<🌲•°•› ‌- - بذاࢪیدزمان‌بهتون‌ثابت‌ڪنہ‌ڪۍࢪفیقہ.. خیلیادَم‌ازࢪفاقت‌میزنن..! امااون‌باوفایۍࢪفیقہ.. ڪہ‌چند‌پلہ‌بہ‌خدا‌نزدیڪت‌ڪنہｼ آره..اونونگھش‌داࢪ... - - 🚛⃟🌲¦⇢ #ࢪفیقونہ 🚛⃟🌲¦⇢ #خآدم‌‌الشهید ـ ـ ـ ـــــ❁ـــــ ـ ـ @khademin_shohada_313

چقدر ازش بدم میاد😐😂💔 وقتی فیلمو میبینم قیافم😒 @khademin_shohada_313

مژده 📣📣 مژده 📣📣 ❇️هل من ناصر ینصرنی⁉️ 🌟همایش بزرگ با حضور استاد توانمند کشوری دراستان اصفهان ☀️ امام کاظم علیه السلام فرمودند: امر به معروف و نهی از منکر کنید، وگرنه #شرورترین افراد جامعه بر شما #مسلط خواهند شد و در این صورت بهترین‌های شما هم اگر دعا کنند، دیگر مستجاب نخواهد شد! (اصول‌کافی جلد ۵ صفحه ۵۶) 🔸به زودی همایش استاد #دکتر_تقوی مدرس حوزه و دانشگاه کارشناس علوم قرآن و حدیث در اصفهان با موضوع امر به معروف و نهی از منکر👇👇 ◀️مکان :  اصفهان، میدان شهدا، ابن سینا، داخل حسینیه بنی فاطمه ◀️زمان :ساعت ۹صبح ، ۱۹ آذرماه ☀️امام خامنه ای : من می خواهم این واجب فراموش شده اسلام رابه یاد شما بیاورم. ➖شرکت برای عموم متدینین آزاد هست.

سلامۍبۍجواب ازجانب‌خوبان‌نمۍماند بہ‌سمت‌ڪربلاهرصبح میگویـم؛سلام‌آقـا.. 💔🥺 @khademin_shohada_313

✍داستان عجیب سید شفتی... ‌🎙#استاد_مسعود_عـــالے •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• @khademin_shohada_313

سلام عزیزان 🤚 کسانی که تمایل به شرکت در چله ی صلوات شهدایی دارند به این گروه مراجعه کنند 🌸🌿 https://eitaa.com/joinchat/528416868C03763bf66e

با سلام حتما وسایل شخصی جهت اقامه نماز باران برداشته شود

جوانی عاشق دختر عمویش شد❤️ عمویش یکی از رؤسای قبایل عرب بود. جوان رفت پیش عمو و گفت: عموجان من عاشق دخترت شده‌ام آمدم برای خواستگاری...💑 عمو گفت: حرفی نیست ولی مهر دختر من سنگین است...! عاشق گفت: عموجان هرچه باشد من می‌پذیرم🙈 عموگفت: در شهر بدی‌ها (مدینه) دشمنی دارم که باید سر او را برایم بیاوری آنوقت دختر از آن تو...!! جوان گفت: عموجان این دشمن تو اسمش چیست...؟! عمو گفت: اسم زیاد دارد؛ ولی بیشتر او را به نام علی‌بن‌ابیطالب می‌شناسند...🌿 جوان عاشق فوراً اسب را زین کرد با شمشیر و نیزه و تیر و کمان و سنان راهی شهر بدی‌ها شد...🏇 به بالای تپّه‌ی شهر که رسید دید در نخلستانـــ🌴 جوان عربی در حال باغبانی و بیل زدن است. به نزدیک جوان عرب رفت. + ای مرد عرب تو علی را می‌شناسی...؟! ـــ جوان عرب گفت: تو را با علی چه‌کار است...؟! + آمده‌ام سرش را برای عمویم که رئیس و بزرگ قبیله‌مان است ببرم چون مهر دخترش کرده است...!🎁 ـــ تو حریف علی نمی‌شوی...!! + مگر علی را می‌شناسی...؟! ـــ بله من هر روز با او هستم و هر روز او را می‌بینم..! + مگر علی چه هیبتی دارد که من نتوانم سر او را از تن جدا کنم...؟!🤔 ـــ قدی دارد به اندازه‌ی قد من هیکلی هم‌هیکل من...! + خب اگر مثل تو باشد که مشکلی نیست...!! ـــ اول باید بتوانی من را شکست بدهی تا علی را به تو نشان بدهم...!! خب حالا چی برای شکست علی داری...؟! + شمشیر و تیر و کمان و سنان...!!⚔🛡 ـــ پس آماده باش.. + خنده‌ای بلند کرد و گفت: تو با این بیل می‌خواهی مرا شکست دهی ...؟! پس آماده باش.. شمشیر را از نیام کشید.🗡 + اسمت چیست...؟! ـــ عبدالله...!! (بنده‌ی خدا) و پرسید نام تو چیست...؟! + فتاح و با شمشیر به عبدالله حمله کرد... عبدالله در یک چشم بهم زدن کتف و بازوی جوان عاشق را گرفت و به آسمان بلند کرد و به زمین زد و با خنجـ🔪ـر خود جوان عاشق خواست تا اودور که دید اشک از چشم‌های جوان عاشق جاری شد...😭 ـــ چرا گریه می‌کنی...؟! + من عاشق دختر عمویم بودم آمده بودم تا سر علی را ببرم برای عمویم تا دخترش را به من بدهد حالا دارم به‌ دست تو کشته می‌شوم...😓 مرد عرب ، جوان عاشق را بلند کرد و گفت: بیا با این شمشیر سر مرا ببُر و برای عمویت ببَر...!! + مگر تو کی هستی ...؟! ـــ منم (( اسدالله الغالب علی‌بن ابیطالب )) که اگر بتوانم دل بنده‌ای از بندگان خدا را شاد کنم؛ حاضرم سر من ، مِهر دختر عمویت شود..!!!😇 جوان عاشق بلند بلند زد زیر گریه و به پای مولای دو عالم افتاد و گفت: من می‌خواهم از امروز غلام تو شوم یاعلی😍 پس 👈🏽 فتاح شد 👈🏻 قنبر غلام علی‌بن ابیطالب... #عاشق 🆔 @Khademin_shohada_313

📸 بدون شرح... #جوانی #عمر @khademin_shohada_313

صبحتون شهدایی

📽 روستایی در شمال اوکراین که تک فرزندی در آن معنی ندارد.😍 🔺خانواده ١٩ فرزندی! 👤 به باور اهالی روستا فرزند بیشتر، خوشبختی بیشتر می‌آورد 🥀🥀🥀🥀🥀 @khademin_shohada_313