eitaa logo
🚩کمیته خادمین شهداء محلات
139 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
2هزار ویدیو
12 فایل
#خادم‌الشهدا فقط یک مدال بر روی سینه نیست! یک راه و یک هدف است‌ و کسانی می‌توانند هم‌مسیر باشند که اَدا و اِدّعا را دفن کنند.. ┄┄┅┅┅❅🌷❅┅┅┅┄┄ کمیته خادمین شهدا شهرستان محلات (واحد خواهران) ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
مشاهده در ایتا
دانلود
🚩کمیته خادمین شهداء محلات
🌷 #سالگرد_شهادت
نام و نام خانوادگی : شهید مجتبی ابوطالبی تاریخ و محل تولد: 1341- نیم ور تاریخ و محل شهادت: 1365/6/14 خرمشهر (پاسگاه زید) زندگی نامه : او در سال 1341 چشم به جهان گشود، در کودکی متین بود و پرتلاش، به تحصیل علاقه خاصی داشت و در کنارش از کارکردن ابایی نداشت. همراه پدر کار می کرد و از او تجربه می آموخت تا جایی که در نوجوانی همچون پدرش از مهارت بنایی برخوردار بود. او سرشار از محبت بود و عشق ورزیدن به پدر و مادر و اطاعت از اوامرشان برای او لذت بخش بود. هرگز لبخند از لبانش دور نمی شد. شوخ طبعی و مهربانی از خصوصیات بارز او بود. اگر با او آشنا می شدید هرگز فراموشش نمی کردید چرا که او دوستی وفادار بود و رفیقی شفیق، صداقت پیشه بود و نجابت در وجودش، همیشه به یادتان می ماند. حتی اگر به مسافرت می رفت با سوغاتی هر چند مختصر این وفاداری را ثابت می کرد. دریا دلی بود که همه این را به خوبی می دانستند، محرم اسرار بود و وجودش سرشار از اعتماد ، اگر او را دیده بودید ظاهر آراسته و روح لطیفش شما را به خود جذب می کرد. برای همه چه کودک و چه جوان و بخصوص اشخاص پیر احترام خاصی قائل بود، به صله رحم اصرار داشت. به تفریحات سالم علاقه خاصی داشت و ورزش سرلوحه تفریحات او بود، به خصوص که در ورزش کشتی نیز سر رشته داشت. وی در مسابقات متعددی شرکت نمود که حکم های قهرمانی و مدال هایش یادگار آن روزهاست. او هرگز به موفقیت هایش غره نمی شد و براستی که قهرمان بود، چرا که در ورزش، جوانمردی را مقدم بر کسب مقام می دانست. هنرمند بود و در کشیدن نقشه های سه بعدی و نقاشی روی آینه مهارت داشت. عشق به اسلام او را تبدیل به شخصی مومن و متعهد نموده بود. نمازش هرگز ترک نمی شد و روزه هایش را می گرفت. او همچنین به حضرت امام ارادت خاصی داشت تا جایی که در سال 1359 هنگام تشریف فرمایی امام به شهر قم او با جمعی از دوستان پای پیاده به دیدار امام شتافتند. او همیشه این دیدار را بهترین واقعه زندگیش می دانست. آنگاه که لباس مقدس سربازی را بر تن کرد، به لشگر 92 زرهی اهواز پیوست و بعد از یک سال و چند ماه خدمت خالصانه در تاریخ 1365/6/14 در منطقه عملیاتی خرمشهر پاسگاه زید به فیض شهادت نائل آمد. روحمان با یادش شاد و راهش پر رهرو باد ... 🌷 تقدیم به روح مطهر و بزرگش صلوات 🌷 @khademin_shohada_mahallat
