گاهی قصه ها را باید از چشمها
خواند ، همان چشمهایی که
جز عشق چیزی ندیدند...
#شهید_مهدی_باکری
🌱|@khademin_baft_kerman
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🥖تکهنانهایتهسفره
تو حق نداری از این نانها بخوری!😳
✍یک روز مهدی آمد و گفت: مهمان داریم، جلسه با ....
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┄┄
#شهید_مهدی_باکری
#سیره_شهدا
#خادمین_شهدا_بافت
🌱@khademin_baft_kerman
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
..
Γ♥️🍃••
📝#متن_خاطره
بیت المال !
بهش گفتم:
«توی راه که بر میگردی،یه خورده کاهو و
سبزی بخر.»
گفت:
«من سرم خیلی شلوغه،می ترسم یادم بره.
روی یه تیکه کاغذ هر چی می خواهی بنویس بهم بده.»؛
همون موقع داشت جیبش را خالی میکرد.
یک دفتر چه یادداشت ویک خودکار در آورد گذاشت زمین؛
برداشتمشان تا چیزهایی که می خواستم،برایش بنویسم،یک دفعه بهم گفت:
«ننویسی ها!»
جاخوردم،نگاهش که کردم،به نظرم عصبانی شده بود!گفتم:
«مگه چی شده؟!»
گفت:
«اون خودکاری که دستته،مال بیت الماله.»
گفتم:
«من که نمی خواهم کتاب باهاش بنویسم!دو-سه تا کلمه که بیش تر نیست.»
گفت:
«نه!!.»
✍🏻خاطره ای از سردار #شهید_مهدی_باکری
[فرمانده لشکر 31 عاشورا]
#شهدایی
🔹 بعد از عملیات خیبر، فرماندهان را بردند زیارت امام رضا (ع). وقتی مهدی برگشت توی پد پنج بهم گفت:
◇ برایم سوغاتی جانماز و دو حبه قند و نمک تبرکی آورده بود. نمکش را همان روز زدیم به آبگوشت ناهارمان.
◇ مهدی حال همیشگی را نداشت. گفتم:
«تو از ضامن آهو چه خواستهای که این چنین شدهای؟ نابودی کفار؟ پیروزی رزمندگان؟ سلامتی امام؟»
◇ چیزی نمیگفت. به جان امام که قسمش دادم، گفت: فقط یک چیز...گفتم: چه؟
◇ گفت: «دیگر نمیتوانم بمانم. باور کن. همین را به امام رضا (ع) گفتم. گفتم واسطه شو این عملیات، آخرین عملیات مهدی باشد»
◇ عجیب بود. قبلا هر وقت حرف از شهادت میشد، میگفت برای چه شهید شویم؟ شهادت خوب است اما دعا کنید پیروز شویم. صرف اینکه دعا کنیم تا شهید شویم یعنی چه؟
◇ اما دیگر انقطاعی شده بود. امام رضا (ع) هم خیلی معطلش نکرد و بدر شد آخرین عملیاتش.
(راوی،: دوست و همرزم شهید باکری)
#شهید_مهدی_باکری
#شهادت
#کمیته_خادمین_شهدا_بافت
🌱@khademin_baft_kerman
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خاطرهای شنیدنی از #شهید_مهدی_باکری
باید شهیدان را در همه مراحل زندگی اسوه و سرمشق خودمان قرار دهیم...
#کمیته_خادمین_شهدا_بافت
🌱@khademin_baft_kerman
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•