eitaa logo
کمیته مرکزی خادمین شهدا سپاه و بسیج
18.7هزار دنبال‌کننده
16هزار عکس
3.4هزار ویدیو
87 فایل
ادمین محتوایی جهت ارسال گزارشات و محتوا: @KhademResane_Markazi ادمین پاسخگو جهت ارتباط و سوال در مورد خادمی، کمیته مرکزی و کمیته های استانی خادمین شهدا: @shahidanekhodaiy110
مشاهده در ایتا
دانلود
کمیته مرکزی خادمین شهدا سپاه و بسیج
ای روشنای خانه امید، ای شهید ای معنی حماسه جاوید، ای شهید چشم ستارگان فلک از تو روشن است ای برتر از
🌼🍃🌺🍃🌸 🍃🌺🍃🌸 🌺🍃🌸 🍃🌸 🌸 مادر شهید : روزهای اول پیروزی انقلاب هر کس چیزی داشت مثل طلا و پول و ...برای جبهه می‌داد...... من به علی گفتم: پسرم من چیزی ندارم بدهم، فوراًً گفت : من را که داری، مرا بده..... روحمان با یادش شاد..... @khademinekoolebar
کمیته مرکزی خادمین شهدا سپاه و بسیج
ای روشنای خانه امید، ای شهید ای معنی حماسه جاوید، ای شهید چشم ستارگان فلک از تو روشن است ای برتر از
🌼🍃🌺🍃🌸 🍃🌺🍃🌸 🌺🍃🌸 🍃🌸 🌸 مادر شهید : مرخصی که می آمد، اول می رفت دیدن (ره)، خانه هم که می آمد من از او زیاد چیزی نمی پرسیدم، هم خیلی چیزی نمی گفت، البته یک وقت هایی ازغلامعلی سوال می کردم؛ موقع فلان حمله، سنگرتان کجا بود؟ می گفت سنگر ما زیر آسمان خداست.... یک عادتی هم که داشت این بود که هر وقت مرخصی می آمد، برخی احتیاجات غذایی رزمندگان مثل نبات و کنسروو...،را از من می گرفت و در جبهه میان بچه ها تقسیم می کرد.یک بار به شوخی به غلام علی گفتم؛ تو مگر مادر رزمندگان هستی؟؟؟ یکی از دوستانش بعد از شهادت ،به من گفت که غلامعلی در جبهه، اول سفره را می انداخت، بعد شروع می کرد به تقسیم کردن غذای بچه ها خودش آخر سرغذا می خورد.حالا آیا غذا به غلامعلی می رسید، آیا نمی رسید، بعد هم مُصر بود که سفره را خودش جمع کند و ظرف ها را خودش بشوید. همین دوستش می گفت که ما در جبهه تا بود، از مادر بهتر را داشتیم. این قدر به بچه ها رسیدگی می کرد با این همه کار و فعالیت هیچ وقت خنده از لبش محو نمی شد. همیشه در صورتش تبسم داشت و گشاده رو بود. به یک دستش، پنج تا تیر اصابت کرده بود، شوخی نیست ولی دوستانش می گفتند؛ آنجا هم می خندید، حالا عجیب اینکه اغلب این مجروحیت ها را ما بعد از شهادتش متوجه می شدیم. دردانشگاه به خاطر کسب امتیاز بالا،‌ بورس تحصیل در خارج از کشور به وی تعلق می گیرد ولی از پذیرفتن بورس،‌ سرباز می زند و تحصیل در داخل کشور را به خارج ترجیح می دهد..... روحمان با یادش شاد...... @khademinekoolebar
🌼🌺🍃🍂✨ 🌺🍃🍂✨ 🍃🍂✨ 🍂✨ ✨ (ره): این وصیت نامه هایی که این عزیزان می نویسند مطالعه کنید، پنجاه سال عبادت کردید و خدا قبول کند ،یک روز هم یکی از این وصیت نامه ها رو بگیرید و مطالعه کنید و فکر کنید.... 🇮🇷🌹🇮🇷🌹 🇮🇷 🌹🇮🇷🌹🇮🇷 قسمتی از وصیت نامه بزرگوار را در ادامه می‌خوانیم: مسئولیت ما مسئولیت تاریخ است. بگذارید بگویند حکومت دیگری بعد از حکومت بود به اسم حکومت که با هیچ ناحقی نساخت تا سرنگون شد . ما از سر نگونی نمیترسیم ؛ بلکه از انحراف میترسیم...... ی مرا روی ها بیندازید که منافقین فکر نکنند ما در راه از جنازه مان دریغ داریم...../ به دامادی دوماهه ی من نگاه نکنید که دامادی بزرگی در پیش دارم...... @khademinekoolebar