نام و نام خانوادگی: شهید حسینعلی علی اصغری تاریخ و محل تولد: 1346/5/10 - ارقده تاریخ و محل شهادت: 1360/6/18 - تنگه حاجیان زندگی نامه: شهید حسینعلی علی اصغری فرزند علی اکبر در روستای ارقده از توابع محلات، در یکی از خانواده های مذهبی و انقلابی، دیده به عالم گشود. ایشان فرزند اول خانواده بود و پدر و مادرش علاقه زیادی به او داشتند. او از همان ابتدای تولدش در سایه محبت های پدر و مادر مؤمن، پرهیزکار و با تقوایش بود و کودکی را در این شرایط پشت سر می گذاشت. در محیط مذهبی روستا ایمان و تقوایش را رشد میداد و از همان کودکی نمازهایش را می خواند و روزه هایش را تا جایی که می توانست در ماه رمضان می گرفت و همیشه برای مراسمات عزای سید و سالار شهیدان(ع) لحظه شماری می کرد و یکی از خادمان ثابت هیئت محل بود. در سن هفت سالگی در سال 1347 وارد مدرسه ابتدایی شد و با توجه به نبود امکانات و مشکلات اقتصادی، تا کلاس سوم ابتدایی خواند و بعد از آن ترک تحصیل کرد. از همان کودکی برای کمک به پدرش و برای کمک به امرار معاش خانواده به کشاورزی می رفت. جوان پر تلاش و خستگی ناپذیری بود و به همین کار کشاورزی بسنده نمی کرد و مدتی به رانندگی و مدتی هم به کارگر و بنایی می پرداخت. یک سال پس از پیروزی انقلاب، در هجده سالگی با دختر عمویش ازدواج کرد و زندگی مشترک را آغاز کرد و از روستای خودشان به روستای باقرآباد تغییر منزل داد. با آغاز جنگ تحمیلی، دیدن تجاوزات رژیم بعثی عراق برایش غیر ممکن بود و با تمام علاقه ای که به همسرش داشت، مقدمات سربازی را فراهم کرد و به عنوان سرباز وظیفه لشکر 31 کرمانشاه از طریق ارتش به جبهه اعزام شد. مدت کمی در جبهه خدمت کرد، ولی در همین مدت اندک از خودش رشادت های زیادی نشان داد. او در هجدهم شهریورماه سال 1360 در درگیری با دشمن بعثی در منطقه تنگه حاجیان به فیض شهادت نائل گردید و پیکر مطهرش در گلزار شهدای شهر محلات به خاک سپرده شد. 🌷 تقدیم به روح مطهر و بزرگش صلوات 🌷 @khademin_shohada_mahallat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙به صوت شهید مدافع حرم سید علی زنجانی: برادران؛ از جمله صفاتی كه در احاديث برای ياران بقية‌الله الاعظم شمرده شده اين است: چه صفاتی؟ قلب‌هايشان به صلابت آهن است و به آن قلب‌ها هيچ شكی در مورد وجود خداوند رخنه نمی‌كند. گويا همه آنان از يک پدر و مادر زاده شده‌اند. با يكديگر همدل‌اند و از صميم قلب به يكديگر محبت می‌ورزند و همديگر را نصيحت می‌كنند. گويی دل‌هایشان چراغدان است. روايت چنين می‌گويد. آن‌ها در روز همانند شير و شب‌هنگام به مانند راهبان‌اند. اگر به كوه حمله برند آن را از بيخ برمی‌كنند. آرزويشان مرگ است و به كشته شدن در راه خداوند دعوت می‌كنند. @khademin_shohada_mahallat
نام و نام خانودگی : عباس محمدی تاریخ تولد : 1346/06/04 محل تولد : محلات تاریخ شهادت : 1363/06/21 سن : 17 سال محل شهادت : سد دز زندگی نامه:شهید عباس محمدی در چهارمین روز از شهریورماه سال 1346 در خانواده ی مذهبی و مؤمن در شهر محلات متولد شد. زمان تولدش آغاز بحبوحه های انقلاب اسلامی بود. همان زمان که مردم ایران زمین از جور و ستم حکومت طاغوت به تنگ آمده بودند و در راستای براندازی آن می کوشیدند. در سال 1353 وارد دبستان ابتدایی ایرانشهر سابق شد و دوران کودکی را با موفقیت به پایان رساند. در دوران راهنمایی وی توأم با شروع انقلاب اسلامی و آغاز حرکت رهایی بخش امت حزب الله جهت سرنگونی رژیم کفر و الحاد ستم شاهی بود. عباس با وجود سن کم در راهپیمایی ها و جلسات مذهبی شرکت فعال داشت. پس از پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری زعیم عالی قدر حضرت آیت الله العظمی امام خمینی(قدس سره) از پا ننشسته و همراه