حق و باطل
همیشه می جنگند ؛
خط ما خطِ سیدالشهداست
#ما_ملت_امام_حسینیم
#ما_ملت_شهادتیم
12.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روزهای شیرین بازگشت
اولین دیدار آزادگان با رهبرحکیم و معظم انقلاب پس از آزادی.
لحظاتی به یادماندنی از بازگشت آزادگان سرافراز به میهن عزیز اسلامی
۲۶مرداد، سالروز آغاز بازگشت آزادگان دوران دفاع مقدس به میهن اسلامی
9.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روزی که وطن نفس کشید؛لحظاتی از بازگشت آزادگان
🔸۲۶ مردادماه یادآور بازگشت سرافرازانه آزادگان به میهن اسلامی در سال ۱۳۶۹ و فرصتی برای مرور رشادتهای این غیور مردان است.
🔹آن روزها را هنوز از یاد نبردهایم...
روزهایی که کوچهها با پرچمها و گلها آذین شده بود،و دلهایمان بیقرارِ دیدار عزیزانی که سالها در بند اسارت بودند.
▪️اتوبوسها یکییکی میآمدند.صدای هلهله در فضا میپیچید، مادرانی با گل در دست به استقبال میرفتند،پدرانی که قامتشان از انتظار خمیده بود، دوباره قد راست میکردند.
▫️فرزندانی که پدر را تنها در قاب عکس دیده بودند،با چشمانی اشکآلود در آغوشش آرام میگرفتند.
□آن روز، روز اشک و لبخند بود؛اشک از رنجِ سالهای جدایی،و لبخند از شیرینیِ آزادی.
🔻آزادگان آمدند؛با لباسهای ساده، اما با قلبهایی بزرگتر از دنیا.آنان نه تنها جسم خود، که عزت و ایمان وطن را نیز از پشت میلههای اسارت به خانه آوردند.
دلنوشتهای برای رهبر عزیز و مقتدرمان حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای (مدظله العالی)
🖌خیلی ها نمیدانند شما تمام بازی ایران و کره در جام ملتهای ۱۹۹۶ را دیده اید و برای موفقیت تیم ملی زیر لب ذکر گفتید و با گلهای علی دایی خوشحالی کردید!
👌حتی وقت خوابتان، بازی ایران و امریکا در جام جهانی ۹۸ فرانسه را دیدید و با گل استیلی خوابتان پرید و تا آخر تماشایش کردید!
👌۳ ساعت و ۳۰دقیقه وقت گذاشتید و فیلمسینمایی محمد رسول الله(ﷺ) مجیدی مجیدی را همراه کارگردانش دیدید و بعد از پایان گفتید:
کاش میتوانستم دوباره تماشایش کنم!
👌شب های کریسمس به خانه شهدای ارامنه می روید، از شیرینی و میوه هایشان میخورید.
👌شما بعد از انتخابات ۱۳۸۸ با امثال سیدمهدی شجاعی جلسات خصوصی گذاشتید و هنرمندان را هنرمندانه نسبت به اتفاقات توجیه کردید.
👌از فیلم مارمولک بدتان نیامد و دستور توبیخ ندادید، کارگردانش را در آغوش کشیدید.
👌بیش از ۱۲۰۰ رمان خوانده اید، و کتابخانه تان هیچ کتابی بدون حاشیه نویسی ندارد.
👌حلقه ازدواج پسرتان، انگشتر عقیق خودتان بود که کوچک کردنش برای داماد، فقط ۱۴ هزار تومان خرج برداشت.
👌کاش میدانستند فرزندانتان حتی از املت بیت المال (شام دفتر) نمیتوانستند بخورند.
👌بیماریتان را در بیمارستان های تهران با پزشکان ایرانی معالجه کردید.
👌نوه تان در بیمارستان تهران بدنیا آمد.
👌از مجید صالحی تا عادل فردوسی پور،حسن جوهرچی تا رامبد جوان، امین تارخ تا حسام نواب صفوی، محمدعلی کشاورز تا داوود رشیدی، برای گفتگو با همه وقت گذاشتید.
👌موسیقی و ردیف های آوازی و سازهای ایرانی را خوب میشناسید، اهل شعرید، سینما شناسید، تندخوان و اهل مطالعهاید، والیبال بازی میکردید و حواستان به شطرنج آرین غلامی هم هست.
