eitaa logo
❲ خـآدمیـن‌‍شـھدا³¹³࿒ ❳🇵🇸
277 دنبال‌کننده
7.6هزار عکس
4.6هزار ویدیو
109 فایل
•﷽• ⇠مَـن‌بی‌حُسیـن؏ گُمشـده‌ای‌بی‌نِشـانَم، پَس‌بنویس‌تَمـام مَـراخـادم‌الحسیـن‌؏(:" #تو_دعوت_شده_از_مولایی🕊🌿 #خآدمین‌شہدا‌💕 #اطلاعاتمونـ☟︎︎︎ @info_khademin 🌸لینک ناشناسمونه☟︎︎︎ https://harfeto.timefriend.net/16838546674978
مشاهده در ایتا
دانلود
#هر_خیر_وشری_درآنجا_آشکاراست❗️ ✅حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره: آن‌به‌آن [انسان] ترقی و رشد می‌کند. محال است که یک کار خیری برای خدا بکند مغفولٌ‌عنه باشد (نادیده گرفته شود)؛ «لَا يَعْزُبُ عَنْهُ مِثْقَالُ ذَرَّةٍ؛ به اندازه سنگینی ذره‌ای از علم او دور نخواهد ماند»، [ممکن نیست] ملائکه خبردار نشوند، کسی ننویسد، ضبط نکند. باید ملتفت باشد! هر خیری و هر شری از هر کسی صادر شود، در آنجا آشکار است. 📚 به‌سوی محبوب، ص١١۴ کانال حامیان ولایت 🌈👇 #حامیان_ولایت #عجل_لولیڪ_الفرجـــــ @hamivelayk •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
سلام بر اعضا عزیز و همراهان همیشگی 😊 خبر خوب دارم براتون 😊👌🌸 از این به بعد فعالیت های جدید داریم توی کاتال هر روز صبح دعای عهد داریم و شب ها دعای فرج هدیه به آقامون 😁😀 و هر روز داستان سه دقیه در قیامت را میگذاریم 👍 از این بهتر نمیشه . از این به بعد این فعالیت ها تنها در این کانال میشود . کانال حامیان ولایت 👇 @hamivelayk •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
عزیزان امروز چهار پارتی را که قبلا در کانال قبلمون گذاشتم را میگذارم و انشالله از فردا پارت های جدید را در همین کانال دنبال کنید.
1⃣ 😊 گذر ایام (1)🕒 پسری بودم که در مسجد و پای منبر ها بزرگ شده بودم .👦 در خانواده ای مذهبی رشد کردم و در پایگاه بسیج یکی از مساجد شهر فعالیت داشتم . در دوران مدرسه و سال های پایانی دفاع مقدس ، شب و روز ما حضور در مسجد بود . سال های آخر دفاع مقدس ، با اصرار و التماس و دعا و ناله به درگاه خداوند ، سر انجام توانستم برای مدتی کوتاه ، حضور در جمع رزمندگان اسلام و فضای معنوی جبهه را تجربه کنم .🙃 راستی ، من در آن زمان در یکی از شهرستان های کوچک استان اصفهان زندگی میکردم . دوران جبهه و جهاد برای من خیلی زود تمام شد و حسرت شهادت بر دل من ماند . اما از آن روز ، تمام تلاش خودم را در راه کسب معنویت انجام میدادم . می دانستم که شهدا قبل از جهاد اصغر در جهاد اکبر موفق بودند ، لذا در نوجوانی تمام همت من این بود که گناه نکنم . وقتی به مسجد میرفتم سرم پایین بود که یک وقت نگاهم با نامحرم بر خورد نداشته باشد . یک شب با خدا خلوت کردم و خیلی گریه کردم . در همان حال و هوای هفده سالگی از خدا خواستم تا من آلوده به این دنیا و زشتی ها و گناهان نشوم . ══════°✦ ❃ ✦°══════ ♡@hamivelayk
❲ خـآدمیـن‌‍شـھدا³¹³࿒ ❳🇵🇸
#قسمت_اول 1⃣ #کتاب_سه_دقیقه_در_قیامت 😊 گذر ایام (1)🕒 پسری بودم که در مسجد و پای منبر ها بزرگ شده ب
