#برادر_شهید🎙: همیشہ چشم‌هایش سرخ و بدنش خستہ بود. می‌گفت بارها شده پشت فرمان مسیرے را در تهران می‌روم و چند دقیقہ بعد می‌بینم کہ دوباره همان مسیر را دارم می‌روم و بعد می‌فهمم پشت فرمان خوابم برده بود. بدون اغراق می‌گویم؛ بسـیار پرکـار بـود. آنجا هم تا جایی کہ شنیدم وضعیتش همین‌طور بود. محمودرضا می‌گفت: دشمنان قصد دارند الگوے مقاومت شیعے را بہ الگوے تکفیری-سلفی در برابر اسرائیل تبدیل کنند. #بخش_سوم #دوست_شهید #محمودرضا_بیضائی ｢ #مصاحبه_با_برادر_شهید🌿｣ #طلبه_بسیجی «ڪـانال‌قهرماناטּ‌‌‌ایراטּ‌‌‌🇮🇷»↶  

تسنیم: گویا ایشان با یک گروه مستندساز ایرانے همکارے می‌کردند و همراهشان بودند. همکارے ایشان با این گروه مستندساز ایرانے چگونه بود؟ #برادر_شهید🎙: نمی‌دانم چطور رفاقت نزدیکے با آقاے محمد تاجیک و آقاے سهیل کریمے برقرار کرده بود. از جزئیات آن اطلاعے ندارم اما ارتباط نزدیکے با این دو هنرمند داشت. محمودرضا سوژه عکس آقاے محمد تاجیک و سوژه فیلمسازے آقاے سهیل کریمے بود. حتے در تدفینش، آقاے تاجیک آمد و از من خواست که اگر اجازه بدهید من وارد قبر شوم و جنازه را من داخل قبر بگذارم. علتش این بود که ایشان از زمان حضور محمودرضا در سوریه کار کرده بود و می‌خواست کار را در تدفین تمام کند. می‌گفت: این بخش آخر کار است. دوربین کوچکے را روی پیشانے نصب کرده بود که وقتے جنازه را داخل قبر گذاشت و وقتے روے چهره را کنار زد تا صورت را روے خاک بگذارد داشت تصویربردارے می‌کرد. من قبل از آقاے تاجیک وارد قبر شدم و خواهش کردم بقیه کنار بروند و توضیح مختصرے درمورد کار آقاے تاجیک دادم تا بگذارند که کار را انجام بدهد. به دوستان گفتم که این یک کار فرهنگے است که به خاطر فرهنگ مقاومت و ایثار انجام می‌گیرد اجازه بدهید کارشان را تکمیل کنند و همه هم احترام گذاشتند. آقاے تاجیک کارش را آنجا تمام کرد ... #بخش_چهارم #دوست_شهید #محمودرضا_بیضائی ｢ #مصاحبه_با_برادر_شهید📻🌿｣ #طلبه_بسیجی «ڪـانال‌قهرماناטּ‌‌‌ایراטּ‌‌‌🇮🇷»↶