرفه و زورگویانه باشد، قرار بگیرد. نکته بسیار حائز اهمیت اینکه هدف از پروپاگاندا و فضا‌سازی‌ها برای القا انزوای ایران با حاشیه‌‌سازی برای سفر شی جین‌ پینگ به عربستان تحریف و تحت‌الشعاع قرار دادن یک واقعیت مهم در منطقه و جهان و جلوگیری از آشکارتر شدن آن بود و آن اینکه استقبال سعودی‌ها از رئیس‌جمهور چین تاییدی بر درستی روابط تهران- پکن و درک واقعی تهران از افول آمریکا تلقی شد و نشان داد راهبرد ایران به یک الگو و قطب‌نما در منطقه تبدیل شده و سیاست مدبرانه تهران توانسته بر روابط دیگر کشورها در منطقه تاثیرگذار و هدایتگر باشد و این سعودی‌ها هستند که دنباله‌رو جمهوری اسلامی شده‌اند. بعد از شکست سفر پُرهیاهوی چندی قبل بایدن به منطقه که حتی عربستان هم به درخواست رئیس‌جمهور آمریکا برای افزایش تولید نفت در کشاکش جنگ اوکراین پاسخ نداد، امضای قراردادهای قطر و عربستان با چینی‌ها نشان داد که متحدان آمریکا هم ... ادامه مطلب
🖌 🔹شما چکاره‌اید که نگذارید؟! این روزها باز خبرهای برجامی و رفت‌وآمدهای دیپلماتیک رسمی و غیررسمی برای احیای این توافق به‌ظاهر مرده داغ شده و کشورهای مختلف پادرمیانی و پیام‌ها را رد و بدل می‌کنند تا شاید تنفسی هرچند مصنوعی حاصل شود. اینکه آمریکا علی‌رغم این همه خصومت ورزیدن علیه ملت ایران به‌خصوص که با اغتشاشات و جنگ ارزی و تشدید تحریم‌ها و فضا‌سازی‌های فریبکارانه پیرامون قدرت جمهوری اسلامی به‌دنبال «باج‌گیری» از جمهوری اسلامی بود، آیا حاضر است دست از سیاست‌های خبیثانه و مخرب خود بردارد و به احقاق حقوق ملت ایران و رفع همه تحریم‌ها تن بدهد یا نه، موضوعی است که بررسی آن نیاز به وقت دیگری دارد. اما نکته مهم این است که نظام جمهوری اسلامی در شرایط کنونی با به‌دست گرفتن توازن قدرت در منطقه و رعایت اصل موازنه در روابط بین‌المللی توانسته در این مسیر بدون دادن هیچ‌گونه باجی درست حرکت و از تمام مؤلفه‌های قدرت خود به خوبی استفاده کند. در این خصوص چند نکته مهم وجود دارد: ۱- آمریکایی‌ها با علم به اینکه نظام جمهوری اسلامی ساقط‌شدنی نیست و حنای چند سلبریتی و منافق و سلطنت‌طلبِ روسیاه پیش ملت ایران رنگی ندارد، تلاش کردند با بازی دادن آنها و راه‌اندازی آشوب‌ها و اغتشاشات، نظام را از یک‌سو دچار اختلال محاسباتی نمایند و از سوی دیگر از پشتوانه قدرتمند مردمی خود را القا و نهایتا سر میز مذاکره باج‌خواهی کنند‌، اما نه‌تنها نظام دچار اختلال و خطای محاسباتی نشد و مردم پشت نظام را خالی نکردند‌، بلکه باز هم خودشان دچار خطای محاسباتی شدند. لذا دشمنان مجبور شدند دلقک‌های رسانه‌ای خود را پس بزنند و با اذعان به نقش بی‌بدیل جمهوری اسلامی در حل مشکلات منطقه و معادلات جهانی‌، سرشکسته‌تر از پیش‌، نخست‌وزیران‌شان خواستار تماس تلفنی با رئیس‌جمهور ایران شوند و سفرای خود را راهی تهران کنند و وزرای خارجه‌شان را که برخی از آنها در همراهی با آشوب‌ها‌، گیسو قیچی کردند، به دیدار وزیر خارجه جمهوری اسلامی بفرستند و مسئول سیاست خارجی‌شان را هم وادار کنند مدام با امیرعبداللهیان در تماس باشد. اینها همه در حالی است که جمهوری اسلامی در پاسخ به اقدامات مداخله‌جویانه و زیاده‌خواهی‌های آنها، مقتدرانه دیپلمات‌های آنها را هم به‌عنوان عنصر نامطلوب از ایران اخراج می‌کند. آمریکا نیز که با عجز خواستار نشستن سر میز مذاکره است همچنان مجبور است از پشت دربِ بسته پیام‌های خود را ارسال کند. حالا نظام و به تبع آن دولت سیزدهم به پشتوانه عظیم ۲۲ بهمنِ امسال در مسیر هرگونه گفت‌وگویی حرکت می‌کند و برخلاف دولت گذشته خود را ملزم به باج دادن نمی‌داند. علاوه‌بر این آمریکایی‌ها که نتوانستند وحدت بین قوای کشور را خدشه‌دار کنند حالا مجلس را نیز پشت دولت می‌بینند تا جایی که مسئول دیپلماسی کشور به آمریکایی‌ها هشدار می‌دهد «اگر مجلس ایران قانون جدیدی تصویب بکند ما قانون پارلمان‌مان را اجرا