🍀 فریاد رسی #صلوات در قبـر
شبلی نقل نموده است : من همسایه ای داشتم که وفات نمود . او را خواب دیدم ،از او پرسیدم : خدا با تو چه کرد ؟
گفت : ای شیخ ! هول های بزرگ دیدم ، و رنج های عظیم کشیدم . از آن جمله به وقت سوال منکر و نکیر ، زبان من از کار باز ماند . با خود می گفتم : واویلاه ، این عقوبت از کجا به من رسید ؟ آخر ، من مسلمان بودم و بر دین اسلام مُردم. آن دو فرشته با غضب از من جواب طلبیدند. ناگاه شخصی نیکو موی و خوش بوی آمد ، میان من و ایشان حایل شد و مرا تلقین کرد تا جواب ایشان را به نحو خوب بدهم ، از آن شخص پرسیدم : تو کیستی – خدا تو را رحمت کند – که من را از این غصه خلاصی دادی ؟
گفت : من شخصی هستم که از صلواتی که تو بر پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرستادی آفریده شده ام ، و مامورم در هر وقت و هر جا که درمانی به فریادت برسم.
آثار و برکات صلوات ص۱۳۱
شرح حکمت ۱۴- بخش سوم.mp3
1.5M
🌹سلسله جلسات #درسهای_نهج_البلاغه
✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه
📒 #حکمت14 /قسمت سوم
🎙حجت الاسلام #مهدوی_ارفع
🆔 @mahdavi_arfae
16.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
*سخنرانی دختر شهید ابومهدی المهندس*
*موعظه و نصیحت*
*از زبان امام رضاع*
*با انجام هفت کار خود رو مسخره می کنیم؟*
💠 *حضرت امام رضا علیه السّلام فرمود :*
۱- کسیکه با زبانش استغفرالله بگوید ، ولی در دل از گناهی که کرده پشیمان نباشد خودش را مسخره کرده .
۲- کسی که از خدا توفیق کار خیر طلب کند ، ولی تلاش و کوششی نداشته باشد خود را مسخره کرده .
۳- کسی که از خدا بهشت بخواهد ، و در انجام عبادات صبر نکند و در ترک معاصی صبر نداشته باشد خود را مسخره کرده .
۴- کسی که از آتش جهنم به خدا پناه برد ، ولی از لذت گناه دست بر ندارد خودش را مسخره کرده .
۵- آنکس که یاد مرگ کند و از آن ترس داشته باشد ، ولی خود را برای مرگ آماده نکند ( یعنی اعمال خیر انجام ندهد و از گناهانش استغفار نکند) خودش را مسخره کرده .
۶- کسی که خدا را یاد کند و مشتاق دیدار او باشد ، ولی در گناهان اصرار ورزد خود را مسخره کرده .
۷- کسی که بدون توبه از خدا طلب عفو و بخشش کند ، خودش را مسخره کرده است.
📚بحار الأنوار ، جلد ۷۸ ، ص۳۵۶
💎💎💎🌷💎💎💎
8.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 پیشگویی مرحوم آیت الله سید علی قاضی درباره سرانجام انقلاب اسلامی و اتصال به قیام امام زمان ارواحنافداه بعد از نائب امام خمینی (امام خامنهای)
.
