#کتاب_سلام_بر_ابراهیم
شکستن نَفْس |
🦋پیراهن بلند پوشیده بود و شلوار گشاد! به جای ساک ورزشی لباسها را داخل کیسه پلاستیکی ریخته بود!
از آن روز به بعد اینگونه به باشگاه
میآمد!
بچهها میگفتند: بابا تو دیگه چه جور آدمی هستی؟!
ما باشگاه میایم تا هیکل ورزشکاری پیدا کنیم.
بعد هم لباس تنگ بپوشیم.
اما تو با این هیکل قشنگ و رو فرم،
آخه این چه لباسهایی که میپوشی؟!
🦋ابراهیم به حرفهای آنها اهمیت نمیداد.
به دوستانش هم توصیه میکرد که:
اگر ورزش برای خدا باشه، میشه عبادت.
اما اگر به هر نیت دیگهای باشه ضرر میکنین.✌️
🌹#شهید_هادی #سلام_بر_ابراهیم #ابراهیم_هادی
📚موضوع مرتبط:
#شهید_ابراهیم_هادی
#شهید_دفاع_مقدس
#عکس_نوشته
#معرفی_کتاب
📆مناسبت مرتبط:
تاریخ تولد: ۲/۱
@khademsho
❆﷽❆
سلام دوستان✋ #ابراهیم_هادی هستم😊 دراول اردیبهشت سال 1336درمحله شهید سعیدی حوالی میدان خراسان به دنیااومدم🌸حالا میخوام از خودم براتون بگم😊چهارمین فرزند خانواده بودم با این حال پدرم به من علاقه خاصی داشت.😍من نیز منزلت پدرم را بدرستی شناخته بودم. پدری که باشغل بقالی توانسته بود فرزندانش را یه بهترین نحو تربیت کند😇در سن نوجوانی بودم که طعم تلخ یتیمی را چشیدم😔 .از آنجا بود که همچون مردان بزرگ زندگیم را پیش بردم.
دوران دبستان به مدرسه طالقانی میرفتم!دبیرستان هم در مدارس ابوریحان و کریم خان!!😊 سال۵۵ بود که تونستیم دیپلم ادبی بگیرم😊 از همان سال مطالعات غیر درسی را هم شروع کردم🌸 حضورم درهیئت جوانان وحدت اسلامی😊 وهمراهی وشاگردی استادی نظیر علامه محمد تقی جعفری بسیاردر رشد شخصیتیم موثر بود. در دوران پیروزی انقلاب شجاعت های بسیاری از خودم نشان دادم☺️همزمان با تحصیل به کار در بازار تهران مشغول بودم 🏃پس از انقلاب در سازمان تربیت بدنی و بعد از آن به آموزش پرورش منتقل شدم همچون معلمی فداکار به تربیت فرزندان این مرز وبوم مشغول شدم😍 راستی اهل ورزش بودم😇با ورزش پهلوانی یعنی ورزش باستانی شروع کردم دروالیبال وکشتی بی نظیر بودم😃 هرگز در هیچ میدانی پاپس نکشیدم ومردانه می ایستادم.پائيز سال شصت و يك بار ديگر عازم مناطق عملياتي شديم. اين بار نَقلهمه مجالس توسل هاي مم به حضرت زهرا (س) بود، هر جا مي رفتيم حرف از ابراهيم بود.
به منطقه سوماركه رفتيم و به هر سنگري كه سر مي زديم از من مي خواستن كه براي اونها مداحي كنم و از حضرت زهرا (س) بخونم.
💞در عملیات والفجر مقدماتی در بهمن ماه ۱۳۶۱ در فکه پنج روز به همراه بچه های گردان کمیل و حنظله در کانال های فکه با بچه ها های مظلوم کردان کمیل، مقاومت کردیم ولی تسلیم نشدیم.✊ تا اینکه سرانجام در ٢٢بهمن سال ۶١ بعد فرستادن باقی مونده بچه ها به عقب ،
با خدای خودم، تنهای تنها شدم💕
🌹من همیشه ازخدا میخواستم گمنام باشم🌹
اے شـــღــید گمنام!!
ما گمنام ترین گمنامان عالم امکانیم
پس اے شـــღــید!!
برایمان حمدے بخوان که تو زنده اے و ما مرد.
🌷شهدای گمنام
🔸بارها میدیدم ابراهیم با بچههایی که نه ظاهر مذهبی داشتند و نه به دنبال مسائل دینی بودند، رفیق میشد. آن ها را جذب ورزش میکرد و به مرور به مسجد و هیئت میکشاند.