می‌کنیم». ۲- آمریکایی‌ها در جنگ ترکیبی خود تلاش وافری کردند تا روابط ایران به‌خصوص در حوزه اقتصادی- تجاری با دیگر کشورها را دستخوش تنش کنند اما با دیپلماسی هوشمندانه دولت در عملیاتی کردن قراردادهای مهم اقتصادی، شریان‌های اقتصادی کشور فعال شد. اوج عصبانیت کنونی آمریکایی‌ها را باید در سفر آقای رئیسی به پکن و تبعات و گشایش‌های اقتصادی کوتاه و بلندمدت ناشی از این سفر و حضور رئیس غول نفتی گازپروم و همچنین کلید اسرار اقتصادی روسیه در تهران تلقی کرد. بعد از توافقات مهم الکسی میلر با وزیر و مقامات نفتی کشورمان، رئیس بانک مرکزی روسیه هم قرار است در تهران تجربه خود را با... ادامه مطلب
🖌 🔹شوک بعدی، برجامِ بدون آمریکا! ۱- در حالی که ایران مشغول خنثی‌سازی تحریم‌ها و کاهش تاثیر دلار بر اقتصاد کشور با سیاست گسترش روابط با کشورهای جهان به‌خصوص همسایگان است و جایگاه برجام در اولویت‌های سیاست خارجی جمهوری اسلامی تنزل یافته، مقامات آمریکایی در چند هفته اخیر چندبار تلاش ناموفقی در رسانه‌های خود کردند تا شاید همچون سال‌های گذشته علیه ایران فضا‌سازی کنند؛ اما در فضایی که جمهوری اسلامی با سیاست‌های مدبّرانه خود برای رقم‌زدن تحولات سریع و تشکیل نظام جدید در سطح بین‌المللی و منطقه به وجود آورده، نتوانستند. این یعنی اولا در فضا‌سازی به عنوان آخرین حربه هم شکست خوردند و ایران توانسته این تهدید را نیز خنثی کند. ثانیا یعنی اینکه آمریکایی‌ها همچنان نیازمند شدید برجام هستند. آنها ابتدا در اقدامی فریبکارانه دوباره از «توافق موقت» و «تعلیق برخی تحریم‌ها» در ازای «توقف برخی فعالیت‌های هسته‌ای ایران»، از جمله غنی‌سازی ۶۰ درصد سخن گفتند. این ادعا در حقیقت همان «پوسته خالی برجام» بود که به اذعان مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی از برجام باقی مانده است. رافائل گروسی با‌اشاره به نظارت مستمر بازرسان آژانس بر فعالیت‌های هسته‌ای ایران تاکید می‌کند سیاست یک‌جانبه ایالات متحده در خروج از برجام چنین سرنوشتی برای برجام رقم زده است. رسانه‌های غربی همچنین با هدف مقصر‌نمایی ایران و ایجاد دوقطبی در داخل کشور ادعا کردند تهران این پیشنهاد را رد کرده است! همچنین هفته گذشته در حالی که از یک‌سو ویلیام برنز رئیس ‌سازمان جاسوسی آمریکا و کالین کال دستیار پنتاگون مدعی شدند که ایران تنها دو هفته تا غنی‌‌سازی اورانیوم کافی برای ساخت بمب هسته‌ای فاصله دارد! و از سوی دیگر چند مقام آمریکایی از جمله مشاور امنیت ملی کاخ سفید به عربستان رفتند تا علیه ایران فضا‌سازی و ایران‌هراسی کنند و سعودی‌ها را از نزدیکی به تهران بترسانند.خودِ کالین کال مقام ارشد پنتاگون اذعان کرد آمریکا در موقعیت خوبی نیست و چاره‌ای جز راه دیپلماتیک با ایران ندارد! هرچند با توجه به زمین بازی جدیدی که جمهوری اسلامی تعریف کرده موفق به پروپاگاندا نشدند، اما اولا بایدن به همراه چند کشور اروپایی با اعمال تحریم‌های جدید بعد از اجرای سناریوی آشوب و براندازی، در تناقضی فریبکارانه و آشکار در حالی که بخش جدیدی بر تحریم‌ها افزوده، ادعا کرده است می‌خواهد بخشی از تحریم‌ها را بردارد! ثانیا با سیاست و عملکرد موفقیت‌آمیز نظام در سیاست خارجی، ملت ایران از مرحله تاثیرپذیری از دوقطبی‌‌سازی‌های کاذب با ابزار دلار و برجام عبور کرده است. ثالثا گروسی در پی سفر به تهران از گشایش در توافق با ایران خبر داده و گفته بود باب‌هایی در حال باز شدن است. این بدان معناست که ایران با آژانس مشکل فنی ندارد و به توافق رسیده و آماده امضای برجام در صورت لغو تحریم‌هاست اما این آمریکاست که توافق حاصل شده با آژانس را نپذیرفته و با زیاده‌خواهی‌های خود حاضر نیست تصمیم سیاسی درست را بگیرد. رابعا ایران دیگر اجازه نمی‌دهد با فریبکاری مجدد‌، تاریخ تکرار شود و اگر منافع‌اش تامین نشود حاضر به امضای توافق دائمی هم نیست چه برسد به موقت! و سیاست جمهوری اسلامی لغو همه تحریم‌هاست... ادامه مطلب
