eitaa logo
کمیته خادم الشهداء زنجان
502 دنبال‌کننده
4.5هزار عکس
1.8هزار ویدیو
9 فایل
کانال رسمی کمیته خادم الشهداء استان زنجان #گزارش_فعالیت_ها #اطلاعیه #اخبار #خادم_مثل_قاسم ارتباط با ما: ادمین اول @emadmogneh ادمین دوم @s_mersad
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🌸تلــاوٺ قرآטּ صبحگاهے🌸🍃 ڪلام حق امروز هدیہ به روح: @khademshohada_znj🕊🕊
یک روز دیدم علی با محمدرضا دعوا می کند. محمدرضا، علی را تهدید کرد و گفت: اگر کوتاه نیایی به بابا می گویم در مدرسه چکار می کنی.  من با شنیدن این حرف کمی ترسیدم، اما آن موقع به روی خود نیاوردم. آنها کلاس دوم و سوم ابتدایی بودند و با اوضاعی که آن روزها داشت، حسابی هوایشان را داشتم.  مدتی بعد محمد را کنار کشیدم و گفتم بابا، علیرضا در مدرسه چکار می کند؟ محمد گفت: بابا نمی دانی با پول توجیبی که بهش می دهی چه می کند؟ من ترسم بیشتر شد و حسابی مضطرب شدم، خوب بابا بگو با آن پول چه می کند؟ جواب داد: دفتر و مداد می خرد و می دهد به بچه هایی که خانواده شان فقیر هستند. ✍به روایت پدربزرگوارشهید 🌷 ولادت : ۱۳۳۷/۶/۲۷ تهران شهادت : ۱۳۶۲/۵/۱۳ حاج‌عمران ، عملیات والفجر۲ @khademshohada_znj🕊🕊
✹﷽✹ کوچڪ بود وقتے ڪه رفت؛ را مے گویم... ڪوچڪتر شد وقتے ڪه برگشت؛ را مے گویم...! شهید دهه هفتادی @khademshohada_znj🕊🕊
وقتی می‌روم آن بالاها، توی آسمانی که تا چشم کار می‌کند ادامه دارد، به نظرم می‌رسد که از یک دانهٔ خشخاش کوچک‌تر و ناچیزترم. بعد به خودم می‌گویم: «وقتی پا روی زمین گذاشتی فراموش نکنی؛ فراموش نکنی که از یک خشخاش هم کمتری.» 🕊🌹
تصویری از منزل که نشان می‌دهد، مستضعفان همچنان پای کار این انقلابند.
🍃🌸تلــاوٺ قرآטּ صبحگاهے🌸🍃 ڪلام حق امروز هدیہ به روح: @khademshohada_znj🕊🕊
مسیر افلاک از خاک می‌گذرد ! خاکی شوید ؛ تا آسـمانی شوید ... @khademshohada_znj🕊🕊
اجازه نمیداد پشت سر کسی حرف بزنیم میگفت: اگر مشکلی هست روی کاغذ بنویس و به آن شخص برسان... 🕊🌹
دستشُ محکم گرفتم،گفتم: بحث و عوض نکن، این سوختگیِ دستت چیه هادی؟! خندید؛ سرشو پایین انداخت و گفت: یه شب شیطون اومد سراغم، منم اینطوری ازش پذیرایی کردم... • شهید هادی ذوالفقاری🕊•
در عملیات بیت‌المقدّس، وقتی یکی از تیپ‌ها در وضعیت دشواری قرار گرفته بود، فرمانده آن [تیپ] در اثر فشار مشکلات می‌گوید: «مگر بالاتر از سیاهی هم رنگی هست»؟ شهید باقری پاسخ می‌دهد: «آری! بالاتر از سیاهی، سرخی خون شهید است که روی زمین می‌ریزد؛ قوه محرّکه شما خون شهداست». @khademshohada_znj🕊🕊
خون خود را بر زمین می‌ریزم تا شاید کسی به هوش بیاید، تا مگر وجدانی بیدار شود ولی افسوس که منافع مادی و حُبِ حیات همه را به زنجیر کشیده است! @khademshohada_znj🕊🕊
😄😄 قبل از عملیات بود ... داشتیم با هم تصمیم میگرفتیم اگر گیر افتادیم چطور توی بی سیم📞 به همرزمامون خبر بدیم ... ڪه تڪفیریا نفهمن ... یهو سید ابراهیم (شهید صدرزاده) از فرمانده های تیپ فاطمیون😍 *بلند گفت : آقا اگر من پشت بی سیم گفتم همه چی آرومه من چقدر خوشبختم ... بدونید دهنم سرویس شده...😂😂😂😂 @khademshohada_znj🕊🕊
