یك‌روز‌ابراهیـم‌زنگ‌زد‌و‌گفـت: مـٰاشینـت‌رو‌امروز‌استفـٰادھ‌مۍ‌ڪنی؟ گفتـم‌نھ‌همینـطورۍ‌جلوۍ‌در‌خونھ‌افتـٰادھ! اومد‌‌مـٰاشین‌رو‌گرفت‌و‌گفـت‌تـٰا‌عصـر‌بر‌مۍ‌گردم وقتـۍ‌برگشـت‌گفتـم‌ڪجا‌بودۍ؟ گفـت‌:مسـٰافرڪشۍ...!! تعجـب‌ڪردم‌،‌بعد‌گفـت‌،‌اگر‌توۍ‌خونھ‌برنـج‌ و‌روغـن‌یـٰا‌چیزۍ‌داریـد‌،بھ‌همـراھ‌خودت‌بیار بعد‌رفتیـم‌فروشـگاھ‌و‌مقـدارۍ‌برنـج‌و‌روغـن خریدیـم‌،‌از‌پول‌هـٰایۍ‌ڪھ‌بھ‌فروشنـــــــدھ‌ مۍ‌داد‌،‌مشخـص‌بود‌ڪھ‌رفتھ‌مسـٰافرڪشی هر‌چۍ‌‌خریـدھ‌بود‌رو‌بھ‌پـٰاییـن‌شھـر‌بردیـم‌و‌ بھ‌خـٰانوادھ‌هـٰایۍ‌دادیـم‌... بعد‌فھمیدم‌ڪھ‌اینھـٰا‌خانوادھ‌‌هـٰایۍ‌هستنــــد ڪھ‌همسـرنشـٰان‌در‌جبھہ‌هستنــــــــد‌و‌رزمنـدھ‌ هستنـد‌و‌براۍ‌زندگۍ‌بـٰا‌مشڪل‌مواجہ‌شـدھ‌اند. ‹این‌هـٰا‌از‌ڪار‌هـٰاۍ‌خالصـٰانھ‌ابراهیـم‌بود‌ ڪھ‌این‌روزهـٰا‌ڪمتر‌از‌آن‌خبـرۍ‌هسـت. #شهید_ابراهیم_هادی کمیته خادمیــن‌شهــدا سجزے🌱 ↷ 『@khademin_sejzi』

#شهید_ابراهیم_هادی ‌ #سنگر_خاطرات قبل از مسابقات دو رکعت نماز میخوند. پرسیدم: چه نمازی میخونی؟! گفت: دو رکعت نماز میخونم از خدا میخوام یه ‌وقت توی مسابقه حال کسی رو نگیرم! آقا ابراهیم میگفت ؛ همیشه کاری کن که خدا تو رو دید خوشش بیاد؛ نه مردم! آقا ابراهیم میگفت ؛ از مشهور شدن، مهم‌تر اینکه آدم بشیم! خادمیــن‌شهــدا سجزے🌱 ↷ 『@khademin_sejzi』

مثل #شهید_ابراهیم_هادی ❤️‍🩹 آنکه با #گمنام بودن سر کند نام آور است... تولدت مبارک برادرجان🌹 ڪمیته‌خادمیــن‌شھــداسجزے🌱 『@khademin_sejzi』