🔹خواهر شهید جهاد مغنیه
مادر من یک زن فوق العاده است. وقتی خبر شهادت بابا رسید، رفت دو رکعت نماز خواند. همه ما را مادرمان آرام کرد. بدون اینکه حرفی مستقیم به ما بزند، وقتی دید در مواجه با پیکر بابا بی تاب شدهایم خطاب به بابا گفت: الحمدالله که وقتی شهید شدی، کسی خانوادهات را به اسارت نگرفت و به ما جسارت نکردند. همین که یک جمله ما را آن قدر خجالت داد که آرام شدیم. بعد خودش رفت و وقتی مراسم تشییع برگزار میشد، یک ساعت در قبری که برای بابا آماده کرده بودند ماند و قرآن و زیارت عاشورا خواند. خبر شهادت جهاد را هم که شنید همین طور. دلم سوخت وقتی پیکر جهاد را دیدم. مثل بابا شده بود. خون ها را شسته بود ولی جای زخم ها و پارگیها بود. جای کبودی و خون مردگی ها. تصاویر شهادت بابا و جهاد با هم یکی شده بود. یک لحظه به نظرم رسید من دیگر نمیتوانم تحمل کنم. باز مادر غیرمستقیم ما را آرام کرد. وقتی صورت جهاد را بوسید، گفت: ببین دشمن چه بلایی سر جهادم آورده. البته هنوز به اربا اربا نرسیده. لایوم کیومک یا اباعبدالله (ع). ما هم از خجالت آرام شدیم. بعد هم مادرم خودش توی قبر جهاد رفت. همان قبر! سه ساعت قرآن و زیارت عاشورا و دعا در قبر خواند.
#شهید_جهاد_مغنیه
#شهید_بین_الملل
#شهید_مقاومت
#مادر_صبر
#خاطره
🔸تاریخ شهادت ۲۸ دی ماه
#martyr #jihad
❄️ @Khademsho ✌️خادم شو❄️
🕊❤️🕊
#خاطره
جهاد #مشهد را خیلی دوست داشت.
هر وقت دلش میگرفت و وقت آزاد داشت، میگفت بریم مشهد. خودش میرفت. گاهی هم به من زنگ میزد و میگفت فاطمه، بریم مشهد؟
می رفتیم.. خیلی سفرهای خوبی هم میشد. بعد از شهادت بابا، متولیان حرم های متبرکه،
پرچمهای متبرکه را برایمان فرستادند، تا با بابا دفن کنیم. پرچم کربلا، نجف، حضرت زینب.... بعد از شهادت جهاد هم پرچمهای کربلا و حرم حضرت زینب را بر ایمان فرستادند.
موقع تدفین اول پارچه امام حسین را که جهاد عاشق عزاداری برایشان بود را پهن کردیم. در همون حین، کسی رسید که پرچم گنبد امام رضا را آورده بود. آن فرد اصلا از زمان دقیق مراسم خبری نداشت. خواست خدا بود که به موقع رسید. این پرچم را حتی برای بابا هم نفرستاده بودند. انگار خود امام رضا آن را فرستاده بود.💚
"خاطرهای از زبان فاطمه مغنیه"
#شهید_جهاد_مغنیه🌺
#شهید_حزب_الله_لبنان🌺
#خاطره🦋
#مشهد💚
#روز_هشتم_ماه_رمضان💚
📅مناسبت مرتبط:
تاریخ تولد
#02_12
موسسه راویان فتح
کمیته خادم الشهداء استان همدان
🇮🇷 @khademsho