😊 گذر ایام 🕒2⃣ بعد با التماس از خدا خواستم که مرگم را زود تر برساند .🤲 گفتم : من نمی خواهم باطن آلوده داشته باشم . من می ترسم به روز مرگی دنیا مبتلا شوم و عاقبت خودم را تباه کنم . لذا به حضرت عزرائیل التماس میکردم که زود تر به سراغم بیاید !!🥀 چند روز بعد ، با دوستان مسجدی پیگیری کردیم تا یک کاروان مشهد برای اهالی محل و خانواده شهدا راه اندازی کنیم . 🕌 با سختی فراوان ، کار های این سفر را انجام دادم و قرارشد ، قبل از ظهر پنجشنبه ، کاروان ما حرکت کند . روز چهار شنبه ، با خستگی زیاد از مسجد به خانه آمدم . قبل از خواب دوباره یاد حضرت عزرائیل افتادم و شروع به دعا برای نزدیکی مرگ کردم . البته آن زمان سن من کم بود و فکر می کردم کار خوبی میکنم نمی دانستم که اهل بیت ما هیچ گاه چنین دعایی نکرده اند . آن ها دنیا را پلی برای رسیدن به مقامات عالیه در آخرت می دانستند . خسته بودم و سریع خوابم برد نیم هدهای شب بیدار شدم و نماز شب خواندم و خوابیدم . 😴 بلا فاصله دیدم جوانی بسیار زیبا بالای سرم ایستاده . از هیبت و زیبایی او از جا بلند شدم . با ادب سلام کردم . ایشان فرمود :با من چکار داری ؟چرا اینقدر طلب مرگ میکنی هنوز نوبت شما نرسیده . فهمیدم ایشان حضرت عزرائیل است . ترسیده بودم . اما با خودم گفتم اگر ایشان اینقدر زیبا و دوست داشتنی است چرا مردم از او میترسند ؟! می خواستند بروند که با التماس جلو رفتم و خواهش کردم مرا ببرند . التماس های من بی فایده بود . با اشاره حضرت عزرائیل برگشتم به سر جایم و گویی محکم به زمین خوردم ! ══════°✦ ❃ ✦°══════ ♡@hamivelayk
❲ خـآدمیـن‌‍شـھدا³¹³࿒ ❳🇵🇸
#قسمت_اول #سه_دقیقه_در_قیامت 😊 گذر ایام 🕒2⃣ بعد با التماس از خدا خواستم که مرگم را زود تر برساند
😊 گذر ایام 🕓3⃣ در همان عالم خواب ساعتم را نگاه کردم . راس ساعت 12 ظهر بود . هوا هم روشن بود . موقع زمین خوردن ، نیمه چپ بدن من به شدت درد گرفت . در همان لحظات از خواب پریدم . نیمه شب بود . می خواستم بلند شوم اما نیمه چپ بدن من شدیداً درد میکرد !! خواب از چشمانم رفت . ایندچه رویایی بود ؟🤔 واقعا من حضرت عزرائیل را دیدم !؟ ایشان چقدر زیبا بود !؟☺️ روز بعد از صبح زود دنبال کار های سفر مشهد بودم . همه سوار اتوبوس ها بودند که متوجه شدم رفقای من ، حکم سفر را از سپاه شهرستان نگرفته اند . سریع موتور پایگاه را روشن کردم و با سرعت بهسمت سپاه رفتم در مسیر برگشت ، سر یک چهار راه ، راننده پیکان 🚗 بدون توجه به چراغ قرمز 🚦 جلو آمد و از سمت چپ با من بر خورد کرد . آنقدر حادثه شدید بود که من پرت شدم روی کاپوت و سقف ماشین و پشت پیکان روی زمین افتادم . نیمه چب بدنم به شدت درد میکرد . راننده پیکان پیاده شد و بدنش مثل بید می لرزید . فکر میکرد من حتما مرده ام . یک لحظه با خودم گفتم: پس جناب عزرائیل به سراغ ما هم آمد . 😃 آنقدر حادثه شدید بودکه فکر کردم الان روح از بدنم خارج می شود . به ساعت مچی روی دستم نگاه کردم . ساعت دقیقا 12 ظهر بود. نیمه چپ بدنم خیلی درد می کرد ! یکباره یاد خواب دیشب افتادم . با خودم گفتم این تعبیر خواب دیشب من است . من سالم می مانم . حضرت عزرائیل گفت که وقت وقت رفتنم نرسیده . زائران امام رضا (علیه السّلام ) منتظرند . باید سریع بروم . از جا بلند شدم . راننده پیکان گفت :شما سالمی !🤔 گفتم:بله . موتور را از جلوی پیکان بلند کردم و روشنش کردم...... ══════°✦ ❃ ✦°══════ ♡@hamivelayk
❲ خـآدمیـن‌‍شـھدا³¹³࿒ ❳🇵🇸
#قسمت_اول #کتاب_سه_دقیقه_در_قیامت 😊 گذر ایام 🕓3⃣ در همان عالم خواب ساعتم را نگاه کردم . راس ساعت
