eitaa logo
🥀کُمیته ی خادمین شهدای خواهر استان البرز
524 دنبال‌کننده
3هزار عکس
1.3هزار ویدیو
25 فایل
ارتباط با خط مقدم:📝 @Md654321 #خادم‌الشهدا فقط یک مدال بر روی سینه نیست! یک هدف و راه است
مشاهده در ایتا
دانلود
خدا میداند در دفتر امام زمان(عج) جزو چه کسانی هستیم؟! کسی که اعمال بندگان در هر هفته دو روز دوشنبه، پنجشنبه به او عرضه میشود، همین قدر می دانیم آن طوری که باید باشیم، نیستیم .. -آیتﷲبهجت(ره)- @khademinkhaharalborz18
💠احادیث مهدوی💠 🔸 امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف : کسی با ما در رابطه با مقام ولایت و امامت مشاجره نمی کند، مگر آنکه ستمگر و معصیت کار باشد، همچنین کسی مدعی ولایت و خلافت نمی شود، مگر کسی که منکر و کافر باشد. 📚 بحارالانوار/ج53/ص179 ✍🏼 منظور از ادعای ولایت و خلافت، ادعای جانشینی خاص است نه ولایت عامی که از طرف معصوم صادر شده است. ╭•••─────♡─────•••╮ @khademinkhaharalborz18 ╰•••─────♡─────••╯
و او به خیانت چشم خلق و اندیشه‌هاے نهانے دلهاے مردم آگاه استــــــــــــ ... ____ 🌅🫀____ @khademinkhaharalborz18
💚🍃 مهریه را اینطور تعیین کرده بودم؛ چهارده سکه بهار آزادی، اهتمام هر دویمان به روزه گرفتن در روزهای دوشنبه و پنج شنبه، ادای نماز شب در شب های جمعه و اطاعت از امام تا آخر عمر. برای عقد، از دفتر امام رحمة الله علیه نوبت گرفته بود. من بودم، محمدرضا بود و پدرم. وارد حیاط کوچک خانه ی امام رحمة الله شدیم. چند تا عروس و داماد دیگر هم بودند. حاجی گفت:«بیا بریم آخر صف؛ هر چی بیشتر توی صف بایستیم، بیشتر امام رو میبینیم.» رفتیم. دل توی دلمان نبود. نوبتمان که شد امام رحمة الله علیه عقد را جاری کردند و فرمودند:«با هم خوب باشید.» پیامبر اکرم(ص): مهریه ها را سنگین نگیرید؛ مهر و محبت را خدا باید فراهم کند (نه مهریه ی زیاد). •---••♡••🇮🇷••♡••---• @khademinkhaharalborz18
43.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
_🖤🕊️_ همه نگران بغض دم «اللهم انا لانعلم منهم‌ الا خیرا»ی آقا بودند ابراهیم. همه نگران بودند. همه از دیشب می‌گفتند دعاکنید آقا سرنماز بغض نکند یکهو. در لحظه این فراز، همه بلند گریه کردند، تمام صف‌های قامت‌ بسته پشت شانه‌های آقا. صف‌های توی خیابان. همه بلند گریه کردند که بغض آقا توی صدای جمعیت گم شود. آقا اما بغض نکرد ابراهیم. در تکرار دوم و سوم هم همه مویه سر دادند. میلیون‌ها گریه بلند، برای شنیده نشدن یک بغض آرام؛ آقا اما بغض نکرد ابراهیم. هیچ شانه‌هایش نلرزید. کوه انگار. مشکی هم نپوشید حتی. و بر تابوت شما کمر خم نکرد حتی برای بوسه‌ای یا فاتحه‌ای. رفت و توی دفتر شخصی‌اش نشست به دیدارهای سران و سرسلامتی‌های همسایه‌ها. آقا حواسش هست ابراهیم. مراقب است که توی دل ما خالی نشود. بچه‌ها را بغل می‌کند. به آدم‌بزرگ‌ها میگوید هیچ‌نگران نباشید. خللی پیش نمی‌آید. سکنات او آراممان می‌کند. ابراهیم تو توی دامن کوه‌ها گم شدی، و ما تکیه بر کوهی داده‌ایم این داغ را. حالمان خوب است، کوه‌مان استوار هنوز. نگران ما نباش. «مهدی مولایی» __🎞️🎥_ @khademinkhaharalborz18