قال الامام الحسين عليه السلام : مُجالَسَةُ أهْلِ الدِّناءَةِ شَرٌّ، وَ مُجالَسَةُ أهْلِ الْفِسْقِ ریبَةٌ. حضرت امام حسین (علیه السلام) فرمودند: همنشینى با اشخاص پست و رذل سبب شرّ و بد یختى خواهد گشت; و همنشینى و مجالست با معصیت كاران موجب شک و بدبینى خواهد شد. نهج الشّهادة: ص 47 بحارالأنوار: ج 78، ص 122، ح 5 @khademinekoolebar
ای روشنای خانه امید، ای شهید ای معنی حماسه جاوید، ای شهید چشم ستارگان فلک از تو روشن است ای برتر از سراچه خورشید ای شهید #صبحتون_شهدایی @khademinekoolebar
کمیته مرکزی خادمین شهدا سپاه و بسیج
ای روشنای خانه امید، ای شهید ای معنی حماسه جاوید، ای شهید چشم ستارگان فلک از تو روشن است ای برتر از
🌼🌺🍃🍂✨ 🌺🍃🍂✨ 🍃🍂✨ 🍂✨ ✨ این فرزندان شما در واقع جان خودشان را سپر قرار دادند برای اینکه دست این بدخواهان و این خبیثها به نرسد. لذا شأن اینها شأن بسیار بالایی است...... عرض ادب و احترام به ساحت مقدس حضرت علیه السلام و تسلیت به امام زمان حضرت "عجل الله تعالی فرجه الشریف" در پانزدهمین روز ؛ همراه و همنوا با @khademinekoolebar
کمیته مرکزی خادمین شهدا سپاه و بسیج
ای روشنای خانه امید، ای شهید ای معنی حماسه جاوید، ای شهید چشم ستارگان فلک از تو روشن است ای برتر از
🌼🍃🌺🍃🌸 🍃🌺🍃🌸 🌺🍃🌸 در اولین مرخصی اش همراه مادر راهی حرم امام هشتم در مقدس شد و اذن شهادت را از آقا علی بن موسی الرضا (ع) گرفت، و بعد از یک ماه کارهای عقب افتاده شخصی اش را به سامان رساند و مجددا بازگشت اما این بار سفرش متفاوت بود و دیگر برگشت زمینی نداشت. مادر شهید: در همان ورودی حرم امام هشتم از من خواست که برای دعا کنم و در جواب این که گفتم اگر تو شوی من تنها می مانم و کسی را ندارم گفت نگران نباش همان کسی که ما برایش می شویم هوای خانواده را دارد..... @khademinekoolebar
کمیته مرکزی خادمین شهدا سپاه و بسیج
ای روشنای خانه امید، ای شهید ای معنی حماسه جاوید، ای شهید چشم ستارگان فلک از تو روشن است ای برتر از
🌼🍃🌺🍃🌸 🍃🌺🍃🌸 🌺🍃🌸 🍃🌸 🌸 مادر : "مهدی" من خیلی مهربان بود مخصوصا با آدم‌های فقیر، ضعیف و ناتوان،همه‌جا اینطور بود فرق نمی‌کرد که کجا باشد در همین کوچه‌ای که هستیم همه آذری‌زبان هستند،آدم‌های مقیدی هستند و خیلی با "مهدی" خوب بودند کوچک و بزرگ همه با او رفیقا بودند"مهدی" در همه مراسم‌هایشان شرکت می‌کردند.... یک روز طه(خواهرزاده مهدی)را بیرون برده بودم تا در کوچه بازی کند یکی از همسایه‌ها یک لحظه چشمش به تصویر مهدی افتاد گفت از وقتی مهدی نیست کوچه خالی شده است... دل ِ بیگانه‌ها و غریبه‌ها برای نبودن مهدی می‌سوزد، خودی به جای خود... وقتی"مهدی"رفت همه اقوام گفتند نگذارید برود، یک پسر است همه به او احتیاج دارند.... اما "مهدی" خودش این مسیر را انتخاب کرده بود... @khademinekoolebar
کمیته مرکزی خادمین شهدا سپاه و بسیج
ای روشنای خانه امید، ای شهید ای معنی حماسه جاوید، ای شهید چشم ستارگان فلک از تو روشن است ای برتر از