دیگر برادران در امر تبلیغات کمک شایانی می کرد. با شروع جنگ تحمیلی وی 15 سال بیشتر نداشت و همیشه در آرزوی رفتن به جبهه به سر می برد. تا اینکه برادر بزرگش علی اصغر عازم جبهه گردید و پس از مدتی در نبردی سخت و دلاورانه به اسارت مزدوران بعثی درآمد و این یکی دیگر از علل انزجار و تنفر وی از رژیم بعثی – صهیونیستی عراق شد. در سن 16 سالگی به عضویت بسیج درآمد. وی پس از ورود به بسیج عشق و علاقه اش به جبهه زیادتر شد تا البته عشق به لقاءالله و حفظ کشور اسلامی جهت اعزام به جبهه ثبت نام کرد لکن سن کم باعث عدم رضایت مسئولین جهتبعد از 2 ماه آموزش به خطه خونرنگ کردستان اعزام شد. تحرک و شجاعت او زبانزد فرماندهان و همسنگرانش بود. بعد از مدتی همچون پرنده ای در قفس از دوری جبهه به بال و پر زدن آمده بود با حال و هوایی دیگر راهی جبهه شد و این بار عباس به جبهه های جنوب رفت و در واحد تخریب مشغول خدمت شد. روحش اوج گرفته و بی صبرانه منتظر شتافتن به سوی دوست بود. برای او از زنده بودن و زندگی کردن در دنیا همچون قفسی تنگ و تاریک بود و در تلاش بود تا اوج گیرد و پرواز کند تا به خدایش ملحق شود و این عشق او را وا می داشت تا سر حد جان فداکاری کند. او در حالی که بسیجی گردان ولیعصر(عج)از لشکر 17 علی بن ابیطالب(ع) بود در بیست و یکم شهریورماه سال 1363 در سد دز هنگام آموزش غرق شد و به شهادت رسید. پیکر مطهر شهید در زادگاهش به خاک سپرده شد. @khademin_shohada_mahallat
نام و نام خانودگی : مهدی زارع محلاتی تاریخ تولد : 1346/10/25 محل تولد : محلات  تاریخ شهادت : 1366/06/22 سن : 20 سال محل شهادت : شلمچه نام عملیات : پدافندی شغل : سرباز عضویت : وظیفه سپاه زندگی نامه :شهید مهدی زارع محلاتی در بیست و پنجم دیماه 1346 در خانواده ای متعهد و مذهبی در شهرستان محلات متولد شد. تحصیلاتش را تا کلاس پنجم ابتدایی ادامه داد و از آن به بعد به همراه پدرش به شغل بنایی مشغول بود. هنگامی که موعد خدمت سربازی اش فرا رسید. جنگ همچنان ادامه داشت و او که برای دفاع از کشورش منتظر فرصتی بود در تیرماه 1365 به عنوان پاسدار وظیفه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مشغول به خدمت گردید. دوره آموزشی را که پشت سر گذاشت پس از یک مرخصی کوتاه مدت عازم جنوب کشور شد تا ادامه خدمتش را در لشکر 17 علی بن ابیطالب (ع) ادامه بدهد. او چهارده ماه در منطقه عملیاتی جنوب با هر چه در توان داشت به مقابله با ارتش بعث عراق پرداخت و در بیست و دوم شهریور 1366 در شلمچه با اصابت ترکش توپخانه دشمن به شهادت رسید. مزار این شهید والامقام در شهرستان محلات می باشد. @khademin_shohada_mahallat
نام و نام خانودگی : محمدرضا ملک محمدی تاریخ تولد : 1315/11/10 محل تولد : محلات تاریخ شهادت : 1361/06/25 سن : 46 سال  محل شهادت : کردستان  نام عملیات : درگیری با گروهک های ضد انقلاب شغل : کادر عضویت : کادر ژاندارمری زندگی نامه:شهید محمدرضا ملک محمدی، در دهم اسفندماه سال 1315 در شهرستان محلات قدم به گیتی نهاد. تحصیلات ابتدایی خود را در زادگاهش به پایان رساند و پس از مدتی به خدمت ژاندارمری درآمد. در طول دوران خدمت صادقانه انجام وظیفه نمود. سند ایمان و صداقت او در زندگی مؤمنانهاش بود. در سال 1343 ازدواج کرد و در زمان شهادت