خادمالشهداء شهرستانخنداب🌷
زهـرا ۜپهلـوش شکست ؛ علـﷺـی قلبش . .
همان علی که میگفت:
اگر تمام عرب باهم همدست شوند
و مقابلم بایستند،
توان مقابله با من را ندارند؛
وقتی حسن و حسین در مسجد
خبر همسرش را برایش آوردند؛
زانویش لرزید و با صورت
به زمین خورد و بیهوش شد...
آب بر صورتش پاشیدند،
به هوش که آمد فرمود:
ای دختر محمد؛
تا زنده بودی مصیبتم را به تو میگفتم،
بعد از تو چگونه آرام بگیرم...؟!
#اولمظلومعلیبنابیطالب🖤
-بیتالاحزان،ص۲۴۹-
خادمالشهداء شهرستانخنداب🌷
فاطمه جان ؛ خرمای نخلستانِ من خرمای ختمت شد ، همسایهها خوردند و خندیدند و رفتند .. #فاطمیه💔
همان علی که میگفت:
اگر تمام عرب باهم همدست شوند
و مقابلم بایستند،
توان مقابله با من را ندارند؛
وقتی حسن و حسین در مسجد
خبر همسرش را برایش آوردند؛
زانویش لرزید و با صورت
به زمین خورد و بیهوش شد...
آب بر صورتش پاشیدند،
به هوش که آمد فرمود:
ای دختر محمد؛
تا زنده بودی مصیبتم را به تو میگفتم،
بعد از تو چگونه آرام بگیرم...؟!
#اولمظلومعلیبنابیطالب🖤
-بیتالاحزان،ص۲۴۹-