👌سریال پایتخت و عمو پورنگ را دنبال میکردید، جلال آل احمد و شریعتی میخوانید، اندیشه های سید قطب را ترجمه میکنید.
👌با لباس مبدل بین خرابه های بم قدم میزنید.
👌اجازه نمیدهید خبرنگاری با کفش روی فرش چادر زلزله زدگان کرمانشاه برود.
👌اتومبیل حامل و محافظان را نگه میدارید تا به عروس و داماد نسبتا بد پوشش در خیابان تبریک ازدواج بگویید.
👌با دختر کوهنورد جوان که سگش را در آغوش گرفته با محبت از احکام نگه داری حیوانش سخن میگویید.
👌 دانشجویان را برای بیان صریح ترین مواضع دعوت میکنید و بیش از ۶ ساعت پای حرفهایشان مینشینید.
👌رهبر 85 ساله ای که ساعت ۵ صبح کارش را شروع می کند و ساعت ۱۱ شب میخوابد تا نیمه شب برای تهجد بیدار بشود.
👌سخنرانی طولانی می کند بدون لکنت و اشتباه!
👌با هر قشری با اطلاعات تخصصی سخن میگوید.
👌هر روز گزارش های مردمی را می خواند و از اوضاع زندگی مردم شخصاً تحقیق میکند.
👌به کوه می رود، جنس غیر ایرانی در خانه اش پیدا نمیشود.
👌هنوز اثاث خانه اش همان جهیزیه قدیمی همسرش هست.
مایحتاج منزل را اهل خانه از جنوب شهر تهیه میکنند!
👌از حضرات آیات بهجت و بهاءالدینی تا حسن زاده آملی و فاطمی نیا و حتی پوتین و کوفی عنان و دکوئیار و بان کی مون شیفته و واله اش شدهاند!
👌حق دارند اینهمه دشمنی میکنند با او و نامش!
👌او هیبت شاهان و رهبران عالم را به چالش کشیده!
👌با آن دمپایی وصله دار، عینک قدیمی و همانآستین قبای نخ نما شده!
👌با این همه سادگی، از تنگه باب المندب تا تنگه هرمز از یمن تا آذربایجان از کشمیر تا زاریا در نیجریه از بوسنی تا ونزوئلا از ضاحیه تا پاراچنار!
زیر سایه همان قبای با پارچه زبده رضوی ایرانی است که لایه پس دوز پایینش را باز کرده تا اندازه بشود.
👌میرحسین و رهنورد را از طلاق نجات داده!
فرزندانش را به ختم همسر امجد میفرستد!
برای وفات دختر کوچک سید مهدی شجاعی پیام میدهد
بر پیکر هاشمی نماز میخواند.
جوانمردانه از دولت کم محبوبیت حمایت میکند!
حال فرزندان اردوغان را به اسم کوچکمیپرسد
وقتی میگوید مذاکره سم مهلک است و دلیل آن را تجریه بیان می کند، دولتی ها دهن کجی میکنند باز از آنها حمایت کرده و به مردم می گوید وحدت ملی که مبادا دشمن مگس صفت از این فرصت استفاده کند.
و هزار حرف نگفتنی دیگر...
آقاجان! فدای مظلوم مقتدری که تمام سیاستمداران عالم گوش به زنگ هستتد که شما کی سخنرانی دارید اما مردم ایران که شما برایشان هم پدر هستید هم مادر، و این همه دوستشان دارید شما را نمیشناسند.
شما همان کسی هستید که دیکتاتور خطابتان میکنند و حال آنکه شما از همه مهربانتر و خیرخواهتر هستید
زبان از اقتدار و صلابت شما الکن است.
👌شما رهبر دنیایید
عالم، باهوش، مقتدر، شجاع، صبور، مهربان، حکیم و سیاستمدار❤️
📍سردار فدوی، جانشین فرمانده کل سپاه امروز در سخنرانی خود در زنجان فرمودند:
کار سپاه محدود به حوزه نظامی نیست؛ هر جا انقلاب اسلامی نیازمند خدمت باشد، ما با سرعت وارد عمل میشویم
9.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مخلص تمام خانوم های چادری
بفرست برای خانمهای چادری که باعث افتخار جامعه ان 😍😍
#اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج
#زن_عفت_افتخار
🤲اللهم عجل لولیک الفرج🤲
6.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پسر من تو آغوش امام حسینه
روایت مادر شهید مصطفی گشانی، از لحظه دیدن پیکر تنها فرزندش...