😊 گذرایام🕒4⃣ با اینکه خیلی درد داشتم به سمت مسجد حرکت کردم . راننده پیکان داد زد :آهای مطمئنی سالمی ؟🤔 بعد با ماشین به دنبال من آمد. 🚗 او فکر میکرد هر لحظه ممکن است که من به زمین بخورم . کاروان زائران مشهد حرکت کردند . 🚊 درد آن تصادف و کوفتگی عضلات من تا دو هفته ادامه داشت . بعد آن فهمیدم که تا در دنیا فرصت هست باید برای رضای خدا کار انجام دهم و دیگر حرفی از مرگ نزنم . هر زمان صلاح باشد خودشان به سراغ ما خواهند آمد ، اما همیشه دعا میکردم مرگ ما با شهادت باشد . 🤲 در آن ایام ، تلاش زیادی کردم تا مانند برخی رفقایم ، وارد تشکیلات سپاه پاسداران شوم . اعتقاد داشتم که لباس لباس سبز سپاه👕 ،همان لباس یاران آخر الزمانی غایب از نظر است . تلاش من بعد از چند سال محقق شد و پس از گذراندن دوره های آموزشی ، در اوایل دهه هفتاد وارد مجموعه سپاه شدم .🙃 این راهم باید اضافه کنم که ؛من از نظر دوستان و هم کارانم ، یک شخصیت شوخ ، ولی پر کار دارم . یهنی سعی میکنم کاری که به من واگذار شده را درست انجام دهم ، اما همه رفقا میدانند که حسابی اهل شوخی و بگو و بخند و سر کار گذاشتن و.....هستم . رفقا میگفتند که هیچ کس از همنشین شدن با من خسته نمیشوند . در مانور های عملیاتی و در اردو های آموزشی ، همیشه صدای خنده از چادر ما به گوش میرسید . مدتی بعد ، ازدواج کردم و مشغول فعالیت روزمره شدم . خلاصه اینکه روزگار ما مثل خیلی از مردم ، به روزمرگی دچار شد و طی میشد . روز ها محل کار بودن و معمولا شب ها با خانواده . برخی از شب ها در مسجد یا هیئت محل حضور داشتیم. حدود هیجده سال از حضور من در سپاه گذشت .یک روز اعلام شد که برای یک ماموریت جنگی آماده شوید . 😀 ══════°✦ ❃ ✦°══════ ♡@hamivelayk
قرار شبانه 🕙 دعـــــــــای فـــــــــــرج 🔸بسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحیم🔸 ⚜اِلهی عَظُمَ الْبَلآءُ وَبَرِحَ الْخَفآءُ وَانْکَشَفَ الْغِطآءُ وَانْقَطَعَ الرَّجآءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّمآءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَیْکَ الْمُشْتَکی وَعَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّهِ وَالرَّخاَّءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ اُولِی الاْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَعَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کلمح الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ وَانْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی السّاعَهَ السّاعَهَ السّاعَهَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمین بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرینَ.⚜ 🇮🇷 #بسوی_دولت_اسلامی 🇮🇷 #مجلس_جوان_انقلابی 🇮🇷 #مقاومت_اسلامی ☑کانال صاحب الزمان(عج)👇 #گل_نرگس @hamivelayk 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
#جنبش_مهدوی عزیزان بیایید برای خون خواهی از مسلمانان هند همگی باهم دیگه این عکس را به عنوان پروفایل خود قرار بدهیم . #کشتار_مسلمانان_هند_را_متوقف_کنید ══════°✦ ❃ ✦°══════ ♡@hamivelayk #گل_نرگس
قرآن را هم از ادامه میگذارم و انشالله از این به بعد قرآن روزی یک صفحه هم در همین کانال دنبال میکنید. ══════°✦ ❃ ✦°══════ ♡@hamivelayk
را هم که یک هفته هست انجام ندادیم را در یان کانال مشاهده خواهید کرد . 😊 ببخشید دیر شد ولی الانم برای قرار گذاشتن با آقا دیر نیست .
#قرار_مهدوی من امروز جمعه چهارم ۱۳۹۸/۱۲/۱۶ مصادف با ۱۱ رجب ۱۴۴۱ با امام زمانم عهد میبنندم که در هر شرایطی در هرشرایطی یاد او و توکل و توسل بر او و خداوند را از یاد نبرم 😊 به خصوص در این شرایط که توکل و توسل بر خداوند لازم و ضروریست . #توکل_بر_خدا #توسل_بر_خدا #عجل_لولیڪ_الفرجـــــ #التماس_دعای_فرج ══════°✦ ❃ ✦°══════ ♡@hamivelayk #گل_نرگس