eitaa logo
«مردمیدان/خادم الائمه»
172 دنبال‌کننده
598 عکس
977 ویدیو
20 فایل
حاج قاسم به خون خود آموخت « #مرد_میدان» شهید خواهد شد هرکس امروزکه « #مرد_میدان» شد دردوعالم روسفیدخواهدشد #یا_صاحب_الزمان_عج یادم بده یادم نره یادت کنم مولا دل شکسته‌ی ما را صبور کن آقابه جان مادرت زهرا(س)ظهورکن #اللهم_عجل_لولیک_الفرج
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
13.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عمه دیگه بی حوصله م من بابام خیلی دیر کرده کاری براش پیش اومده یا موهاش به نیزه گیر کرده . عمه خوبه تاریکه اینجا مهتاب امشب نیست عمه بابام منو اینجور ندیده موهام مرتب نیست عمه . عمه ببین که جای اون دست سرخی هنوز رو گونه داره بابام داره امشب میادش آی بچه ها کی شونه داره . بابا نیاوردی عمومو شِکوه به عباست کنم من چشمام نمی بینه که باید با دست احساست کنم من . بابا دروغه هر کی گفته ما پیش دشمن کم آوردیم بابا خیالت جمع باشه هر چی غذا دادن نخوردیم . بابا تا اینجا تا خود مرگ با عمه ها صد بار رفتیم مجبور بودیم تا رسیدیم شرمنده ام بازار رفتیم . رو پای زهرا سر گذاشتم خوابیده بودم با لگد زد اصلا نفهمیدم که چی شد بابا خلاصه خیلی بد زد . من گریه می کردم ولی اون هی ریش خندم کرد بابا پیش چشای عمه اون شب از مو بلندم کرد بابا 🏴 @bermegali
1_5780315720.mp3
4.09M
پای درد و دلِ دخترت بشین با لبای پاره میخونم برات لکنتم داره اذیت میکنه روضه با اشاره میخونم برات با سر اومدی به دیدنم ولی هیچ کجا بابا نمیاد اینطوری گریهٔ زیاد اَمونمو برید نفسم بالا نمیاد اینطوری اینطوری دست منو گره زدن دستای عمه رو بستن اینطوری سرتو نمیتونم بغل کنم مچ دستمو شکستن اینطوری بعد اون که رفتی بی خداحافظی کار من سوز و گدازه اینطوری نمیشه که خوب ببینمت بابا با چِشی که نیمه بازه اینطوری بعد اون شب که تو صحرا گم شدم دیگه خم شد قامتِ من اینطوری یکی در میون نزد سیلی بهم ضربه زد به صورتِ من اینطوری تو بگو کجای دنیا یه گُلو میکَنَن از روی ساقه اینطوری تو چه جوری افتادی از روی اسب افتادم من از رو ناقه اینطوری تو کوچه پس کوچه های شهرِ شام چکمه روی بالم افتاد اینطوری یکی دید رمق نمونده تو پاهام بی ادب منو هُلم داد اینطوری تا خجالتم بدن زنای شام هی به من اشاره کردن اینطوری جلوی چشم عمو میون راه پیرهَنم رو پاره کردن اینطوری وقتی توی تب می سوزم ای بابا لرزه تو تنم میافته اینطوری با ته نیزه یه جور منو زدن سر و گردنم میافته اینطوری کمرم شکسته از غصه بابا ریخته شد رو سرم آوار اینطوری میدونی که بدتر از اینا چیه هو شدم میون بازار اینطوری همه سنگ از روی پشت بوم زدن نازِ دخترو خریدن اینطوری موهایی که عمه بافته بود برام زجر و حرمله کشیدن اینطوری 🏴 🏴 @bermegali👈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_5848871863.mp3
12.94M
|⇦•دستای عمو‌ اباالفضل.... و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها •✾• @bermegali👈 ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ دستای عمو اباالفضل؛ سقا خونه ی رقیه گاهی پرچم و گذاشتن؛ روی شونه ی رقیه سیده عالِمه؛ نوه ی فاطمه این شگفتی فقط؛ تو بنی هاشمه تو همون سن کم؛ عقل چهل ساله داشت با چهل ساله ها‌؛ دم به دم ناله داشت و صلی الله یا ابا عبدالله میگفت اِلاّ بالله ابا عبدالله به هر قیمت این ذکر و گفتن یعنی زده تو میدون با ابا عبدالله یا رقیه یا رقیه.. «حالا که تا دیار تو‌ ما را نمی برند ما قلبمان شکست حرم را بیاورید» جانم نازنین رقیه؛ اسم دلنشین رقیه کربلا اسمتو بُردیم؛ صبحِ اربعین رقیه روح و ریحان بگو؛ دم طوفان بگو ابوفاضل میگه؛ یه عمو جان بگو گفتی عمه ام الان؛ وقت اعجازشه خطبه خوندی یکم؛ نفسش تازشه چهل منزل الله اکبر محشر چهل منزل یاد آوری شد خیبر چهل‌ منزل هم رزم خانُم زینب به وقت غوغای بناتُ الحیدر 🏴 @bermegali👈 ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
1_5554468920.mp3
15.57M
آی.آی........بابا....باباااااا.. قلب تو از سنگه. دست از سرم بردار کشتی من و پاتو. از مجعرم بردار. دستات چه سنگینه. تا میزنی هر بار. این قول و زنجیرو.. از گردنم بردار.. من مو سپیدم نزن. نزن بچه شهیدم نزن نزن اصلا میفهمی سه سالمه.؟ بابا ندارم نزن نزن موهامو سوزوندی.. بستت نبود انگار دنبالم افتادی.. دست از سرم بردار چشمام نمیبینه بس که هولم دادی گوشواره رو دیدم اون روز توی بازار عمه میبینه نزن. نزن گریه اش میگیره نزن نزن هر کی رد شد بهت میگفت بچه میمیره نزن نزن اون شب که خوابم برد. مردم من از دوری. بابامو میخواستم .. اما نه اینجوری سر غرق خون بود و.. دندونشم خونی موهاشم انگار که. سوزونده بود خولی تو رو بازار زدن زدن من رو تو انتظار زدن زدن چشمات به من بود رو نیزه ها من رو که هربار زدن زدن 🏴 @bermegali👈