برخلاف مرسوم خلاصه مطلب را همین اول عرض می‌کنیم که نحوه خیز آمریکا برای مقابله با سیاست منطقه‌گرایی ایران نویددهنده شکست‌های جدید این کشور در آینده است: ۱-مقامات یمن این روزها علی‌رغم گمانه‌زنی‌ها و ادعای برخی رسانه‌ها‌، از عدم تحقق مطالبات ملت یمن مبنی بر تمدید آتش‌بس و اجرای تعهدات براساس توافق دو طرف و تعلل و تاخیر در ادامه مذاکرات صلح به‌دلیل سنگ‌اندازی‌های آمریکایی‌ها و سازمان ملل در راه پایان دادن به جنگ سخن گفتند و هشدار دادند وضعیت «نه صلح و نه جنگ» را نمی‌پذیرند. مهدی المشاط رئیس‌شورای عالی سیاسی یمن با ‌اشاره به تلاش‌های منافقانه و فریبکارانه آمریکا‌، از ریاض خواسته است در برابر فشارهای آمریکا تسلیم نشود. جریان تحولات برای پایان جنگ یمن نشان می‌دهد آمریکایی‌ها و صهیونیست‌ها بعداز چند ماه که در گیجی و شوک توافق و برقراری روابط ایران و عربستان به سر می‌بردند، اکنون ذره ذره در حال خروج از این گیجی و به دنبال توطئه‌ها و سناریوهایی برای جلوگیری از تحقق پیامدها و دستاوردهای منطقه‌ای و بین‌المللی این توافق مهم در جهت جلوگیری از کاهش نفوذ و هژمونی خود در منطقه هستند. ۲- علی رغم اینکه عربستان در چندماه اخیر نشان داده که دیگر دوران گاو شیرده بودنش برای آمریکا تمام شده، اما با توجه به تأثیرگذاری عربستان بر جهان عرب و وابستگی‌هایی که ریاض هنوز به واشنگتن دارد، آمریکا برخلاف مواضع فریبکارانه رسانه‌ای خود که از صلح صحبت می‌کند، با فشارها و تحمیل شرایطی به دنبال مانع‌تراشی در روند پایان جنگ یمن است تا عربستان را از برداشتن هرگونه گام جدی به سوی صلح ناتوان کند و همچنان وابسته به خود نگه دارد. در نتیجه یمن هرگز روی صلح به خود نبیند و روند برگشت سوریه به آغوش جهان عرب تحت‌الشعاع قرار گیرد، ریاض به آغوش جبهه مقاومت پناه نبرد و مشکلات در عراق و پرونده‌های لبنان و فلسطین حل نشود و صهیونیست‌ها در برابر بحران‌های داخلی و خارجی نفسی تازه کنند و به این ترتیب ادامه حیات سیاسی و نفوذ خود در منطقه را حفظ و سیاست منطقه‌گرایی جمهوری اسلامی را با چالش روبه رو نماید. البته جمهوری اسلامی با رقم زدن سریع تحولات جدید در میدان و دیپلماسی به خوبی نشان داده که سیاست چندجانبه‌گرایی و همسایگی و آسیاگرایی‌اش را از مرحله دست‌اندازها عبور داده و دیگر با هرگونه چالشی متوقف نخواهد شد و دست و‌پا زدن‌های آمریکا در مقابل سیاست‌های مدبرانه جبهه مقاومت برای اخراجش از منطقه... ادامه مطلب
🖌 🔹«انقلاب» با ۱۲۴موشک کروز! همزمان با سالگرد اغتشاشات و بحران‌سازیِ آمریکا در ایران تحت عنوان انقلاب، در لیبی سیلی جاری شد که عمق و اهداف زلزله سیاسی ۱۲سال قبل در این کشور تحت عنوان«انقلاب ۱۷فوریه» و هر انقلاب آمریکایی در هر کشور دیگری را آشکارتر می‌کند: ۱-قبل از سال ۲۰۱۱ آمریکایی‌ها ابتدا با استفاده از حربه مذاکرات و برقراری رابطه‌، در لیبی نفوذ و با فریبکاری‌، برنامه هسته‌ای این کشور را برچیدند و همراه با اسناد و سازه‌های مرتبط با برنامه‌های ساخت موشکهای بالستیک سوار بر کشتی به واشنگتن فرستادند و مؤلفه‌های اقتدار و قدرت لیبی را خنثی و تضعیف کردند و به این ترتیب هرگونه مانعی بر سر راه حمله به این کشور را برداشتند! ۲-سال ۲۰۱۱ آمریکا و کشورهای غربی به‌خصوص فرانسه ابتدا با جنگ رسانه‌ای به فکر و باورهای مردم لیبی که از مرفه‌ترین کشورها در آفریقا بودند‌، حمله و به آنها القا کردند شما بدبخت‌ترین مردم روی زمین هستید و باید با سرنگونی نظام مستقر و اصلاحات داخلی آینده بهتری برای خود بسازید! رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی غربی نیز با تحریک مردم به اعتراضات خیابانی زمینه شورش و جنگ داخلی را تحت عنوان فریبنده«انقلاب» فراهم کردند. غربگرایان و عاملان اغتشاشات نیز در ظاهر فریبنده رهبران انقلاب‌، به مردم این کشور اطمينان می‌دادند که اگر به جاي قذافی بنشينند‌،... ادامه مطلب