🌼🍃🌺🍃🌸 🍃🌺🍃🌸 🌺🍃🌸 🍃🌸 🌸 : این وصیت نامه هاى شهدا که امام(ره) توصیه به مطالعه ى آن مى کردند، به خاطر این است که نمایشگر انقلاب درونی یک نفر است. هر کدام از این وصیت نامه ها را که انسان مى خواند، تصویرى از انقلاب یک نفر را در آن مى بیند و خودش منقلب کننده و درس دهنده است. ما باید این حالت را تعمیم بدهیم و این، ممکن است. 🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹 🇮🇷 🌹🇮🇷🌹🇮🇷 وصیت نامه را در ادامه می خوانیم: بسم الله الرحمن الرحیم یاعلی اکبرلیلا؛ عشقت میان سینه من پاگرفته / شکر خدا که چشم تو ما را گرفته دریاب دل ها را تو با گوشه نگاهی / حالا که کار عاشقی بالا گرفته عمریست آقاجان دلم از دست رفته / پایین پای مرقدت مأوا گرفته گیسو کمند خوش قد و بالای ارباب / شش گوشه هم با نور تو معنا گرفته از کودکی آواره روی تو هستم / دست دلم را حضرت زهرا گرفته مانند جدت رحمة للعالمینی حیف است دست خالی مرا را نبینی امروز 3 شنه 5 اسفند 1393 مصادف با سالروز ولادت بانوی دمشق؛ عقیله بنی هاشم زینب کبری (س) دست به قلم شدم تا سیاه مشقی به نام " " بنویسم. خدایا! خدای من ؛ خدای خوب و مهربانم...خیلی خیلی قشنگ تر و زیباتر از اون چیزی هستی که من با این سطح پائین معرفت و شناخت که اصلاً نداشته محسوب می شه ، فکر می کنم. روسیاهم. روسیاهم که با 25 سال سن نتونستم تو رابطه ی عبد و معبودی اونجوری که باید و شاید وظیفه ی عبد رو به نحو شایسته و بایسته انجام بدم. ازت ممنونم ؛ ممنونم که من رو انسان آفریدی ؛ انسانی مثلاً مسلمان و لایق شکر، فراوانتر محب امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه وآله السلام... ممنونم که دوران حیاتم رو تو این بازه ی زمانی قرار دادی و هم توفیقات و افتخارات خیلی خیلی زیادی ؛ نمونه اش حب شهزاده علی اکبر (علیه السلام) عنایت کردی. الهی ؛ أنت رب الجلیل و أنا عبدک الذلیل... "خدایا ؛ من رو بپذیر" برهمگان واضح و مبرهن است که وقتی شما مادر، پدر و خواهران عزیزم این دست نوشته را می خوانید من دیگر در بین شما نیستم.... می خوام کمی راحت تر و خودمانی تر بدون استرس و رودربایستی باهاتون صحبت کنم. اول از همه شما پدر مهربونم؛ بابا، انصافاً به حالت غبطه می خورم. همیشه[ ناخوانا ] ازم جلوتر بودی. پدری رو در حقم تموم کردی و نشون دادی بهترین بابای دنیا هستی. دوستت دارم پدر. خدا می دونه لذت بخش تر از زمانی که دستت رو می بوسیدم و صورتم رو می بوسیدی تو عمرم نداشتم. و هیچ موقع از خودم بی نهایت متنفر نمی شدم الا وقتایی که دلت رو به درد می آوردم... منو ببخش بابا مامان ، مامان ، مامان... همین الآنش چقدر دلم برات تنگ شده! خدا می دونه. خیلی دوستت دارم. بیشتر از اون چیزی که فکر می کنی! قدرت رو ندونستم. حیف. تو دلم هزار تا حرف هست که تو این چند جمله و چند ورق جا نمی شن و اون حس و حالش رو هم نمی تونم با قلم برات توصیف کنم. مامان ؛ زیباترین موجود عمرم؛ قشنگ ترین کلمه عمرم؛ عشقم؛ نفسم ؛ همه وجودم ؛ دوستت دارم. و امّا........ روضه گوش دادم! مامان شما لباس مشکی تنم کردی و بردیم مجلس عزاداری! مدیونتم. پدر شما لقمه حلال گذاشتی دهنم!