👓 فوری: ترور مدیر مدرسه امام صادق قیدار! 🌹 شهادت حجت الاسلام اعتبار 🔹 ظهر امروز با ورود فردی مسلح به مسجد جامع سُجاس، حجت الاسلام حجت اعتبار، مدیر حوزه علمیه امام صادق(ع) قیدار مورد هدف سوءقصد قرار گرفت و ترور شد. 🔹 حجت الاسلام والمسلمین علی سپهری مدیر حوزه علمیه استان زنجان با تایید این خبر،  درباره جزئیات حادثه گفت: ظهر امروز ورود فردی مسلح وارد مسجد جامع سُجاس می شود و به حجت الاسلام حجت اعتبار، مدیر حوزه علمیه امام صادق(ع) قیدار و نمازگزاران تیراندازی می کند. مدیر حوزه علمیه استان زنجان ادامه داد: ضارب ۵ گلوله به سمت حجت الاسلام اعتبار شلیک می کند که ۲ گلوله به سرش اصابت کرده و به لقاءالله پیوست. یکی از مأمومین هم مجروح شده است. به گفته وی پیکر حجت الاسلام اعتبار در پزشکی قانونی است ❗️ و ضارب هم که اخراجی یکی از دستگاه هاست، دستگیر شده است. مدیر حوزه علمیه استان زنجان اضافه کرد: حجت الاسلام اعتبار اهل اهواز است و ۳ فرزند یک پسر ۴ ساله و دو دختر ۹ و ۱۱ ساله دارد.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ یادواره هفته دفاع مقدس - سخنران: آقای محمد - مداح: 🗓️ پنجشنبه ۳۰ شهریورماه ۱۴۰۲ 🕗 شروع مراسم از ساعت ۲۱:۰۰ 📍گلزار شهدای پائین، حسینیه شهدا @khademshohada_znj🕊🕊
🍃🌸تلــاوٺ قرآטּ صبحگاهے🌸🍃 ڪلام حق امروز هدیہ به روح: @khademshohada_znj🕊🕊
بوی عطر عجیبی داشت. نام عطر را که می‌پرسیدیم جواب سر بالا می‌داد. شهید که شد توی وصیت نامه‌اش نوشته بود: به خدا قسم هیچ‌گاه عطری به خود نزدم، هر وقت خواستم معطر بشم از تـه دل می‌گفتم: «السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین علیه‌السلام» @khademshohada_znj🕊🕊
.حاج آقای ‍ قرائتی فرمود: پدرم در سال چهل از دنیا رفت و من شش ماه بعد از وفاتش بدنیا آمدم ، در شش سالگی که کمی خواندن و نوشتن آموختم تازه فهمیدم که آن شعری که پدرم وصیت کرده بود تا بر سنگ قبرش بنویسند مفهومش چیست ( در بزم غم حسین، مرا یاد کنید ) بعدها و در جوانی همیشه کنجکاو بودم که آیا پدرم حقیقتا حسینی بوده ؟؟ روزی در سن حدودا بیست سالگی در کوچه میرفتم که مردی حدودا پنجاه ساله که نامش حسین بود و فهمیده بود من پسر حاج عباسعلی هستم ناگهان مرا در آغوش گرفت و سر بر شانه ام گذاشت و گریست و گریست !!! وقتی آرام شد راز گریستن خودش را برای من اینگونه تعریف کرد : در جوانی چند روز مانده به ازدواجم گرچه آهی در بساط نداشتم ولی دلم را به دریا زدم و با نامزد و مادر زنم به مغازه زرگری پدرت رفتیم و یواشکی به پدرت ندا دادم که پولم کم است لطفا سرویسی ارزان و کم وزن به نامزدم نشون بده طوری که مادر زن و همسرم متوجه نشوند از قضا نامزدم سرویس زیبا و‌ بسیار گرانی را انتخاب کرد ، من که همینطور هاج و واج مانده بودم که چکار بکنم ناگهان پدرت گفت : حسین آقا قربان اسمت ، با احتساب این سرویس طلایی که نامزدت برداشت الباقی بدهی من به شما از بابت اجرت بنایی که در خانه مان کردی صد تومان است و سپس (به پول آن زمان ) صد تومان هم از دخل در آورد و به من داد من همینطور هاج و واج پدرت را نگاه میکردم و در دلم به خودم میگفتم کدوم بدهی؟ کدوم بنایی ؟ من طلبی از حاجی ندارم !! بالاخره پدرت پول طلا را نگرفت که هیچ ، بلکه صد تومان خرج عروسی ام را هم داد و مرا آبرومندانه راهی کرد گذشت و گذشت تا اینکه بعد از مدتها شنیدم حاجی عباسعلی در سن چهل و یک سالگی پس از آمدن از سفر کربلا از دنیا رفته آمدم خانه خیلی گریه کردم و برای اولین بار به زنم راز خرید طلای عروسیمان را تعریف کردم وقتی همسرم شنید که حاجی طلاها را در موقع ازدواجمان مجانی به او داده زد زیر گریه و آنقدر ناله کرد که از حال رفت وقتی زنم آرام شد از او پرسیدم تو چرا اینقدر گریه میکنی و همسرم با هق هق اینگونه جواب داد : آنروز بعد از خرید طلا چون چادر مادرم وصله دار بود حاجی فهمید که ما هم فقیریم ، شاگردش را به دنبال ما فرستاد تا خانه ما را یاد گرفت و چون شب شد دیدیم حاجی به در خانه ما آمده و در میزند ، من و مادرم رفتیم و در را باز کردیم و حاجی بی آنکه به ما نگاه کند که مبادا ما خجالت بکشیم پولی در پاکت به مادرم داد و گفت خرج جهاز دخترتان است حواله ی آقا امام حسین علیه السلام است ، لطفا به دامادتان نگویید که من دادم !! تا همسرم این ماجرا را تعریف کرد باز هر دو به گریه زار زدیم که خدایا این مرد چه رفتار زیبایی با ما کرده ، بگونه ای که آنروز پول طلا و خرج عروسی مرا طوری داد که زنم نفهمید و خرج جهاز زنم را طوری داد که من نفهمیدم !!! وقتی این ماجرا را در سن بیست سالگی از زبان حسین آقای کهنه داماد شنیدم فهمیدم که پدرم همانگونه که در عزای امام حسین علیه السلام بر سر می زده دست نوازش بر سر یتیمان هم می کشیده ، همانگونه که در عزاء بر سینه میزده مرهمی به سینه درد مندان هم بوده ، و همانگونه که برای عاشورا سفره نذری مینداخته هرگز دستش به مال مردم آلوده نبوده و یک حسینی حسینی راستین بوده است ..... @khademshohada_znj🕊🕊
چه جنگ باشد و چه نباشد راه من و تو از کربلا می‌گذرد باب جهاد اصغر بسته شد ؛ باب جهاد اکبر که بسته نیست @khademshohada_znj🕊🕊
با آفتاب صبــح چنین بستہ ایم... ڪز چشمهایت سهم برابر بہ ما رسد... @khademshohada_znj🕊🕊
شهید مهدی زین‌الدین با رتبه‌ی ۴ پزشکی به دعوتنامه‌ی دانشگاه سوربن فرانسه جواب رَد داد و شهید حسن آقاسی‌زاده هم علی‌رغمِ رتبه‌ی ممتازش در دانشگاه تورنتو کانادا برگشت ایران ! استدلالشان این بود که در حال حاضر در جنگ هستیم و کشورمان به ما نیاز دارد..! ایران را جوانان با غیرت ایرانی به قله‌های پیشرفت می‌رسانند ... @khademshohada_znj🕊🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 اجازه ساخت حرم برای ائمه بقیع توسط دولت عربستان سعودی الله اکبر الله اکبر الله اکبر دیشب ✌️ 🔹 ان تنصرالله ينصركم و يثبت اقدامکم 🔹 غیر از ساخت حرم برای ائمه اجازه ساخت مساجد و حسینیه شیعه و اقامه نماز و داشتن نماینده در مجلس و قبول مذهب رسمی شیعه در عربستان و حق اقامه نماز شیعیان در مسجد نبوی و حرم مکه و مدیر شدن شیعیان در مراکز دولتی و..... 🔹 گوارای وجود شیعیان این پیروزی بزرگ در سایه زعامت امام خامنه ای و استقامت جبهه مقاومت در مقابل تکفیر و وهابیت و الارهابیین
🍃🌸تلــاوٺ قرآטּ صبحگاهے🌸🍃 ڪلام حق امروز هدیہ به روح: @khademshohada_znj🕊🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍روایت قاسم صادقی همرزم از زیارت خاص توسط و او گفتم شراب وصل به " اوباش" می‌دهند؟ با خنده گفت: بنده‌ی "او" باش، می‌دهند..! @khademshohada_znj🕊🕊