🖌 🔹امید کاذب به برجامی که وجود خارجی ندارد! مردم ایران به این واقعیت پی برده‌اند که اولا دیگر عملا برجامی باقی نمانده و ثانیا برجام قبل از اینکه توافقنامه‌ای برای حل مشکلات اقتصادی باشد، در واقع یک سناریو و توطئه درازمدت آمریکایی برای منزوی کردن و شکست ملت ایران بود. خود مقامات آمریکایی و اروپایی هم اساسا بارها به این دو واقعیت اذعان و عملا در این مسیر در نهان و آشکار حرکت کردند و با همین هدف فضا‌سازی و برخی سیاسیون و مسئولان ایرانی را در برهه‌هایی از زمان با ادعای «امضای کری تضمین است»، فریب دادند. حتی اکنون مقامات روسی و چینی نیز بر زیاده‌خواهی و فریب‌کاری غربی‌ها در برجام تاکید می‌کنند. همان زمان اوباما پشت تریبون رسما چهار هدف را برای برجام ترسیم کرد: اول تضعیف اقتصادی ایران و جلوگیری از فروپاشی تحریم‌ها، دوم جلوگیری از روند تضعیف اقتصاد آمریکا و نقش دلار در جهان، سوم نفوذ در ایران و تاثیرگذاری بر اوضاع داخلی کشور و منزوی کردن جمهوری اسلامی و چهارم پیگیری اهداف مهم‌تر از جمله مهار قدرت دفاعی و نفوذ منطقه‌ای ایران! اوباما تاکید کرد «بدون برجام ایران به ۵۶ میلیارد دلار طلب خود می‌رسید و اقتصادش بهبود می‌یافت اما با برجام فقط به ۳ میلیارد رسید و جلو رشد اقتصادی‌اش گرفته شد»! بعد از این سخنان اوباما ده‌ها مقام آمریکایی و اروپایی و رسانه‌های آنها به مرور هدف پنهانی و پشت پرده برجام را آشکارتر کردند که به عنوان نمونه التون یکی از نمایندگان انگلیس گفته بود «آمریکا بعداز امضای برجام اکنون بر روی طرح گسترده‌تری از طریق برجام و تحریم‌ها برای ایجاد اعتراضات داخلی ایران متمرکز شده است و اروپا دیگر نمی‌تواند پشت برجام پنهان شود و باید آشکارا با آمریکا همراهی کند»! اما نکته مهم این است که اکنون نه تنها ملت ایران بلکه جهانیان و افکارعمومی دنیا نیز به پشت پرده سناریوی برجام و فریبکاری آمریکا و اروپایی‌ها و عدم پایبندی آنها به توافقات خود و البته به عجز این کشورهای استکباری در مقابل ملت ایران پی برده‌اند و نکته مهم‌تر اینکه با این وجود‌، برجامیون خارجی و داخلی کم تعداد اما پرهیاهو به کمک موساد و سیا به عنوان«کاسبان اصلی برجام» تلاش دارند با فضا‌سازی‌های رسانه‌ای و سیاسی و سوءاستفاده از فضای ایجاد شده بعد از تبادل زندانیان و آزاد‌سازی پول‌های ایران و البته ناامیدوارانه همچنان القا کنند برجامی وجود دارد و هم در ایران و هم در آمریکا و هم در اسرائیل از قِبَلِ آن همچنان به منافع مالی و سیاسی و جناحی خود برسند. در این خصوص چند نکته مهم است: ۱- از همان اوایل شکل‌گیری روند مذاکرات به استناد ده‌ها دلیل و سند، چه اسناد آشکار و چه محرمانه فاش شدهِ وزارت خارجه آمریکا و پنتاگون و ‌اندیشکده‌های وابسته به آنها و چه مواضع و اظهارات مقامات غربی و چه تجربیات گذشته و چه قرائن و شواهد و تحلیل‌های مستند که گذشت زمان‌، درستی آنها را تایید کرد، هشدار و تذکر داده بودیم که پلویی که در دیگ سفارتخانه‌ها و دستگاه‌ها و نهادهای آمریکایی و اروپایی پخته شود، چه مزه و نتیجه‌ای برای ملت ایران خواهد داشت، اما جماعت غربگرای داخلی با هدایت سناریونویسان غربی– عبری برجام، ملت ایران را متهم به توهم توطئه می‌کردند و به جهنم حواله می‌دادند! حال پس از حدود ده سال از پخت و پز برجام، خود برجامیون اذعان می‌کنند که برجام به دست چه کسانی و با پول چه کشوری پخته و چگونه مثل گنجشک رنگ شده به جای قناری به افکار عمومی و ملت ایران تحمیل شد! هفته گذشته روزنامه شرق در پروژه‌ای هدفدار تحت عنوان «درز ایمیل‌های ظریف» خواسته یا ناخواسته اذعان کرد... ادامه مطلب