پنج فرزند داشت. اخلاق اسلامی، تعهد اجتماعی و شور انقلابیاش ستودنی بود. پیروزی انقلاب اسلامی، برشور و ایمان و تعهد او افزود. او هیچگونه نا خالصی را در اصالت انقلاب نمیپذیرفت و با همین انگیزه همواره باحذب الله همگام بود. به روحانیت و خط امام(قدس سره) علاقه شدید داشت، عمل به احکام و وظایف شرعی در دیدگاه او اهمیتی بسزا داشت. به نماز اهتمام فوق العاده نشان میداد. همواره به فکر فقرا و محرومان بود و همه را به صبر و استقامتفرا میخواند.شعار ایشان این بود که مسجد سنگر مؤمن است و باید آن را حفظ کرد. این مساجد هستند که کشت دشمنان اسلام  را به لرزه درآوردهاند و انقلاب عظیم ما از این سنگرها شروع شد. در زمان جنگ تحمیلی، کردستان همچون تنگه احد بود که مدافعان دلیر میطلبید تا هجوم دشمن را جلوگیری کنند و زمانی که ضدانقلاب در کردستان چنگ و دندان می نمود و فاجعه به بار میآورد زنده یاد محمدرضا به اتفاق عده ای ازهمرزمانش به کردستان اعزام شدند و کس از رشادت های بسیار در بیست و پنجم شهریورماه سال 1361 هنگام درگیری با گروهکهای ضدانقلاب در منطقه سنندج به درجه رفیع شهادت نائل آمدند. پیکر مطهر شهید در زادگاهش به خاک سپرده شد. @khademin_shohada_mahallat
🌷 نام و نام خانودگی : علیرضا یزدانی فر تاریخ تولد : 1335/10/01 محل تولد : محلات تاریخ شهادت : 1379/06/25 سن : 44 سال محل شهادت : محلات  نام عملیات : آموزشی شغل : کارمند جهاد عضویت : بسیجی
نام و نام خانودگی : مرتضی خاکپور تاریخ تولد : 1340/09/19 محل تولد : خمین تاریخ شهادت : 1376/06/26   سن : 36 سال محل شهادت : پاکستان شغل : دانشجو/خلبان عضویت : کادر سپاه زندگی نامه ؛شهید مرتضی خاکپور فرزند حسن در تاریخ نوزدهم آذرماه سال 1340 در یکی از دور افتاده ترین روستای شهر محلات به نام حفین در خانواده ای مذهبی و انقلابی دیده به جهان گشود. ایشان در خانواده ای پر جمعیت زندگی می کرد و چهار خواهر و پنج برادر داشت. با توجه به این که روستایشان فاقد هر گونه فضای آموزشی و مدرسه بود به مدت دو سال راه بین روستا و شهر را با سختی تمام می پیمایید تا از درس و مدرسه عقب نماند. خانوده اش برای کم کردن مشقت راه و سختی مسیر، مجبور به ترک کردن روستا شدند تا ایشان در درسش سستی نکند. او دروس ابتدایی و راهنمایی را با موفقیت گذراند و برای ادامه تحصیل راهی هنرستان شد. هنوز دو سالی را در این فضای آموزشی سپری نکرده بود که زمزمه های انقلاب در سال 57 به گوش رسید و ایشان فعالانه و چشمگیر در تمامی صحنه های انقلاب و تظاهرات، شرکت کردند و در ضمن ادامه تحصیل در بسیج و پایگاه مقاومت محل ، عضویت داشته. با توجه به شروع جنگ توسط رژیم بعثی عراق خود را موظف دید، به یاری هم رزمانش بشتابد و برای اسلام و انقلاب خودش و جانش را نثار کند. همان سال ها بود که به سنت پیامبر (ص) عمل کرد و زندگی مشترک خود را آغاز کرد و ثمره زندگی اش یک دختر و یک پسر بود. پس از چندی برای خدمت بیشتر وارد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شد و در جبهه ها حضور فعال داشت. او مجاهدانه و دلیرانه در عملیات ها حضور داشت در سال 1362 به عنوان محافظ امام جمعه، خدمت می کرد. هر جا که به او نیاز داشتند مخلصانه برای اسلام و انقلاب خدمت می کرد.و پس از فراگیری تخصص ها برای ماموریتی به پاکستان رفت. پس از آن که دشمن از تلاش بی حد ایشان برای کمک به محرومان مطلع شد سعی در از بین بردن آنها را داشت و در آخر به دست ایادی مزدور استکبار جهانی یعنی سپاه صحابه این قاتلان حضرت فاطمه (س) و امامان (ع)، در بیست و ششم مهر ماه سال 1376 به درجه رفیع شهادت نائل گردید. پیکر مطهر شهید در گلزار شهدای شهر محلات به خاک سپرده شد. @khademin_shohada_mahallat