🔵 پخش شده از شبکه قرآن از زبان آیت الله ناصری در تاریخ ۹۷/۰۳/۱۳
درسهایی از نهج البلاغه-ج۱.mp3
9.44M
🔈 #درسهایی_از_نهج_البلاغه (۱)
🌹تربیت و خانواده در نهج البلاغه
🗓 جلسه اول | ۹۹/۶/۳۱
🎙 حجت الاسلام #مهدوی_ارفع
🔶 #قم، مسجد امام حسین(ع)،هیات امیرالمومنین علیه السلام
🆔 @mahdavi_arfae
🌹طنز جبهه!😜(20 _ الف)👇
🌿...زد و فریبرز در عملیات بعدی یه ترکش نقلی به پایش خورد و مجروح شد و فرستادنش عقب😞 قصد کردیم به عیادتش برویم. با هزار مصیبت😣 آدرسش را در بیمارستانی پیدا کردیم و چند کمپوت گرفتیم و رفتیم سراغش. پرستار گفت که در اتاق ١١٠ است.😇 اما در اتاق ١١٠ سه مجروح بستری بودند. دو تای شان غریبه بودند و سومی سر تا پایش پانسمان شده بود و فقط چشمانش پیدا بود.😍 دوستم گفت: «اینجا که نیست،برویم شاید اتاق بغلی باشد!»😜 یک هو مجروح باند پیچی شده شروع کرد به وول وول خوردن و سر و صدا کردن...😁
🌿...گفتم: «بچهها این چرا این طوری میکند. نکنه موجیه؟»🎩 یکی از بچهها با دلسوزی گفت: «بندۀ خدا حتماً زیر تانک مانده که این قدر درب و داغان شده!» پرستار از راه رسید و گفت: «فریبرز را دیدید؟»😎 همگی گفتیم: «نه کجاست؟»😁 پرستار به مجروح باند پیچی شده اشاره کرد و گفت: «مگر دنبال ایشان نمیگردید؟»...😣 همگی با هم گفتیم: «چی؟ این فریبرزه!؟»😇
🌿...رفتیم سر تخت... فریبرز به پایش وزنه آویزان بود و دو دست و سر و کله و بدنش زیر پارچه های سفیدی که روی زخم هایش کشیده بودند, گم شده بود. با صدای گرفته و غصهدار گفت: «خاک تو سرتان. حالا مرا نمیشناسید؟» 😇 یک هو همه زدیم زیر خنده. گفتم: «تو چرا این طوری شدی؟ یک ترکش به پا خوردن که اینقدر دستک و دمبک نمیخواد!» فریبرز سر تکان داد و گفت:👈 «ترکش خوردن پیشکش. بعدش چنان بلایی سرم آمد که ترکش خوردن پیش آن ناز کشیدن است!»😜 بچهها خندیدند. آنقدر به فریبرز اصرار کردیم تا ماجرای بعد از مجروحیتش را تعریف کرد.😍
🌿... وقتی ترکش به پام خورد مرا بردند عقب و تو یک سنگر کمی پانسمانم کردند و رفتند بیرون تا آمبولانس خبر کنند.😇 تو همین هیس و بیس یک سرباز موجی را آوردند انداختند تو سنگر.😎 سرباز چند دقیقهای با چشمان خونگرفته بر و بر نگاهم کرد. راستش من هم حسابی ترسیده بودم و ماست هایم را کیسه کرده بودم. سرباز یک هو بلند شد و نعره زد: «بعثی مزدور و پس فطرت میکشمت!»😞
🌿... چشمتان روز بد نبیند، حمله کرد بهم و تا جان داشتم کتکم زد. به خدا جوری کتکم زد که تا عمر دارم فراموش نمیکنم.😊 حالا من هر چه نعره😭 میزدم و کمک میخواستم کسی نمیآمد. سربازه آن قدر زد تا خودش خسته شد و افتاد گوشهای و از حال رفت.😰 من فقط گریه میکردم و از خدا میخواستم که به من رحم کند و او را هر چه زود تر شفا بدهد...
🌿...بس که خندیده😄 بودیم داشتیم از حال میرفتیم. دو مجروح دیگر هم روی تخت های شان دست و پا میزدند و کِرکِر میکردند.😁
فریبرز نالهکنان گفت: «کوفت و زهر مار هرهر کنان؟ خنده دار ِ؟ تازه بعدش را بگویم😖👇
یک ساعت بعد به جای آمبولانس یک وانت آوردند ومن و سرباز موجی را انداختند عقبش. تارسیدن به بیمارستان اهواز؛ یک گله گوسفند نذر کردم که او دوباره قاطی نکند.😇
🌿... رسیدیم به بیمارستان اهواز ومن و سرباز از هم جدا شدیم. 😇به مناسبت پیروزی انقلاب اسلامی,مردم برای عیادت از مجروحان آمده بودند بیمارستان.😍 مردم گوش تا گوش بیمارستان را پر کرده بودند😞و شعار میدادند وصلوات میفرستادند.😳
🌿...ناگهان سرباز موجی نعره زد و داخل اتاقم شد و با صدائی بلند گفت: «مردم این مزدور بعثی😖 است ودوستان مرا کشته!» و باز افتاد به جانم.😁 این دفعه چند تا قلچماق دیگر هم آمدند کمکش و دیگر جای سالم در بدنم نماند.😍 یک لحظه گریه کنان فریاد زدم: 👈«بابا من ایرانی ام، رحم کنید.»😇 یک پیرمرد با لهجۀ عربی گفت: «آی بیپدر، ایرانی هم بلدی، جوانها این منافق را بیشتر بزنید!» دیگر لَشَم را نجات دادند و اینجا آوردند.😣 حالا هم که حال و روز مرا میبینید.»