🖌 🔹طوفان‌الاقصی آغازی بر پایان 75 سال ‌اشغالگری ۱- قبلا گفته بودیم سخن گفتن از شهید سلیمانی دیگر زمان و مکان و حد و مرز ندارد، اما امروز آشکار شد که قدرت برنامه‌ریزی و استراتژی عملیاتی شهید سلیمانی حد و مرز ندارد و فراتر از زمان است. در آخرین جلسه‌ای که شهید سلیمانی روز قبل از شهادت، با الهام یافتن از اینکه تا ساعاتی دیگر به دیدار خدا می‌رود، داشت و از ساعت ۸ صبح تا ساعت ۳ بعدازظهر بدون وقفه از برنامه تک‌تک گروه‌های مقاومت در آینده تا شیوه تعامل آنها با همدیگر را ترسیم کرد، آنچه برای گروه‌های مقاومت در آن جلسه غیرعادی به نظر رسید این بود که حاج قاسم تاکید کرده ‌بود «همه بنویسند. هرچه می‌گویم، بنویسید. منشور۵ سال آینده را دارم برایتان می‌گویم»!. اکنون متحد شدن گروه‌های مقاومت روی این منشور پنج‌ساله ثمره شهادت شهید سلیمانی و بخشی از انتقام سخت گروه‌های مقاومت است. ۲-برخی از نمادها و شعارها در مراسم‌هایی که با حضور رهبران و سران کشورها برگزار می‌شود، حاوی پیام‌های مهمی می‌باشد و نشان می‌دهد که پشت پرده خبرهایی است. شهریور ۱۴۰۱ آیه «نَصرمِّن َ‌اللهِ وَ فَتح قَرِيب» و شهریور ۱۴۰۲ آیه «إِنَّا فَتَحنَا لَكَ فَتحا مُّبِينا» بر دیوار حسینیه امام خمینی(ره) نصب شده بود. این یعنی اینکه سال گذشته رهبری «وعده فتح قریب» و امسال «بشارت فتح مبین» را داده بودند و عملیات طوفان‌الاقصی بخشی از این فتح مبین است. این وعده و بشارت در کنار صراحت و قدرت کلام و مواضع ایشان در دیدار میلاد پیامبر(ص) نشان از بار معنایی و محتوایی عمیقی دارد که استراتژیست‌ها و تحلیلگران منطقه‌ای و بین‌المللی آن را جدی خواهند گرفت. ۳- عملیات طوفان‌الاقصی که بعد از جنگ‌های شش روزه ۱۹۶۷ و یوم کیپور ۱۹۷۳ اعراب و اسرائیل و به‌خصوص در اراضی ۱۹۴۸ تاکنون بی‌سابقه است، از جهات مختلف دارای اهمیت می‌باشد که از یک سو نشان داد هیچ شباهتی به درگیری‌ها و جنگ‌های گذشته ندارد و «شوکی تاریخی» به اسرائیل وارد کرد و از سوی دیگر هرکدام نیاز به تحلیل‌های جداگانه‌ای در آینده دارد و فعلا تیتروار به برخی از آنها ‌اشاره می‌کنیم که ماه‌ها و شاید سال‌ها موضوع تحلیل تحلیلگران و استراتژیست‌های منطقه‌ای و بین‌المللی از جمله در ‌اندیشکده‌های پنتاگون و سیا و وزارت خارجه آمریکا خواهد بود! این عملیات اولا از جهت قدرت برنامه‌ریزی و هماهنگی گروه‌های مقاومت بی‌نظیر بود که در مدت ۳۰ دقیقه در مساحتی از اراضی ‌اشغالی به وسعت سه برابر نوار غزه انجام شد به طوری که تا ساعاتی تمام کشورها و سیاستمداران فقط ناظر این رویداد بودند و سکوت اختیار کردند و پس از ساعت‌ها واکنش‌ها به طوفان‌الاقصی از گوشه و کنار جهان به گوش ‌رسید که نشان داد رژیم صهیونیستی نه تنها هیچ‌گونه استراتژی دفاعی ندارد، اما گروه‌های مقاومت از استراتژی ترسیم شده تهاجمی قویی برخوردارند. ثانیا از جهت ‌اشراف اطلاعاتی گروه‌های مقاومت و ضعف اطلاعاتی رژیم صهیونیستی و همه دستگاه‌های اطلاعاتی – جاسوسی آمریکا و غربی‌ها بسیار حائز اهمیت است و یک شکست فضاحت بار برای موساد و شاباک و سیا و ام آی سیکس و... بود. تا جایی که وزیر دفاع اسرائیل بعد از جلسه امنیتی نیمه‌تمام کابینه تل‌آویو به غافلگیری آن اذعان کرد و حتی نتوانستند با رسانه‌های خود برای چگونگی پوشش خبری و سانسور آن هماهنگی ایجاد کنند و رسانه‌های غربی – عبری با اذعان به شوکه شدن خود، مجبور شدند در ساعات اولیه و روز اول بدون هیچ‌گونه خط خبری مشخصی، به پوشش زنده و تلفات سنگین آن بپردازند و حتی رسانه‌های صهیونیستی لحظه به لحظه افزایش تعداد کشته‌ها و زخمی و اسرای خود را مخابره می‌کردند که این خود یک بُرد تبلیغاتی خوبی برای پوشش خبری موفقیت‌آمیز عملیات گروه‌های مقاومت داشت. اینها همه به قول کارشناس صهیونیست اینترنشنال یک سورپرایز برای آنها داشت: «همه ما در این‌جا سورپرایز شدیم و در یک وضعیت بغرنجی قرار گرفتیم»!.البته ژنرال‌های صهیونیستی به این تحلیل رسیده و اذعان کرده بودند که «به سناریوی وحشتناکِ جنگ‌ چند‌جبهه‌ای نزدیک می‌شویم»!. امّا از قدرت درک زمان و مکان و چگونگی آن عاجز بودند و به...