31.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شب جمعه است، هوایت نکنم می میرم.. شهید مهدی زین الدین : هر کس در شب جمعه شهدا را یاد کند، شهدا هم او را نزد اباعبدالله الحسین علیه السلام یاد می کنند. @khademin_shohada_mahallat
نام و خانوادگی : امین الله صفاری نام مستعار : امير محل تولد : محلات تاريخ تولد : 1339/2/1 ميزان تحصيلات :ديپلم رياضی فيزيک وضعيت تأهل: متأهل تعداد فرزندان : ۲ دختر شغل شهيد :پاسدار تاريخ اعزام به جبهه :1365/6/10 يگان خدمتي و مسئوليت شهيد در جبهه :سپاه مسئول حفاظت اطلاعات لشگر 42 قدر تاريخ شهادت : 1365/7/11 نحوه شهادت :موج شديد انفجار گلوله محل شهادت :اروند رود شهيد صفاری بسيار فروتن بود و کمتر سخن می گفت و آنچه می گفت بر دل می نشست. بسيار آرام و با نشاط بود. از تظاهر و رياکاری نفرت داشت و کارهايش را با اخلاص تمام انجام می داد. او گمنام زيستن را که از اخلاق کم نظيرش ناشی می شد دوست می داشت. مردی صادق و مومن واقعی بود که با خدای خود عهد بست و با نثار جان خويش بر عهد خود باقی ماند. مسئوليتهای شهيد صفاری : 1-معاونت واحد بررسی های سياسی تامين سپاه محلات در سال 58 2-معاون واحد اطلاعات و تحقيقات سپاه محلات در سال 59 3-مسئول واحد اطلاعات سپاه محلات در سالهای 60 لغايت 62 4-قائم مقام سپاه محلات در سالهای 60 لغايت 62 5-مسئول حفاظت اطلاعات و واحد اطلاعات سپاه محلات در طول سالهای 60 لغايت 64 6-معاونت حفاظت اطلاعات لشگر 17 علی بن ابيطالب در سال 65 7-مسئول حفاظت اطلاعات لشگر 42 قدر در سال 65 و عضو شورای فرماندهی لشگر 42 قدر @khademin_shohada_mahallat
🚩کمیته خادمین شهداء محلات
🌷#سالگرد_شهادت
قسمتی از وصیت نامه شهید امین الله صفاری : بسم الله الرحمن الرحيم به نام الله، او که معبود است او که رحمان است او که رحيم است او که جبار است و کريم، او که سبحان است و غفور . و صلوات و سلام بر پيامبران الهی بويژه پيامبر بزرگ اسلام محمد مصطفی (ص) و جانشين بر حق او حضرت علی مرتضی و سلام به شهدای حق و حقيقت از هابيل گرفته تا سرور شهيدان حسين بن علی (ع) و از حسين اين رادمرد تاريخ اسلام تا شهيدان انقلاب اسلامی ايران. خدا را شکر می گويم و سپاس می گزارم که امروز در جمع رزمندگان اسلام هستم. شايد افتخار رزمنده بودن را نداشته باشم اما در جوار رزمندگان اسلام بودن برای من غرور آور است، در جوار آنانی که پشت به عالم فانی کرده و روی به الله آورده اند، آنانی که به ياری اسلام برخواسته اند و آنانی که لبيک گو به حسين زمان شدند. خدايا اخلاصم را بيشتر کن و مرا نسبت به خودت عاشق تر کن. معبودا مرا کمک کن که در اين عالم جز تو را نبينم و جز تو نينديشم. خداوندا مرا هميشه در راهت استوار و ثابت قدم قرار بده و توفيق رزم در جوار ناجی عصر ولی اعظم امام زمان (عج) به ما عنايت فرما. خدايا هميشه مرا گوش به فرمان امام امت قرار بده. 🌷 هدیه به روح بزرگ و مطهرش صلوات 🌷 @khademin_shohada_mahallat
