◾️درس اخلاق آیتالله العظمی مظاهری؛ ده حدیث نورانی از امام حسین«سلاماللهعلیه»
🔸حدیث اول: خداوند، امنترین پناهگاه انسان
🔹امام حسین«ع» در دعای عرفه جملاتی دارند که به دنیا و آنچه در دنیاست، ارزش دارد و از نورانیت خاصی برخوردار است. مثلاً میفرمایند: «مَا ذَا وَجَدَ مَنْ فَقَدَكَ وَ مَا الَّذِي فَقَدَ مَنْ وَجَدَك...»؛ خدایا! آنکه تو را دارد، چه ندارد و کسی که تو را ندارد، چه دارد؟
🔹اگر کسی خدا را داشته باشد، همه چیز دارد. یک زندگی نورانی در دنیا و آخرت، یک زندگی پربرکت در دنیا و آخرت. زندگی نورانی است، هم در دنیا و هم در عالم برزخ و هم در آخرت.
🔹و اگر کسی خدا را نداشته باشد، زندگی پر از ظلمت است. تاریکی روی تاریکی و غم و غصه روی غم و غصه و بالاخره یک زندگی پر از نگرانی، هم در دنیا و هم در آخرت دارد.
🔹روز عاشورا امام حسین«ع» خطبۀ شیرینی دارند و جملۀ اول آن خطبه همین است: «اللَهُمَّ أَنْتَ ثِقَتِي فِي كُلِّ كَرْبٍ»؛ خدایا! روز عاشوراست، اما پناهم تویی و پناهی ندارم به غیر از تو. اگر انسان در زندگی بتواند این جمله را به راستی بگوید و پناهی جز خدا نداشته نباشد و نظری جز از طرف خدا برای او نباشد، آنگاه دست پروردگار عالم روی سرش است.
🔹متن کامل در:
🌐 https://b2n.ir/816756
#درس_اخلاق #محرم
🆔 @almazaheri
هدایت شده از دفتر آیت الله العظمی مظاهری
حدیث نوزدهم 1.mp3
5.99M
🎙 درس اخلاق با موضوع شرح اخلاقی چهل حدیث؛
🔸آیتالله العظمی مظاهری
🔹حدیث نوزدهم: سه عامل رسیدن به بالاترین مرتبۀ کمال(1)
#درس_اخلاق #چهل_حدیث
🆔 @almazaheri
✨﷽✨
#خاطره
✍حاجقــاســم مردم را با محبت جذب کرد. حتی میخواست کسانی را که از روی غفلت و جهالت مسیر اشتباه را طی کرده بودند، به مسیر بیاورد و به جریان انقلاب بازگرداند. بارها به من گفت دوست دارم وقتی سوار هواپیما میشوم، در کنار من کسی بنشیند و از من سؤال کند و من به سؤالات او جواب دهم. احساس خستگی نمیکرد و با همه مشغلههایی که داشت، جذب و توجیه مردم را هم دنبال میکرد. در یکی از سفرهایش به سوریه و لبنان که تقریباً 15 روز طول کشیده بود، وقتی برگشت شهید پورجعفری که همراه همیشگی حاج قاسم بود به من گفت حاج قاسم در این 15 روز شاید ۱۰ ساعت هم نخوابیده است، با این حال وقتی سوار هواپیما میشد اگر کسی در کنارش بود دوست داشت با او هم صحبت کند و پاسخهای او را بدهد. به خانواده شهدا سر میزد. من خودم با ایشان چند بار همراه بودم. بعضی وقتها که اولین بار به خانه شهیدی میرفتیم، رفتارش طوری بود که انگار سالهاست آنها را میشناسد. تحویلشان میگرفت و درد دل بچهها را میشنید. به آنها هدیه میداد و با آنها عکس میگرفت. خیلی خودمانی بود، نصیحتشان میکرد. از کوچکترین چیزی هم غفلت نداشت؛ مثلاً وقتی در جلسهای دخترخانمی کمی از موهایش بیرون افتاده بود، روی کاغذ مینوشت و به او میداد تا حجابش را درست کند. به حجاب بچههای خود و بچههای شهدا حساسیت داشت. مرام او حرکت در مسیر امر به معروف و نهی از منکر بود.
📚خاطرات «حجتالاسلام علی شیرازی» از حاج قاسـم سلیمانی
✅کانال استاد قرائتی
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