eitaa logo
خادم‌الشهداء‌شهرستان‌خنداب
316 دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
2.1هزار ویدیو
55 فایل
سلام بر آن‌هایی که رفتند تا بمانند و نماندند تا بمیرند و تا اَبد به آنانکه پلاکشان را از گردن خویش درآوردند تا مانند مادرشان گمنام و بی‌مزار بمانند مدیونیم🌷 《تقدیم به ساحت مقدس حضرت‌زهرا(س) به امید گوشه چشمی》🍃 (نذورات) : 5892101593840107
مشاهده در ایتا
دانلود
خادم‌الشهداء‌شهرستان‌خنداب
ایشاالله تاسوعا پیش عباسم...♥️ به‌یاد شهید‌مدافع‌حرم سید مصطفی‌صدرزاده🌱 #شهید‌تاسوعا 🥀@khademin_sh
یه روز جلو حـرم بـی بـی جان یکی از رزمنده ها به طعنـه گفت: داستان چیـه شماها همـش به دست و پاتون تیر میخوره و شهیـد نمیشیـن؟ عصبانـی شدم اومدم جوابشـو بدم که مصطفـی دستمو گرفت و با خنده گفت: حاجـی تو صف وایستادیـم تا نوبتمون بشـه شما که پیشکسوت جهادیـن زودتر برین جلو ملـت معطلن!
خادم‌الشهداء‌شهرستان‌خنداب
میگفت: زنُ بچمُ هفت جد و آبادم فدایِ یه کاشیِ حرم حضرت‌زینب‌(س)🖤 🌱 🥀@khademin_shohada_khondab
می‌گفت: بچه‌ها‌ برام‌ دعا‌ کنید... اگه‌ شهید‌ شم‌، خیلی دستم‌ بازتر‌ می‌شه، بیشتر ‌می‌تونم‌ کار‌ فرهنگي کنم... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
مصطفی خیلی بی ریا بود... ازمنطقه که میگفت یک بار نگفت من ... همش میگفت بچه ها. کمتر کسی میدونست فرمانده گردان شده. صحبت هایش همیشه با این حرف حضرت امیر بود: چه بسیارند عبرت ها و چه اندک عبرت گیرنده ها... 🌹دوستی رو چند روز قبل جایی دیدم که از همرزمان شهید بود .میگفت : مصطفی رو لحظه شهادت هم دیدم .میگفت : همیشه موقع عملیات بچه هارو جمع میکرد یک گوشه و میگفت که هیچوقت مغرور نشید به اینکه اینجا چه کاره اید... میگفت همه را در یک سطح میدونست وفرق نمیگذاشت. میگفتن که هر جا به معبری میرسیدند که خطرناک بود مصطفی خودش اول میرفت تا اگر اونجا تو تیررس دشمن بود سپر انسانی بقیه بشه و نگذارد بقیه صدمه ببینن. همون اقا میگفت: با دشمن فاصلمون کم بود رفیقمون رفت برگ درخت زیتون بیاره برای استتار که یهو با تیر زدنش. میگفت اون یک تیکه زیر آتش بود... مصطفی رفت زیر آتیش دشمن و اون شهید را بیرون کشید. ‍