#داستانی_از_شهید_روز
دعا کن اسیر نشم، دعا کن
گفت: مادر برایم دعا میکنی؟
گفتم: چرا نکنم پسرم؟
گفت: دعا کن اسیر نشوم.
با خوشحالی گفتم: الهی آمین پسرم!
گفت: دعا کن مجروح هم نشوم.
با خوشحالی بیشتر گفتم: الهی آمین، الهی آمین!
بعد گفت: اگر اسیر بشوم اذیتم میکنند و اگر مجروح بشوم، خانوادهام اذیت میشوند؛ پس دعا کن شهید شوم.
➕ به فرستادگان رضا (ع) بپیوندید 👇
https://eitaa.com/joinchat/1094385680C1891a355a4
┄┅═✼🍃🌺🍃✼═┅┄
#داستانی_از_شهید_روز
آقا مصطفی به خاطر آشنایی خوبی که با ادوات نظامی داشت در عراق و سوریه به عنوان مربی آموزشی خدمت کرد. او درباره اثرات طراحیهایش در پیشبرد عملیاتهای مدافعان حرم میگفت: ما نیاز به نیرویی داشتیم که در سنگر بنشیند و تفنگی دست بگیرد و هر ۲۰ دقیقه یک بار، تیراندازی کند تا داعشیها بدانند که اینجا هنوز نیرو هست. در این راه قبل از آمدن نیروهای ما چند تا شهید عراقی داده بودیم.
من یک اسلحه را طوری طراحی کردم که خودش هر بیست دقیقه یکبار تیراندازی میکرد، این کار چند فایده داشت. اول اینکه دیگر نیروهایمان شهید نمیشدند، بعد اینکه ما به راحتی میتوانستیم مقر دشمن را شناسایی کنیم. البته گاهی اوقات نیاز بود تک و پاتکی زده شود تا از جای دیگری عملیاتی غافلگیرکننده انجام شود، برای اینکه داعشیها را سرگرم کرده باشیم چند اسلحه را طوری درست کرده بودیم که هر چند دقیقه یک بار خودش شلیک میکرد و داعشیها فکر میکردند که تعداد زیادی نیرو مقابلشان قرار دارند.
#شهید_مصطفی_عارفی
➕ به فرستادگان رضا (ع) بپیوندید 👇
https://eitaa.com/joinchat/1094385680C1891a355a4
┄┅═✼🍃🌺🍃✼═┅┄