🔸یکی از آنها خیلی از بقیه بدتر بود؛ همیشه از خوردن مشروب و کارهای خلافش میگفت! اصلاً چیزی از دین نمیدانست؛ نه نماز و نه روزه. به هیچ چیز هم اهمیت نمیداد. حتی میگفت تا حالا هیچ جلسه مذهبی یا هیئت نرفتهام.
🔸به ابراهیم گفتم: آقا ابراهیم، اینها کی هستند دنبال خودت می آری؟ با تعجب پرسید: چطور؟ چی شده؟ گفتم: دیشب این پسر پشت سر شما وارد هیئت شد؛ بعد هم آمد و کنار من نشست. حاج آقا صحبت میکرد از مظلومیت #امام_حسین و کارهای یزید میگفت و این پسر هم خیره خیره و با عصبانیت گوش میکرد. وقتی چراغها خاموش شد، به جای این که اشک بریزد مرتب فحشهای ناجور به یزید میداد.
🔹ابراهیم داشت با تعجب گوش میکرد و یک دفعه زد زیر خنده. بعد هم گفت: «عیبی نداره! این پسر تا حالا هیئت نرفته و گریه نکرده، مطمئن باش با امام حسین علیه السلام که رفیق بشه تغییر میکنه؛ ما هم اگر این بچهها را مذهبی کنیم هنر کردیم.»
💗دوستی ابراهیم با این پسر به جایی رسید که همه کارهای اشتباهش را کنار گذاشت، یکی از بچههای خوب ورزشکار شد.
#ابراهیم_هادی
🔸بارها میدیدم ابراهیم با بچههایی که نه ظاهر مذهبی داشتند و نه به دنبال مسائل دینی بودند، رفیق میشد. آن ها را جذب ورزش میکرد و به مرور به مسجد و هیئت میکشاند.
🔸یکی از آنها خیلی از بقیه بدتر بود؛ همیشه از خوردن مشروب و کارهای خلافش میگفت! اصلاً چیزی از دین نمیدانست؛ نه نماز و نه روزه. به هیچ چیز هم اهمیت نمیداد. حتی میگفت تا حالا هیچ جلسه مذهبی یا هیئت نرفتهام.
🔸به ابراهیم گفتم: آقا ابراهیم، اینها کی هستند دنبال خودت می آری؟ با تعجب پرسید: چطور؟ چی شده؟ گفتم: دیشب این پسر پشت سر شما وارد هیئت شد؛ بعد هم آمد و کنار من نشست. حاج آقا صحبت میکرد از مظلومیت #امام_حسین و کارهای یزید میگفت و این پسر هم خیره خیره و با عصبانیت گوش میکرد. وقتی چراغها خاموش شد، به جای این که اشک بریزد مرتب فحشهای ناجور به یزید میداد.
🔹ابراهیم داشت با تعجب گوش میکرد و یک دفعه زد زیر خنده. بعد هم گفت: «عیبی نداره! این پسر تا حالا هیئت نرفته و گریه نکرده، مطمئن باش با امام حسین علیه السلام که رفیق بشه تغییر میکنه؛ ما هم اگر این بچهها را مذهبی کنیم هنر کردیم.»
💗دوستی ابراهیم با این پسر به جایی رسید که همه کارهای اشتباهش را کنار گذاشت، یکی از بچههای خوب ورزشکار شد.
#ابراهیم_هادی
هدایت شده از ستاد مرکزی راهیان نور
شهادت حضرت زهرا - ابراهیم هادی.mp3
2.95M
#مداحی | #ابراهیم_هادی
🎙 شما صدای ابراهیم هادی را میشنوید
▪️صوت مداحی شهید هادی در عزای حضرت زهرا (س)
🔻مداح بود. صدای زیبایی داشت.
در منطقه برای رزمندگان مداحی می کرد؛
بیشتر برای حضرت زهرا(س).
یک بار مسئله ای پیش آمد که گفت:
«دیگر نمی خوانم. دیگر مداحی نمی کنم»؛
اما فردای آن روز دوباره شروع کرد به مداحی!
حضرت زهرا(س) را در خواب دیده بود.
فرموده بودند:
«نگو نمی خوانم. ما تو را دوست داریم.
هر کس گفت بخوان، تو هم بخوان».
اینجا گذری بر قدمگاه شهیدان است👇
🆔 @Rahianenoor_News