ممنونتم... روضه لب تشنه! روضه بدن ارباً اربا! روضه وداع! روضه گودال! روضه در! روضه پهلو! روضه سر بریده! همیشه هم آرزو داشتم این روضه ها همه به سرم بیان! خداکنه! یعنی می شه؟ رسیدن به سن 30 سال ؛ بعد از آقا علی اکبر(ع) برام ننگه! تن و بدن سالم داشتن بعد از آقا علی اکبر(ع) اصلاً نمی تونم تصور کنم! فرق سالم رو بعد از آقا علی اکبر(ع) نمی خوام! چقدر خوب می شه سر تو بدنم نداشته باشم چقدر جالب و رویایی و زیباست وقتی ارباب می آیند بالا سرم تن تکه تکه ام براشون آشنا باشه و با دیدن شباهت های تو بدن من و شهزاده علی اکبر(ع) یک کمی از اون غم و غصه بدن ارباً اربا تسلی پیدا کند! خدایا نگذار آرزو به دل بمیرم. پدر و مادرم و خواهران گلم، صبر کنید. صبر صبر صبر! خواهرای خوبم؛ حجاب حجاب حجاب! مامان دوستت دارم بابا دوستت دارم ... بابا، مامان، سرتون رو جلوی ارباب و بی بی لیلا بالا بگیرین. هزار تا مثل من نه که کل دنیا فدای یک نگاه ارباب به گل روی آقا علی اکبر (ع) اینجوری تازه یک مقدار شبیه اهل بیت علیهم السلام شدید همتون. براتون از خدا اجر جزیل و صبر جمیل می خوام. یاعلی اکبر سلام من رو به همه آشنا و در و همسایه برسونید @khademinekoolebar
کمیته مرکزی خادمین شهدا سپاه و بسیج
ای روشنای خانه امید، ای شهید ای معنی حماسه جاوید، ای شهید چشم ستارگان فلک از تو روشن است ای برتر از
🌼🍃🌺🍃🌸 🍃🌺🍃🌸 🌺🍃🌸 🍃🌸 🌸 "یک چفیه زرد خوش رنگ دور گردنش پیچیده بود و یک لبخند زیبا بر لب داشت مهدی یک فرشته واقعی بود افسرده ام که نتونستم خودم رو به تشییع جانسوز مهدی در قم برسونم شهادت مظلومانه مهدی قلب همه بچه ها رو آتش زد درست مثل همون آتشی که درب خانه فاطمه زهرا (س) را سوزاند! چه تناسب قشنگی! بچه های فاطمیون در فاطمیه زهرایی شدند،فاطمیون در فاطمیه مهمان مادر شدند درست حدود یک ماه پیش بود که برای آخرین بار مهدی رو دیدم اومده بود مراسم یادبود شهدای عملیات کهرباء یک چفیه زرد خوش رنگ دور گردنش پیچیده بود و یک لبخند زیبا بر لب داشت ماه شب چهارده هم به این چهره مظلوم و نورانی حسادت می کرد مهدی یک فرشته واقعی بود دست خط بسیار زیبایی داشت و صدای بسیار آرام و ملیح ، همیشه همراهش یک دفترچه یادداشت داشت و هر از چند گاه خاطراتش رو می نوشت قرار بود برای جمع آوری خاطرات رزمندگان و تشکیل بانک خاطرات از این دفترچش استفاده کنم اما نمی دونستم یک گلوله بینمون جدایی می ندازه گلوله ای که قلب نازنینش رو چاک چاک کرد و قلوب همه بچه ها را آتش زد و شکست از دست نوشته های شهید "علی تمام زاده" در وبلاگش ۱۳۹۳/۱۲/۲۷ @khademinekoolebar
قال الامام الحسين عليه السلام : مُجالَسَةُ أهْلِ الدِّناءَةِ شَرٌّ، وَ مُجالَسَةُ أهْلِ الْفِسْقِ ریبَةٌ. حضرت امام حسین (علیه السلام) فرمودند: همنشینى با اشخاص پست و رذل سبب شرّ و بد یختى خواهد گشت; و همنشینى و مجالست با معصیت كاران موجب شک و بدبینى خواهد شد. نهج الشّهادة: ص 47 بحارالأنوار: ج 78، ص 122، ح 5 @khademinekoolebar
ای روشنای خانه امید، ای شهید ای معنی حماسه جاوید، ای شهید چشم ستارگان فلک از تو روشن است ای برتر از سراچه خورشید ای شهید #صبحتون_شهدایی @khademinekoolebar