🔹طوفان‌الاقصی درد زایمان منطقه است! ۱-اظهارات جدید رئیس‌جمهور مصر واقعیت میدانی جنگ غزه را علی‌رغم پروپاگاندای رسانه‌ای رژیم صهیونیستی و غربی‌ها، عیان کرد. عبدالفتاح السیسی در دیدار با رئیس سیا به وی گفته است«دولتم هرگز نقشی برای نابودی حماس ایفا نخواهد کرد، زیرا قاهره برای حفظ امنیت در مرز‌هایش با نوار غزه به حماس نیاز دارد»! اردن هم تاکید کرده که سناریوهای احتمالی پس از جنگ علیه غزه را به دلیل غیرممکن بودن، نمی‌پذیرد. خلاصه و واقعیت این سخنان یعنی پیروزی حماس حتمی و قطعی است، که قبلا گفته بودیم«شک نکنید»! اینکه السیسی به رئیس سیا گفته است‌، برای حفظ امنیت در مرز‌هایش به حماس«نیاز» دارد،یعنی اینکه«مقاومت حماس نابود شدنی نیست و با قدرت می‌ماند». تاکید اردن بر غیرواقعی بودن سناریوهای احتمالی اسرائیل برای پس از جنگ نیز نشان می‌دهد واقعیت میدانی غیر از فضاسازی‌های رسانه‌ای بر روی کشتار مردم غزه است و توهمات نتانیاهو محقق شدنی نیست. آن گونه که عاموس‌ هارئیل کارشناس نظامی اسرائیلی در ‌هاآرتص گزارش داده که«گفت وگو با فرماندهان ارتش اسرائیل و آنهائی که نبرد در نوار غزه را رهبری می‌کنند، فاش می‌کند درگیری در غزه پیچیده‌تر از آن چیزی است که نتانیاهو ترسیم کرده بود»! ۲- سرنگونی پهپاد ‌ام کیو ۹ آمریکایی توسط انصارالله یمن در کنار خبر رویترز که گفته«حزب‌الله به موشکهای ضدناو روسی دست یافته است» و همچنین«رونمایی از گروه مقاومت دریایی در دریای مدیترانه»،هم این پیام را به آمریکایی‌ها داد که«تهدید زدن ناوهای آمریکایی از سوی سیدحسن نصرالله» را جدی بگیرند و هم این مسئله را در افکارعمومی ایجاد کرد که ‌شانتاژ رسانه‌ای در‌باره نابودی حماس با واقعیت‌های میدان نبرد تفاوت دارد. در اهمیت این موضوع اولا توانمندی نظامی مقاومت برای سرنگونی پهپادهای آمریکایی به رخ آمریکا کشیده شد. ثانیا نشان داد مقاومت علاوه‌بر توانمندی نظامی جرات زدن پهپاد آمریکایی را همچنان دارد و دیگر کشورهای مدعی تاکنون جرأت انجام اقدام مشابهی در مقابل آمریکا را نداشته‌اند.... ادامه مطلب
🖌 🔹طوفان‌الاقصی چالش جدید نظام تک‌قطبی! ۱-رژیم صهیونیستی با ادعای اینکه طوفان‌الاقصی درحکم ۱۱ سپتامبر اسرائیل بود، تلاش داشت در جهت تحت‌الشعاع قرار دادن شکست‌های ترمیم‌ناپذیر خود و مهار شرایط جدید، جنگ غزه را به نفع خود جهانی کند. اما اولا برعکس شد و این انتفاضه فلسطین و حمایت از آن بود که جهانی شد. مضاف بر اینکه با توجه به سه عامل مهم یکی گرفتاری غرب و ناتو در جنگ اوکراین و دیگری وجود سدّ محکمی در مقابل سیاست‌های تجاوزگرانه آنها در منطقه به نام جمهوری اسلامی، و سوم همگرایی تهران – مسکو – پکن، آمریکا توان ورود به جنگی با سرنوشت نامعلوم و شکست‌های ترمیم ناپذیر را ندارد. لذا اسرائیل در این هدف هم شکست خورد. ثانیا از همه مهم‌تر اینکه این عملیات درستی این سخن حکیمانه حضرت امام را نشان داد که «ام الفساد اصلی آمریکاست و هرچه فریاد دارید بر سر آمریکا بکشید»!. ثالثا طوفان‌الاقصی در مقیاسی گسترده‌تر فلسطین را از محور جهان اسلام به محور چالش بین نظام چندقطبی و نظام تک قطبی تبدیل و جبهه مقاومت را گسترده‌تر و جبهه عبری–غربی–عربی را منزوی‌تر کرد. این عملیات مخالفت برخی از قدرت‌ها و دولت‌ها با رژیم صهیونیستی و آمریکا را آشکارتر و بلکه آشکار و برخی‌ها را از همکار به دشمن اسرائیل و آمریکا تبدیل کرد و به معتقدین به نظام چندقطبی جرات و فرصت جدیدی داد تا در مقابل نظام تک قطبی آمریکا با قدرت و اعتماد به نفس بیشتری بایستند و آشکارا وارد میدان ترسیم‌شده مقاومت شوند. بعد از ورود روسیه به جنگ سوریه‌، این دومین حضور سیاسی محسوس مسکو در مسائل غرب آسیا است