1_16361916.mp3
5.84M
#پنجشنبه است یادی کنیم
از زندگانِ عشق، #شهدا
🎤 #سید_رضا_نریمانی
❣تا دلم یاد #شهیدا میکنه
⚜اشک چشمامـ😢 منو رسوا میکنه
@ravianfath
365-day-365-diary.pdf
30.06M
📚 برای مطالعه
👌«کتاب ۳۶۵ خاطره برای ۳۶۵ روز»
🔹هر روز یک خاطره از یک #شهید، بخوانیم و جانمان را معطر و ذهنمان را منوّر کنیم.
🎁هدیه به روح شهدای والا مقام، صلوات میفرستیم.
📎پیوند دریافت در پایگاه:
http://dl.nomov.ir/maharati/farhangi/m-f-136.pdf
#شهدا
🌏 آدرس پایگاه:
🌐www.nomov.ir
#نماز_شب
اومد بهم گفت : " میشہ ساعت ۴ صبح بیدارم ڪنی تا داروهام رو بخورم ؟ "
ساعت ۴ صبح بیدارش ڪردم ،
تشڪر ڪرد و بلند شد از سنگر رفت بیرون ...
بیست الی بیست و پنج دقیقہ گذشت ، اما نیومد ...
نگرانش شدم ؛
رفتم دنبالش و دیدم یہ قبر ڪنده و توش نماز شب می خونہ و زار زار گریہ می ڪنہ !
بهش گفتم :
" مرد حسابی تو ڪه منو نصف جون ڪردی !
می خواستی نماز شب بخونی چرا بہ دروغ گفتی مریضم و می خوام داروهام رو بخورم ؟! "
برگشت و گفت :
" خدا شاهده من مریضم ،
چشمای من مریضہ ، دلم مریضہ ،
من ۱۶ سالمہ !
چشام مریضہ ! چون توی این ۱۷ سال امام زمان عج رو ندیده ...
دلم مریضہ ! بعد از ۱۶ سال هنوز نتونستم با خدا خوب ارتباط برقرار ڪنم ...
گوشام مریضہ ! هنوز نتونستم یہ صدای الهی بشنوم ... "
✍ « ﺧﺎﻃﺮﻩ ﺍﯼ ﺍﺯ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺷﻬﯿﺪ ﺻﺎﺣﺐ ﺍﻟﺰﻣﺎﻧﯽ »
#شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات
شهید یوسف قربانی شهیدی که دردنیا هیچکس را نداشت و برای آب نامه مینوشت 🔹محل تولد: زنجان تاریخ تولد: ۱۳۴۵ تاریخ شهادت: ۱۳۶۵/۱۰/۱۹ نام عملیات: کربلای۵ منطقه عملیاتی: شلمچه 🔹در ۶ ماهگی پدر، در ۶ سالگی مادر و در ۸ سالگی مادربزرگش و برادرش را در تصادف از دست داد؛ زمانی هم که شهید شد، غریبانه دفنش کردند 🔹چند دقیقه قبل از عملیات، یکی از همرزمان خبرنگارش از او پرسید: آقا یوسف! غواص یعنی چی؟ او پاسخ داد: غواص یعنی مرغابی امام زمان (عج) 🔹 نامه برای آب... همرزم یوسف میگوید: هر روز میدیدم یوسف گوشهای نشسته و نامه مینویسد! با خودم میگفتم یوسف که کسی را ندارد برای چه کسی نامه مینویسد؟ آن هم هر روز. 🔹یک روز گفتم یوسف جان برای کی نامه مینویسی؟ نامهات را پست نمیکنی؟ 🔹دست مرا گرفت، قدمزنان کنار ساحل اروند بُرد، نامه را از جیبش درآورد، و داخل آب انداخت! چشمانش پر از اشک شد و آرام گفت: من برای آب نامه مینویسم، کسی را ندارم.
🔻به یادش، در گروهها ارسال کنیم تا سیلی از فاتحه و صلوات به روح مطهر این شهید عزیز هدیه شود.
#شهدا
🔸حکایت یک نامه ی عاشقانه...
به بهانه ی وفات همسر شهید صیاد شیرازی
می گفت: خجالت می کشم؛ خیلی در حق خانواده ام کوتاهی کردم؛ کمتر پدری کردم؛ فرصتش کم بود، وگرنه خیلی دلم می خواست... یه روز هم دیدم درب خونه رو می زنند. پیک نامه آورده بود. قلبم ریخت که نکنه علی شهید شده باشه. پاکت رو که باز کردم، دیدم یه انگشتر عقیق برایم فرستاده؛ و روی یه برگه هم نوشته: به پاس صبرها و تحمل های تو...
👤خاطره ای از زندگی سپهبد شهید علی صیاد شیرازی
📚منبع: خبرگزاری دفاع مقدس؛ وابسته به بنیاد حفظ آثار/ راوی: همسر شهید
خاکریز خاطرات ۷۰
📎 #شهدا
📎 #سیره_شهدا
📎 #خاطرات_شهدا
📎 #جهاد_تبیین