🌿... پرستار آمد تو و با اخم تَخم گفت: «چه خبره؟ آمدهاید عیادت یا هِرهِر کردن. ملاقات تمامه. برید بیرون!»😄 خواستیم با فریبرز خداحافظی کنیم که ناگهان یک نفر با لباس بیمارستان پرید تو و نعره زد: «بعثی مزدور، میکشمت!»😂 فریبرز ضجه زد: «یا امام حسین🚩 بچهها خودشه. جان مادرتان مرا از اینجا نجات بدهید!» 😍😄
🌿... هر جوری بود رفتیم خدمت رئیس👲 بیمارستان وبا وساطت من👳 فریبرز را از بیمارستان ترخیص کردیم و با خودمان آوردیم اردوگاه لشگر...😄 روزهای اول تمام کارهای فریبرز را با افتخار ما انجام می دادیم و آقا فریبرز نه شهردار میشد و نه لباسهایش را می شست و نه صبحگاه میرفت ونه....😊 حسابی برایش کویت شده بود... 😄هر موقع هم که به فریبرز می گفتیم خوب شدی یا نه!؟😇 لنگان لنگان راه میرفت و می گفت, می بینید خودتان دیگه و یه حالت غمبادی به خودش می گرفت و خیلی مظلومانه می گفت شرمنده هستم که کارهایم را شما انجام می دهید... شرمنده😜
🌿... کم کم به کارهای فریبرز شک کردیم😇 یه شب که خواب بود... گفتم بیائید فریبرز را امتحان کنیم...🎩باندی که به پای چپش بسته بود باز کردیم و بستیم به پای راستش😎صبح طبق معمول صبحانه اش را
خورد و پا شد با پای راستش لنگان لنگان شروع کرد به راه رفتن..... بچه ها که فهمیدند سرکار هستند😍 همه باهم پتو سربازیها را ریختند روش و به تلافی این چند هفته سرکار گذاشتن فریبرز😊 حسابی از خجالتش بیرون آمدند و خوب مشت و مالش دادند و به مدت یک هفته شد شهردار ثابت چادر و مجبورش کردیم🌚 لباس تمام بچه ها را بشورد و پوتین های مان را نیز واکس بزند
#کتاب_گلخندهای_آسمانی #ناصر_کاوه
8.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 پیشگویی مرحوم آیت الله سید علی قاضی درباره سرانجام انقلاب اسلامی و اتصال به قیام امام زمان ارواحنافداه بعد از نائب امام خمینی (امام خامنهای)
.
🔵 پخش شده از شبکه قرآن از زبان آیت الله ناصری در تاریخ ۹۷/۰۳/۱۳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 انتقام خون #حاج_قاسم چی شد؟
❗️آیا قراره انتقام رو از یک شخص بگیریم؟ یا یک جریان؟
✅ جواب جالب حجت الاسلام مهدی طائب☝️
🖌وصیتکنایهدارشهید
محمدابراهیمکاظمی🌱
🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸
خادمین امیرالمومنین(ع)(۵)👇
https://chat.whatsapp.com/JwbgQIvzEeG0I4Fm9uIJmT
خادمین امیرالمومنین(ع) در ایتا 👇
eitaa.com/ghademinekochakeAmiralmomenin