نام و نام خانودگی : شهید مهدی رضایی تاریخ تولد : 1342/10/15 محل تولد : محلات تاریخ شهادت : 1361/07/12 سن : 19 سال محل شهادت : سومار نام عملیات : مسلم ابن عقیل شغل : دانش آموز عضویت : بسیجی   زندگی نامه:شهید مهدی رضایی، در پانزدهم دی ماه سال 1342 در شهر محلات دیده به جهان گشود. او در خانواده ای مذهبی و انقلابی زندگی می کرد. زندگی ساده و آرامی داشتند و همه از آنها راضی بودند. ایشان فرزند اول خانواده و پدر از وجودش بسیار خردسند بود و مادرش دائم برای این هدیه الهی خدا را شکر می کرد. از همان کودکی اخلاقش با بقیه ی بچه های هم سنش تفاوت داشت و بقیه بچه ها دوست داشتند با او رفاقت کنند. بچه ی سر به زیری بود ولی عاشق مبارزه با ظلم و گرفتن حق مظلومین. نسبت به بچه های آن موقع علاقه اش به درس و مدرسه بیشتر بود و با رسیدن به سن هفت سالگی به مدرسه رفت و با موفقیت زیاد این پنج سال را پشت سر گذاشت، هیچ چیز باعث نمی شد از درس فاصله بگیرد و بعد از اتمام مقطع ابتدایی وارد مدرسه راهنمایی شد و از آنجا به بعد در جریانات انقلاب قرار گرفت. اواسط دوران راهنمایی اش با پیروزی انقلاب مواجه شد و زندگی اش تحت تاثیر انقلاب و حضرت امام (قدس سره) قرار گرفت. علاوه بر درس خواندن با دوستان مسجدی اش مشغول کارهای انقلاب هم بود. وقتی سیکلش را گرفت جنگ تحمیلی آغاز شد و با دیدن تجاوزات بعثی ها به مرزهای ایران خونش به جوش می آمد.از همان موقع انس عجیبی با قرآن و ادعیه داشت و همیشه سعی می کرد نمازهایش را اول وقت و به جماعت بخواند علاقه زیادی به مسجد و روحانیت داشت و همیشه در خط اهل بیت (ع) بود و برای دفاع از آن از هیچ چیزی فروگذار نبود.تمام زندگی اش شده بود درس و جریانات جنگ، آرزویش حضور در جبهه بود و می کوشید تا هم خداوند توفیق حضور در جبهه را به او عنایت کند و هم اجازه والدین را کسب کند. دیپلم را که گرفت دیگر نمی توانست در شهر بماند و عشق خدمت به انقلاب او را جوان دیگری کرده بود. برای اعزام به جبهه در بسیج ثبت نام کرد و دوره های نظامی آن را گذراند و خودش راه روز برای رفتن آماده می کرد. بالاخره در سال 1361 به عنوان بسیجی از سوی لشکر 27 محمد رسول الله (ص) به جبهه اعزام شد. تمام علاقه اش شده بود لباس خاکی بسیج. همیشه آرزوی شهادت را در سر می پروراند و برای رسیدن به آن هر کاری می کرد. آخر در تاریخ دوازدهم مهرماه سال 1361 در عملیات مسلم بن عقیل (ع) در درگیری با دشمن بعثی در منطقه مندلی عراق بر اثر اصابت تیر دوشکا،به درجه رفیع شهادت نائل آمد. پیکرش پس از بازگشت از منطقه در زادگاهش به خاک سپرده شد. هدیه به روح مطهر شهید صلوات 🌷 @khademin_shohada_mahallat
🚩کمیته خادمین شهداء محلات
#سالگرد_شهادت 🌷
