eitaa logo
روشنا ( آوای بیداری ) 🇵🇸🏴
1.8هزار دنبال‌کننده
9.9هزار عکس
6.4هزار ویدیو
165 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی گرفتاری خانواده‌ها در آسیب‌های فضای مجازی و همچنین جرائم فضای مجازی را سال‌ها دیده‌ام و از این بی‌قانونی و این ولنگاری فقط مجرمان بهرۀ وافی را می‌برند و این همان مطلوب دولت‌های متخاصم است، حالم بد می‌شود!!!! وقتی مسئولان و مخصوصاً نمایندگان مجلس ماه‌هاست در تصویب و مشهور به این‌قدر منفعلانه عمل می‌کنند، از اعتمادی که به این نمایندگان شد احساس شرم می‌کنم. اما قلب‌م زمانی به درد می‌آید که دستورات امام جامعه و سپهسالار امام زمان علیه‌السلام نه شنیده می‌شود و نه اجرا؟!! پاسخ به طرفداران ولنگاری فضای مجازی و آنانی که می‌گویند برای کاهش تصادفات هم پس جاده‌ها را ببندید!! را از زبان رهبر حکیم انقلاب در این کلیپ بشنوید…
📣 : 💐 🔶 ⁉️ 👆👆 ✅ قاطی شدن آب مسح سر با خیسی صورت💦
18.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📣 : 🛑 💠مثل نامه 🦋 این داستان: 🐤 🍃فرزندان خود را با داستان ها و ضرب المثل های ایرانی آشنا نماییم.
✅تعادل بین زن و مرد در خرج کردن ✍در اسلام سفارش شده است که مرد دست و دلباز باشد و برای امور خانه خسیس نباشد، از طرف دیگر تاکید شده است که زن نباید ولخرج باشد، این نوع رابطه می تواند تعادل ایجاد کند. 💎 امام صادق(ع): بهترین زنان شما زنی است که دارای بویی خوش و دست پختی خوب باشد. هنگامی که خرج می کند، بجا خرج کند، و هنگامی که خرج نمی کند بجا از خرج کردن خودداری ورزد. چنین زنی کارگزاری از کارگزاران خداست و کارگزار خدا نه ناامید می شود و نه پشیمان. 📌بحارالانوار، ج 103، ص 235. #
الهی هم اکنون از‌ من دور کن هر اندیشه‌ای را که به ذکرت مزین نیست ای نوای بینوائی من خیری که در شر نهفته‌ را بر من معلوم کن‌‌ ای قادر مطلق نقل‌های معجزه‌هایت را ‌بر دامن ما بریز تو که عاشق ترینی و وعده هایت درست و شگفت انگیز است و ای مهربان ترین کسانی که در دل مردم شمعی از امید روشن می‌کنند چراغ دلشان را همیشه نورانی بگردان شبتـ🌙ـون بخیر در پناه الهی🌟
✿‍✵✨🍃🌸<❈﷽❈>🌸🍃✨✵✿‍ هـر شــ🌙ــب 🍃🍂داستــــان‌هـــای                    پنـــــدآمــــــوز🍃🍂 ┄┅═✼✿‍✵✿‍✵✿‍✼═┅┄ گويند كه در شهر نيشابور موشی به نام «زيرک» در خانه مردی زندگی می‌كرد زيرک درباره زندگی خود چنين می‌گويد: هرگاه مرد صاحبخانه خوراكی برای روز ديگر نگه میداشت من آن را ربوده و می‌خوردم و مرد هر چه تلاش می‌كرد تا مرا بگيرد كاری از پيش نمی‌برد تا اينكه شبی مهمانی برای مرد آمد او انسانی جهان‌ ديده و سرد و گرم روزگار چشيده بود هنگامی كه مهمان برای مرد سخن می‌گفت صاحبخانه برای آنکه ما را که از ميان اتاق رفت و آمد می‌کردیم فراری دهد دست‌هايش را به ‌هم میزد مهمان از اين كار مرد خشمگين شد و گفت من سخن می‌گويم آنگاه تو كف می‌زنی؟ مرا مسخره می‌كنی؟ مرد گفت برای آن دست میزنم كه موش‌ها بر سر سفره نريزند و آنچه آورده‌ایم را ببرند مهمان پرسيد آيا هر چه موش در اين خانه‌اند همگی جرأت و توان چنين كاری را دارند؟ مرد گفت نه! يكی از ايشان از همه دليرتر است مهمان گفت: بی‌گمان اين جرأت او دليلی دارد و من گمان می‌کنم كه این كار را به پشتيبانی چيزی انجام می‌دهد پس تيشه‌ای برداشت و لانه مرا كند من در لانه ديگری بودم و گفته‌های او را می‌شنیدم در لانه من ١٠٠٠ دينار بود كه نمیدانم چه ‌كسی آنجا گذاشته بود اما هرگاه آنها را می‌ديدم و يا به‌ آن‌ها می‌انديشيدم شادی و نشاط و جرأت من چند برابر می‌شد مهمان زمين را كند تا به زر رسيد و آن را برداشت و به مرد گفت كه دليری موش اين زر بود زيرا كه مال پشتوانه‌ای بس نيرومند است خواهی ديد كه از اين پس موش ديگر زيانی به تو نخواهد رسانيد من اين سخن‌ها را می‌شنیدم و در خود احساس ناتوانی و شكست می‌کردم دانستم كه ديگر بايد از آن سوراخ به جائی ديگر رفت چندی نگذشت كه در بين موش‌های ديگر كوچک شمرده شدم و جايگاه خود را از دست دادم و ديگر مانند گذشته بزرگ نبودم كار به جایی رسيد كه دوستان مرا رها كردند و به دشمنانم پيوستند، پس من با خود گفتم كه هر كس مال ندارد، دوست، برادر و يار ندارد مهمان و صاحبخانه زر را بين خود بخش كردند صاحب‌خانه زر را در كيسه‌ای كرد و بالای سر خود گذاشت و خوابيد من خواستم از آن چيزی باز آرم تا شايد از اين بدبختی رهائی يابم هنگامی كه بالای سر او رفتم مهمان بيدار بود و يک چوب بر من زد كه از درد آن بر خود پيچيدم و توان بازگشت به لانه را نداشتم به سختی خود را به لانه رساندم و پس از آنکه دردم اندكی كاسته شد دوباره آز مرا برانگيخت و بيرون آمدم مهمان چشم به راه من بود چوبی ديگر بر سر من كوفت آنچنان كه از پای درآمدم و افتادم با هزار نيرنگ خود را به سوراخ رساندم درد آن زخم‌ها همه جهان را بر من تاريک ساخت و دل از مال و دارایی كندم آنجا بود كه دريافتم پيش آهنگ همه بلاها طمع است پس از آن به ناچار كار من به جایی رسيد كه به آنچه در سرنوشت است خشنود شدم بنابراين از خانه آن مرد رفتم و در بيابانی لانه ساختم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅آثار هدیه به امام زمان ✍پیامبر اکرم (ص) فرمودند : به یکدیگر هدیه دهید تا نسبت به همدیگر با محبت شوید. به یکدیگر هدیه دهید؛ زیرا هدیه کینه‌ها را می‌برد. ما هم می توانیم با هدیه کلیه اعمال مستحبی مان به امام عصر ثواب آن را به امام زمانمان هدیه کنیم و پیوند محبت و دوستی با امام زمانمان را محکم تر کنیم. 📚 کافی، ج ۵، ص ۱۴۴، ح ۱۴