#حکایت_قدیمی
معلم برای شاگردانش داستان کشتی مسافرتی که در دریا غرق شده بود را نقل کرد. کشتی در دریا واژگون شد و فقط و فقط یک زوج از مسافران این کشتی بودند که موفق شدند خود را به نزدیک قایق نجات برسانند. در قایق نجات فقط برای یکی از آن دو جا بود.. یا مرد باید میماند و یا زن...
اینجا بود که مرد همسرش را کنار زد و خودش به داخل قایق نجات پرید. زن در حالی که همسرش درون قایق نجات بود و خودش داخل کشتی در حال غرق شدن ایستاده بود فریاد زد و چیزی به همسرش گفت.
معلم از دانش آموزان پرسید: "فکر میکنید آن زن چه چیزی را به شوهرش گفت؟"
دانش آموزان فریاد زدند: "ازت متنفرم؟! ای کاش بهتر شناخته بودمت؟"
معلم متوجه پسری شد که آرام در جای خود نشسته. از پسر خواست تا به سؤال پاسخ دهد. (فکر میکنی آن زن در لحظات آخر به شوهرش چه گفت؟). پسر جواب داد: "به نظرم زن گفته: مواظب بچه مون باش!"
معلم با تعجب پرسید: "تو این داستانو قبلا شنیده بودی؟"
پسر سرش را تکان تکانی داد و گفت: "نه ولی مامان من هم قبل از اینکه در اثر مریضیش از دنیا بره همینو به بابام گفت (مواظب بچه مون باش!)"
معلم غمگین شد و گفت پاسخ تو درست است.
کشتی غرق شد، مرد به خانه رفت و دخترش را به تنهایی بزرگ کرد. چندین سال بعد از اینکه مرد هم از دنیا رفت، یک روز دختر در حال مرتب کردن وسایل بازمانده از پدرش، کتاب خاطرات او را پیدا کرد. مشخص شد که در زمانی که حادثه غرق شدن کشتی اتفاق افتاد مادرش مبتلا به یک بیماری لاعلاج بود و واپسین روزهای زندگیش را میگذراند. به همین خاطر هم پدرش برای سوار شدن به قایق نجات مادرش را کنار زده بود. پدرش در دفترچه خاطراتش اینطور نوشته بود:
" چقدر آرزو میکردم اکنون در اعماق دریا و در کنارت باشم، اما به خاطر دخترمان مجبورم که تو را تنها بگذارم تا همیشه در آنجا بیآرامی"
داستان در اینجا تمام شد و کلاس در سکوتی مطلق بود.
- گاهی در پس کارهای خوب و بد دلایل پیچیده ای وجود دارد که ما آنها را نمیدانیم یا آنقدر پیچیده اند که درک و فهم آنها بسیار سخت و دشوارست!
- آنهایی که مثلا حساب رستوران را پرداخت میکنند دلیلی ندارد که ثروتمند باشند، آنها این کار را میکنند چون به دوستیشان بیشتر از پول اهمیت میدهند.
- آنهایی که همیشه در محیط کار پیش قدم هستند از روی احمقی نیست، بلکه متوجه شده اند که بالاخره یکی باید کار را به عهده بگیرد.
-آنهایی که بعد از دعوا زودتر عذرخواهی میکنند، الزاما طرف تقصیر کار دعوا نیستند، بلکه به احترام طرف مقابل این کار را میکنند.
- آنهایی که مدام برای شما پیامک میفرستند از روی بیکاری نیست . به این خاطر است که شما در یاد و قلب آنها جای دارید.
- یک روز ممکن هست بالاجبار برای همیشه از عزیزی جدا شویم. دلمان برای خاطرات و گفتگوهایی که با او داشتیم تنگ خواهد شد و آن دلتنگی شاید چند روز، چند ماه یا چندین سال طول بکشد!
- یک روز فرزندمان عکسهای ما را با آن دوست نگاه میکند و میپرسد "این کیه؟" و ما در حالیکه شمعی در دست داریم جواب میدهیم "این همونیه که بهترین لحظه هایم را با او گذرانده ام!!!!
دوستان عزیز اینو یادتان باشه
روزگار "دو چيز با ارزشو" از ما مي گيره :
دوستهاي خوب"
و
"روزهاي خوب"
ولي هيچ وقت
نميتونه "يه چيزو" از ما بگيره ...
"روزهای خوبی" که با "دوستهای خوب" گذشت...