حاج‌حسین‌یکتا‌ می‌گفت: درعالم‌رویا؛به‌شھیدگفتم! چرابرای‌مادعانمی‌کنید‌که‌شھیدبشیم...!؟ می‌گفت‌مادعامی‌کنیم‌ براتون‌شھادت‌مینویسن‌ .. ولی‌گناه‌می‌کنید. پاک‌میشه💔 @khademinkhaharalborz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🇮🇷🌺🇮🇷🌺🇮🇷🌺🇮🇷🌺🇮🇷 ✍ شاید هم حس میکرد حال همه را بهم ریخته..که دیگر منتظر پاسخ کسی نشد، با خداحافظی ساده ای از اتاق بیرون رفت.. و من هنوز تشنه چشمانش بودم که دنبالش دویدم.😢🏃‍♀ روی ایوان تا کفشش را میپوشید، با بیقراری پرسیدم _چرا باید بریم؟😥😢 قامتش راست شد، با نگاهش روی صورتم گشت.. و اینبار شیطنتی در کار نبود که رک و راست پاسخ داد _زینب جان! شرایط اونجوری که من فکر میکردم نشد. تو این خونه تنهات بذارم، ولی حالا...😊 که صدای مصطفی خلوتمان را به هم زد _شما اگه میخواید خواهرتون رو ببرید، ما مزاحمتون نمیشیم.😊 به سمت مصطفی چرخیدم، چشمانش سرد و ساکت به چهره ابوالفضل مانده و از سرخی صورتش حرارت احساسش پیدا بود... ابوالفضل قدمی را که به سمت پله های ایوان رفته بود به طرف او برگشت و با دلخوری پرسید _یعنی دیگه نمیخوای کمکم کنی؟😕😒 مصطفی لحظه ای نگاهش به سمت چشمان منتظرم کشیده شد.. و در همان یک لحظه دیدم ترس رفتنم دلش را زیر و رو کرده که صدایش پیش برادرم شکست _وقتی خواهرتون رو ببرید زینبیه پیش خودتون، دیگه به من نیازی ندارید!😕 و انگار دست ابوالفضل را رد میکرد تا پای دل مرا پیش بکشد بلکه حرفی از آمدنش بزنم... و ابوالفضل دستش را خوانده بود که رو به من دستور داد _زینب جان یه لحظه برو تو اتاق!😊 لحنش به حدی محکم بود که خماری خیالم از چشمان مصطفی پرید و من ساکت به اتاق برگشتم...😔 مادر مصطفی هنوز در حیرت حرف ابوالفضل مانده... و هیچ حسی حریف مهربانی اش نمیشد.. که رو به من خواهش کرد _دخترم به برادرت بگو افطار بمونه!😊 و من مات رفتار ابوالفضل.. ادامه دارد.... 🌹نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد @khademinkhaharalborz18 🇮🇷🌺🇮🇷🌺🇮🇷🌺🇮🇷🌺🇮🇷