شهید عليرضا شيخ متولد 1342/08/22 محل تولد : تهران تحصیلات : دیپلم درجه : سرهنگ محل سکونت : تهران نوع استخدام : کادر تاریخ شهادت : 1361/07/14 محل شهادت : ایلام - سومار محل دفن : مفقودالاثر زندگی نامه : شهید علیرضا شیخ در سال 1342، در خانواده‌ای مذهبی ديده به‌دنيا گشود. به دنبال اوج‌گيری انقلاب شكوهمند اسلامی ايران، به دلیل فعالیت‌های انقلابی از مدرسه اخراج شد. او در تمام درگيری های تهران، به‌ویژه در حمله رژيم به دانشگاه نقشی فعال داشت. سرانجام پس از عزل بني صدر، وی در خردادماه ديپلم گرفت و پس از آن فعاليت خود را در چادر وحدت واقع در درب ورودی دانشگاه ادامه داد تا اينكه در آبان سال 1360 به استخدام كميته مركزی در آمد و به‌عنوان «متصدی اعزام» افراد به جبهه مشغول به‌خدمت شد و در فروردين‌ماه 1361 با استفاده از مرخصی به جبهه و در عمليات بيت المقدس شركت کرد. وی بار دیگر در مردادماه 1361 به جبهه جنوب رفت و پس از مدتی از آنجا با تيپ محمد رسول الله به غرب كشور فرستاده شد و به‌عنوان فرمانده گروهان شناسايی گردان بلال انتخاب گردید و در نخستین عمليات مسلم بن عقيل(ع) شركت کرد و پس از زخمی‌شدن در روز نهم مهرماه، به بيمارستان باختران منتقل گردید، ولی از آنجا فرار کرد و خود را به خط مقدم جبهه رساند و چنان دلاورانه جنگید که تحسين همه فرماندهان رده‌‌بالا را برانگیخت. وی سرانجام در ساعت 11 صبح 14 مهر ماه مصادف با روز عيد غدير در دره ميان تنگ روی تپه شهدا به درجه رفیع شهادت نائل آمد. هدیه به روح بزرگ و مطهرش صلوات 🌷 @khademin_shohada_mahallat
خادم امام رضا (ع) ما را پیش امام رضا دعا کن.. 💔 @khademin_shohada_mahallat
به شهادت آقا علی ابن موسی الرضا علیه السلام ؛ 🔷 گوشه ای از ارتباط شهدا و امام رضا علیه السلام : 🔸 شهید حسن سربندی فراهانی آورده است:  رسول اكرم (ص) فرمودند كه : جهاد دری از درهای بهشت است كه بر روی بعضی از بندگان خاص خودش باز ميكند . اين نكته تاثیر عجيبی بر روی اين حقير گذاشت، زيرا خودم را از بندگان خاص و مخلص خدا نميبينم و با گفته‌ای كه مادرم به من گفته (هيچ كدام شما شهيد نمی شويد) دلم عجیب سوخت. به پيش اقا ثامن الحجج علي بن موسي الرضا رفتم. قصد كردم كه چهل روز روزه بگيرم و چهل روز از صبح تا غروب در حرم مطهر اقا بمانم تا حاجتم را كه شهادت است از ايشان بگيرم ، اری اگر شهادت نصيبم گشت از بركات امام رضا (ع) می باشد. 🔸 شهید جلال شهد فروش این طور با امام رضا (ع) درد و دل می‌کند: يا علي بن موسي الرضا ، من در حرم شما ، به پدر واقعی خود سلام كردم ، ولي جواب ندادند و حتی گفتند ترا نمی شناسم ، زيرا من ميدانم كه پدر بزرگوار شما ( امام موسي الكاظم عليه السلام ) كه مرا در طفوليت شفـــا دادند به گفته مـــادرم ، اين گفته را گفتم و مـرا از اول می شناسند و دوست دارم كه اين جسم بی جان و بی روح و گناه كرده را در استانه مطهر خود جا دهيد و در جهان ديگر ، براي من پدری و مرا شفاعت كنيد ، چون پدری مهربان در عمرم نداشتم . 🔸 شهید عبدالمجيد اعتصامی فرد خطاب به پدرش می‌نویسد : همانطوري كه علي بن موسی الرضا (ع) در مرگ فرزندانش تنها و غريب بود شما هم مثل او باش و نگذار قطره اشكی كه دشمن را شاد می سازد از چشمانت جاری شود . 🔸 شهید علی اكبر حسين‌پور درباره قولش به امام رضا (ع) به مادرش می‌گوید : مادر، اين چند روز كه من امدم مرخصی نبود، ماموريت بود، ماموريت داشتم كه از همه خداحافظی كنم. همچنين از علی بن موسی الرضا (ع) ، وقتی حرم ميرفتم به امام رضا (ع) گفتم: يا امام رضا تو ياريم كن، می خواهم بروم قبر امام حسين (ع) را زيارت كنم و راه كربلا را باز كنم و به امام رضا (ع) قول دادم كه می خواهم پيش قبر پسرش حضرت جواد (ع) بروم، اگر نتوانستم بروم ان شاء الله هر وقت راه كربلا به دست رزمندگان اسلام باز گرديد شما يك قطعه عكسم را برداريد و به صحن امام حسين (ع) و حضرت جواد (ع) ببريد كه من پيش امام رضا (ع) بد قول نشوم. 