که بشدت نیز مورد هجمه رسانه‌های عبری –غربی از جمله بی‌بی سی و اینترنشنال قرار گرفت. رئیس‌جمهور روسیه با ارسال ۵۰ تن کمک به مردم غزه، در یک موضع‌گیری بی‌سابقه تاکید کرد «در جنگ فلسطین اگر مردها (فلسطینی‌ها) می‌خواهند بجنگند، خب بگذارید بجنگند!». پوتین موضع خود را فراتر برد و آمریکا را مسئول جنایات رژیم اسرائیل در فلسطین برشمرد و تاکید کرد«تنها راه کمک به فلسطینی‌ها مبارزه با کسانی است که پشت این جنایات هستند». روسیه حتی در یک حرکت نمادین مهم یک هم‌ذات‌پنداری کرد و محاصره غزه را یادآور محاصره لنینگراد در جنگ جهانی دوم دانست. چین نیز برای هماهنگی با ایران به منظور کمک به غزه اعلام آمادگی و نام اسرائیل را از نقشه‌های آنلاین پاک و پیش‌نویس قطعنامه آمریکا علیه مقاومت غزه در شورای امنیت سازمان ملل را وتو کرد، که رسانه‌های غربی را بشدت خشمگین نمود. رسانه دولتی کره شمالی هم برای اولین بار رژیم اشغالگر قدس را محکوم و رهبر این کشور دستور حمایت همه‌جانبه از مقاومت فلسطینی‌ها را صادر کرد و دولت آمریکا را مسئول اصلی تراژدی در فلسطین و مشکلات غرب آسیا دانست و گفت اگر جنگ جهانی سوم رخ دهد «تمام بمب‌های هسته‌ای خود را بر سر آمریکا فرو خواهد ریخت»!. عراق و الجزایر خواستار قطع ارسال... ادامه مطلب
🖌 🔹فشار حداکثری با «موازنه وحشت و ترس»! ۱- خدا رحمت کند حضرت امام را، هنگامي که مسئولان نظام برای کسب تکلیف درخصوص اعزام ناوهاي آمریکا به خليج فارس در حمايت از رژيم بعثی عراق، خدمت ایشان رسیده بودند، با شجاعت تمام فرمودند «اگر من بودم با ورود اولين ناو آمريکايي، آن را هدف قرار مي‌دادم تا ناو دومی ‎‏جرات نکند وارد خلیج‌فارس بشود»!.حالا با تعبد به مکتب امام(ره) تنها راه مقابله با سیاست‌های جنگ‌طلبانه آمریکا و بازدارندگی در مقابل رژیم صهیونیستی و محاصره و منزوی کردن اسرائیل، فشار حداکثری با برقراری «موازنه وحشت و ترس» است. با طوفان‌الاقصی«موازنه وحشت» درخصوص موجودیت رژیم صهیونیستی ایجاد شده است. اما از این به بعد از نظر مقاومت هر کشتی و محموله‌ای که به مقصد اسرائیل بارگیری و حرکت کند، چه در مبدا و چه در مسیر و چه در مقصد‌، هدف مشروعی برای مقاومت خواهد بود، این یعنی«ایجاد موازنه ترس». ۲- مهم‌ترین راهبرد جبهه مقاومت پس از افزایش و به‌کارگیری قدرت نظامی‌، باید ایجاد ترس از هرگونه رابطه و تجارت با رژیم صهیونیستی و افزایش هزینه‌های آن از طریق تقویت و گسترش مقاومت دریایی و موشکی و پهپادی و به هر نحو ممکن دیگر باشد. باید همه دنیا و همه دولت‌های دور و نزدیک بفهمند که هرگونه کمک به دشمنان مقاومت و تجارت و مراوده با رژیم کودک‌کش اسرائیل هزینه دارد و باید این هزینه را بپردازند و آن قدر این هزینه زیاد باشد که با محاسبه هزینه–فایده در پازل منافع و امنیت ملی‌شان‌، هزینه‌های آنها بیشتر از فایده باشد. همان کاری که قبلا جمهوری اسلامی با زدن پهپاد گلوبال‌هاوک و پایگاه عین‌الاسد آمریکا و توقیف کشتی‌ها و نفتکش‌های اروپایی و به اسارت گرفتن نیروهای نظامی آنها در آب و فضا و خاک سرزمینی و فراسرزمینی خود‌، بازدارندگی مؤثر و پایدار مقتدرانه‌ای در خلیج‌فارس و آب‌های بین‌المللی ایجاد و اراده خود را بر آمریکایی‌ها تحمیل و در اوج تهدیدات و تحریم‌ها و جنگ اقتصادی آمریکا، با اقتدار نفتکش‌ها و کشتی‌های تجاری خود را روانه قاره آمریکا در بیخ گوش کاخ سفید کرد و به دلیل برقراری موازنه ترس نه تنها کشورهای متحد و تحت سلطه آمریکا بلکه خود آمریکا هم هیچ غلطی نتوانست بکند. همان کاری که مقاومت یمن با عربستان و امارات کرد‌، از جمله با زدن آرامکو چنان هزینه‌ای بر عربستان تحمیل کرد که نتوانست به جنگ ادامه دهد و مجبور شد به سوی جمهوری اسلامی متمایل شود.... ادامه مطلب