مات رفتار ابوالفضل دور خودم میچرخیدم که مصطفی وارد شد... انگار در تمام این اتاق فقط چشمان مرا میدید که تنها نگاهم میکرد و با همین نگاه، چشمانم از نفس افتاد.. و او یک جمله از دهان دلش پرید _من پا پس نکشیدم، تا هر جا لازم باشه باهاتون میام! کلماتش مبهم بود.. و خودش میدانست آتش عشقم چطور به دامن دلش افتاده که شبنم شرم روی پیشانی اش نم زد.. و پاسخ تعجب مادرش را با همان صدای گرفته داد _انشاءالله هر وقت برادرشون گفتن میریم زینبیه.😔😒 و پیش از آنکه زینبیه به آرامش برسد،😥 فتنه سوریه طوری به هم پیچید که انبار باروت داریا یک شبه منفجر شد...😨😱 ارتش آزاد هنوز وارد شهر نشده.. و تکفیری هایی که از قبل در داریا لانه کرده بودند، با اسلحه به جان مردم افتادند...😰😑😢 مصطفی در حضرت سکینه(س) بود و صدای تیراندازی از تمام شهر شنیده میشد...😨😨 ابوالفضل مرتب تماس میگرفت..😥📲 هر چه سریعتر از داریا خارج شویم، اما خیابان های داریا همه میدان جنگ شده و مردم به حرم حضرت سکینه(س) پناه میبردند...👥👥🏃‍♂🏃‍♂ مسیر خانه تا حرم طولانی بود... و مصطفی میترسید تا برسد دیر شده باشد که سیدحسن🌷 را دنبال ما فرستاد...🚗 صورت خندان و مهربان این ،از وحشت هجوم تکفیری ها به شهر، دیگر نمیخندید... و التماسمان میکرد زودتر آماده حرکت شویم...😥 خیابانهای داریا را به سرعت می پیمود💨🚗 و هر لحظه باید به مصطفی حساب پس میداد...📲 چقدر تا حرم مانده و تماس آخر را نیمه رها کرد.. که در پیچ خیابان، سه نفر 😈😈😈مسلّح راهمان را بستند...😱😰😨😭 تمام تنم از ترس سِر شده بود،...😰😰😰😭😭😭 ادامه دارد.... 🌹نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد @khademinkhaharalborz18 🇮🇷🌺🇮🇷🌺🇮🇷🌺🇮🇷🌺🇮🇷
⁉️ را میشناسید؟ حجم آزارها را می دانید؟ ✍🏻 او همان سیدی بود که در کردستان یک نفر به او شکلات تعارف کرد 🔥طوری با آن شخص برخورد کردند که پشیمان شد از کرده خود و اظهار پشیمانی کرد😭 حتی کسی جرئت تعارف به او را نداشت. چه برسد به تعریف. حالا همه می‌خواهند خودشان را به تابوتش برسانند. عده ای برای تبرک عده ای برای بخشش شهادت میدهم که قدر تو را ندانستیم @khademinkhaharalborz18
👤آیا قسم خوردن به قرآن یا امام حسین یا حضرت عباس (علیهم السلام)حکم قسم به الله را دارد؟ 📨 قسم به غیر اسماء خداوند تبارک و تعالی ، قسم شرعی محسوب نمی‌شود، و الزام آور نیست و تخلف از آن کفاره ندارد، ولی در هر صورت اگر قسم دروغ بخورد، حرام است. ✍🏻آیت‌الله‌خامنه‌ای @khademinkhaharalborz18
(وصیت پنجاه و هفتم) 📜وصیت نامه شهید رحیم ترکان: مردان و مؤمنان بزرگ خدا کسانی هستند که به عهد و وفا پیمان بستند و حتی به بهترین درجه یعنی شهادت رسیدند و اینجانب سوگند یاد می کنم که سعادت خویش را نمی یابم مگر در پیمودن خط خونین اباعبدالله الحسین (ع) که راه تمامی شهدای انقلاب اسلامی است. مردم شهیدپرور خدا را فراموش نکنید و تقوا پیشه کنید، پیرو خط ولایت فقیه باشید و هر کاری می کنید فقط برای رضای خدا باشد. اخلاص در عمل پیشه کنید انشاالله خداوند ما را در زمره شهدای صحرای کربلا قرار دهد و ما را با حسین بن علی (ع) محشور گرداند. ____ 📜🪴____ @khademinkhaharalborz18