#برگی_از_خاطرات_شهدا🌹
🔅شهید ناصر ورامینی🔅
♦️ به ناصر گفتم: شما با این سن کمت میخوای بری جبهه ومملکت رو نجات بدی؟ گفت: من میرم و مملکتم را نجات میدم، سالهای اول جبهه میروم و سالهای آخر هم شهید میشم، گفتم: اگه شهید بشی من چه کار کنم؟ گفت: اگه جواهرات بسیار غیمتی به شما بدن و بعد بخوان پس بگیرن شما بهشون تحویل نمیدی؟ گفتم: بله تحویل میدم، گفت: حالا منم امانتم، فکر کن میخوای به صاحبش تحویل بدی، مامان راضی باش به رضای خدا.
🥀 سرانجام 30 اسفند ماه سال 1366 در عملیات والفجر 10 در منطقه عملیاتی دشت خرمال به شهادت رسید.
_._._._._._._._
🆔 @Shohada_57🥀
#برگی_از_خاطرات_شهدا🌹
🔅شهید محمد سادات سید آبادی🔅
🍃محمد از کودکي فردي آرام، خونگرم، متين، خوش بين و خوش برخورد بود. اخلاق خوب او در نوجواني باعث شده بود که در تمامي مجالس و محافل، محور گفتگوها قرار گيرد.
🍃او روحي با عاطفه و حساس و چهره اي مهربان داشت. همين امر باعث شده بود که دوستان زيادي داشته باشد. وي استعداد فوق العاده اي در امر تحصيل داشت و حلال مشکلات خانواده، دوستان و حتي افراد نا آشنا بود. هيچگاه شخص برايش مطرح نبود، بلکه هدفش خدمت به عموم مردم بود. وي مي افزايد: محمد هيچگاه خواسته مادي بيشتر از حد احتياج و ضرورت نداشت.
🍃 او در زندگي اش کارهاي خير زيادي انجام مي داد؛ اما هيچ وقت آنها را براي کسي بازگو نمي کرد. وقتي خبر شهادت محمد در بين مردم پخش شد، هر کسي که به منزل ما مي آمد با حالتي متاثر از خدماتي که محمد براي آنها انجام داده بود، ياد مي کرد.
🍃وقتي علت ازدواج را از محمد پرسيدم گفت که به قول يکي از روحانيون هنوز ايمان ما کامل نشده است، چون نصف ايمان در ازدواج و متاهل شدن است. براي همين مي خواهم ايمانم کامل شود تا به فيض شهادت برسم.
📚 به نقل از مادر شهید
_._._._._._._._
🆔 @Shohada_57🥀