🖌 🔹نشانه‌های بزرگ‌ترین پیروزی جبهه مقاومت! «نشانه‌های پیروزی جبهه حق و نشانه‌های شکست جنایتکاران دارد یکی پس از دیگری پدیدار می‌شود». این واقعیت میدان نبرد است که رهبرمعظم انقلاب به آن اشاره کردند. در این خصوص چند نکته مهم: ۱- زمانی که رهبرمعظم انقلاب و فرمانده کل قوا فرمودند «اگر اسرائیل دست از پا خطا کند، تل‌آویو و حیفا را با خاک یکسان می‌کنیم»، برخی اصلاح‌طلبان و غربگرایانِ خداناباور به جای فهم عمق این سخن، با ذهن‌های علیل و تحلیل‌های کاسبکارانه سیاسی خود، در پازل آمریکایی‌ها نسبت به آن «راهبرد هوشمندانه» ایجاد شک و تردید کردند. آنان در حالی که بارها در فتنه‌ها و پشت پرده‌ها همنوا با صهیونیست‌ها امنیت ملی کشور را به لبه پرتگاه و قربانگاه منافع جناحی خود برده بودند، خود را دلسوزتر از رهبرمعظم انقلاب برای امنیت ملی کشور القا می‌کردند و از ترس هیبت و قدرت پوشالی آمریکا و اسرائیل می‌گفتند «چرا روی موشک‌ها می‌نویسید مرگ بر اسرائیل، این ضد امنیت ملی است»!. اما حالا در حالی که امنیت ایران در بالاترین سطح و امنیت دشمنانش در پایین‌ترین سطح قرار دارد و وقتی صدای آژیرها در تل‌آویو و حیفا و دیگر شهرهای صهیونیستی و حتی روی ناو هواپیمابر آمریکایی به صدا درمی‌آید، دیگر نمی‌توانند القا کنند که با خاک یکسان کردن تل‌آویو و حیفا صرفا یک شعار است، چون فرض این رجزخوانی واقع‌بینانه حسینی و عاشورائی رهبری، در میدان نبرد به یقین تبدیل شده است. ثانیا اشارتا می‌گوییم که تازه هنوز این اول کار است و هنوز نیازی به ورود مستقیم ایران به معادله جنگ احساس نشده است!. چون مکنزی فرمانده پیشین نیروهای آمریکایی در خاورمیانه به عنوان یک ژنرال کارکشته و دارای فهم منطق نظامی که به خوبی پیامدهای معادله ترس و وحشت را درک می‌کند، می‌گوید «من شخصا احترام زیادی برای برنامه پهپادی، موشک‌های کروز و بالستیک ایران قائلم که در یک دهه گذشته با فداکاری‌های بزرگی به عنوان جواهرات ارزشمند خزانه نظامی ایران ساخته شده‌اند و اهمیت آنها کمتر از بمب هسته‌ای نیست»!. در ابتدای جنگ هم که گفته بودیم «شک نکنید غزه پیروز است»! و گفته بودیم که پیروزی غزه با ایجاد «موازنه ترس و وحشت» محقق خواهد شد، باز برخی در داخل و خارج تلاش داشتند با تحریک عواطف و احساسات مردم با پروپاگاندا و توسل به آمار شهدای غزه، در حقانیت آن تحلیل‌ها و واقعیت میدان نبرد شک و تردید ایجاد کنند، اما اکنون همه شواهد و قرائنِ روشن نه در تحلیل‌های سیاسی و رسانه‌ای بلکه در زمین و هوا و دریا و در صحنه نبرد در پیش چشم جهانیان نشان می‌دهد که سیاست معادله ترس و وحشت به خوبی جواب داده و غزه را پیروز میدان کرده است، و از امروز این دیگر تحلیل نیست، بلکه «خبر»ی است که به سرعت همه دنیا دیدند و شنیدند و هر روز می‌بینند و می‌شنوند! ۲- وقتی رهبرمعظم انقلاب فرمودند «رژیم صهیونیستی ۲۵ سال دیگر را نمی‌بیند»، گروه‌های فلسطینی برخلاف دستگاه‌های اطلاعاتی – امنیتی دنیا، پیش و بیش از همه عمق این سخنان و کلیدواژه و کد مستتر در آن را به خوبی و این‌گونه فهم و درک کردند که بدون عمل و فقط با شعار مرگ بر اسرائیل، این رژیم نابود نمی‌شود و برای اینکه اسرائیل ۲۵ سال دیگر را نبیند، باید حرکت و اقدام کرد و هر حرکت و اقدامی هم باید مبنای عاشورایی داشته و بر مبنای حرکت امام حسین (ع) باشد. لذا فقط با تحلیل و نگاه عاشورایی می‌توان به فهم درست چرایی انجام عملیات طوفان‌الاقصی و تحولات بعد از آن رسید و هرگونه تحلیل و سخن بدون مبنا قرار دادن چرایی شهادت سیدالشهدا(ع) در روز عاشورا و پیامدهای آن، عقیم و انحرافی است، که تحلیل آن بماند برای بعد. ... ادامه مطلب