eitaa logo
خادمین امیرالمومنین(ع)
405 دنبال‌کننده
12.7هزار عکس
4.8هزار ویدیو
243 فایل
🔸🔶 ارتباط با ادمین 🔶🔸 جهت ارائه: ❓سؤالات 📬 انتقادات و پیشنهادات روی آی دی زیر کلیک کنید ⬇️ @Khademin_amiralmomenin ✅ مشتاقانه منتظر پیام های سازنده شما هستیم.
مشاهده در ایتا
دانلود
آیت الله مجتهدی تهرانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تنها راه نجات کشور تشکیل دولت جوان انقلابی و حزب اللهی دکتر حسن عباسی
11.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فیلم عملیات کربلای ۴ که از تلویزیون عراق پخش شد
8.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📣 حتما ببینید افشاگری یک فعال رسانه‌ای مقیم سوئد علیه کسانی که با هشتگ دروغ پردازی میکنند تعداد زیادی از ایرانیان مهاجر، پس از ۲۰ سال هنوز نمی‌توانند حساب بانکی باز کنند و زندگی نرمال داشته باشند؛ شرایط زندگی در اردوگاه‌های پناهندگی ظالمانه و جنایت‌بار است! در بعضی از اردوگاه‌های پناهندگی، مردم در کانکس‌های آهنی و بدون بخاری در دمای منفی ۲۰ درجه زندگی می‌کنند اینو میگم دوستان میخندند؛ یه عده عظیمی در آمریکا به خاطر سرماخوردگی میمیرند؛ چون حتی اگر درآمد متوسط هم داشته باشند، هزینه بیمارستان کمر آن‌ها را خواهد شکست
Part14_علی از زبان علی.mp3
8.83M
🍁🍁🍁 دوران جنگ صفین 🍁🍁🍁 🔸دوران جنگ صفین 🔸عدم ابقای معاویه بر فرمانداری شام 🔸آغاز برخورد با معاویه 🔸حرکت معاویه به سوی صفین 🔸مکاتبات با معاویه و اتمام حجت با وی
دوستى اهل بيت سبب ريزش گناهان‏ «إِنّ حُبّنَا لَتُسَاقِطُ الذّنُوبَ كَمَا تُسَاقِطُ الرّيحُ الْوَرَقَ». امام حسين (ع) فرمود: «محبّت ما اهل بيت سبب ريزش گناهان است، چنان‏كه باد، برگ درختان را مى ‏ريزد». (حياة الامام الحسين، ج ۱ ص۱۵۶ )
7.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بسیار جانسوز روایت شب عملیات اللهم عجل لولیک الفرج
آلبوم شماره یکم سرداردلها سپهبد شهید سلیمانی.pdf
16.89M
آلبوم شماره یکم سرداردلها سپهبد شهید سلیمانی.pdf
🌺 بسم الله الرحمن الرحیم 🌺 📚 کتاب زین الدین ❇️ قسمت ۲۱ ✅عملیات محرم بود. توی نفربر بی سیم، نشسته بودیم. آقامهدی دو سه شب بود نخوابیده بود. داشتیم حرف می زدیم. یک مرتبه دیدم جواب نمی دهد. همانطور نشسته، خوابش برده بود. چیزی نگفتم. پنج شش دقیقه بعد، از خواب پرید. کلافه شده بود؛ بدجوری. جعفری پرسید:" چی شده؟" جواب نداد. سرش را برگردانده بود طرف پنجره و بیرون را نگاه می کرد. زیر لب گفت:" اون بیرون بسیجی‌ها دارن می جنگن، زخمی می شن، شهید می‌شن، گرفته ام خوابیده ام." یک ساعتی، کسی حرف نزد. 🌸🍃🌼🍃🌸 ❇️ قسمت ۲۲ ✅ نزدیک صبح بود که تانک‌هایشان از خاکریز ما رد شدند. ده پانزده تانک رفتند سمت گردان راوندی. دیدم اسیر می‌گیرند. دیدم از روی بچه ها رد می شوند. مهمات نیروها تمام شده بود. بی‌سیم زدم عقب. حاج مهدی خودش آمده بود پشت سر ما. گفت:" به خدا من هم این جام. همه این جان. باید مقاومت کنی. از نیروی کمکی خبری نیست. باید حسین وار بجنگیم. یا می میریم، یا دشمن را عقب می زنیم." 🌸🍃🌼🍃🌸 خادمین امیرالمومنین(ع)(۴)👇 https://chat.whatsapp.com/J0b3DjS6iwt5UrkOrNNe5g خادمین امیرالمومنین(ع) در ایتا 👇 eitaa.com/ghademinekochakeAmiralmomenin