🌼🍃🌺🍃🌸
🍃🌺🍃🌸
🌺🍃🌸
🍃🌸
🌸
یک روز یک ماشین بار آرد به موقعیت ما در کردستان رسید.
#محمد به تنهایی کیسه آردها را به پشت می گرفت و به انبار می آورد.....
راننده کامیون با دیدن این وضع می پرسد، #فرمانده_سپاه اینجا کیست ؟ کسی نیست به شما کمک کند خیلی خسته شده اید.....
#محمد می گوید: لازم نیست من خودم اینها را می آورم.....
در آن موقع چند نفر از بچه ها می رسند و هنگامی که محمد را در آن حال خسته می بینند به او می گویند شما نمی خواهد این کاز را انجام بدهید ما هستیم.....
راننده تازه می فهمد که #محمد خود #فرمانده_سپاه بوده که به تنهایی آردها را به دوش گرفته است.......
#شهید_محمد_منتظرقائم
روحمان با یادش شاد.......
@khademinekoolebar