🔸 شهید احمد درتومی خطاب به مادرش می‌گوید: مادر مهربان من؛ من پيش از اينكه به جبهه بروم در زيارت امام هشتم ، امام رضا (ع) كه در مشهد غريب و تنها است در كنار قبرش از او درخواست كردم كه مرا به شهادت قبول كن. مادرم اگر شهيد شدم بدان كه امام هشتم لطف و عنايت خود را بر ما نظر كرده است. @khademin_shohada_mahallat
🚩کمیته خادمین شهداء محلات
#سالگرد_شهادت 🌷
نام و نام خانودگی : شهید عقیل رستمی تاریخ تولد : 1325/1/18 محل تولد : باقر آباد سن : 35 سال شغل : کارمند شهرداری عضویت : بسیجی تاریخ شهادت : 1360/7/15 محل شهادت : دهلاویه زندگی نامه : شهید عقیل رستمی در سال 1325 در روستای باقرآباد در یک خانواده مذهبی و متدین و کشاورز به دنیا آمد .تحصیلات ابتدایی را در روستای باقرآباد به پایان رساند. ایشان از همان کودکی بسیار خوش اخلاق و فردی با نماز بودند و روزه شان را تمام می گرفتند و بسیار معتقد به اسلام و انقلاب بودند. او پس از تحصیلات برای کار راهی تهران شده و در شهرداری تهران استخدام و از طریق جهاد به جبهه اعزام و راننده گریدر و لودر شد. شهید رستمی فرد پرکاری بود و به خانواده خود، مخصوصاً پدر و مادر، خیلی محبت می کرد. در جبهه نیز جزو «گروه شهید چمران» بود . پسر عمویش که با ایشان همرزم بودند، نقل می کند: «شهید رستمی که جزو تیپ مهندسی بودند شبها تا صبح با لودر سنگر کنی و همچنین از زخمیها مراقبت می نمود.» سرانجام شهید رستمی در تاریخ 1360/7/14 در منطقه دهلاویه به درجه رفیع شهادت رسید و در محل گلزار شهدای نیم ور به خاک سپرده شد. روحش شاد و راهش پر رهرو باد.. هدیه به روح مطهرش صلوات 🌷 @khademin_shohada_mahallat
به مناسبت شهید مدافع حرم با نام جهادی و مشهور به ...🌷 سردار شهید سرلشگر حسین همدانی، مفتخر به دریافت دو نشان فتح از دست مقام معظم رهبری و فرمانده کل قواست که به خاطر هدایت و فرماندهی موفق لشکرهای تحت امر در دوران دفاع مقدس بوده است. سردار حسین همدانی آخرین مأموریتش، دفاع از حریم مطهر حضرت زینب سلام الله علیها و کمک به مردم سوریه برای رهایی از دست گروهک صهیونیستی تکفیری داعش بود که در همین راه شهد شهادت را نوشید و در سن ۶۱ سالگی پس از سال‌ها مجاهدت و نبرد در جبهه اسلام، ندای حق را لبیک گفت و به فیض شهادت نائل گردید. گوشه ای وصیت نامه عرفانی شهید عزیز : بنده حقیر، حسین همدانی، شاگرد تنبل دفاع مقدس اعتراف می‎کنم که وظایف خودم را به خوبی انجام ندادم و بعضی موقع‎ها این نفس سرکش سراغ من می‎آمد و مرا گول می‎زد، وسوسه می‎شدم، نق می‎زدم، در درونم اعتراض ایجاد می‌شد اما خدا مرا کمک می‌کرد، متوجه می‌شدم، پشیمان می‌شدم، توبه می‌کردم و از خدا طلب عفو و بخشش می‌کردم و مرا می‌پذیرفت و این اواخر هم خیلی دلم هوای رفتن کرده بود. خدا کند که در موقع جان دادن راضی باشد خدای مهربان و خودم به رحمت او امیدوار هستم نه به عملکرد خودم. تقدیم به روح مطهر و بزرگش صلوات 🌷 @khademin_shohada_mahallat
تقدیم به ارواح بزرگ سرداران شهید اسلام صلوات 🌷 @khademin_shohada_mahallat