تصویرخوانی مفهومی حضور حاج مهدی رسولی در «روایت ضحی» کاری از دختران دهه هشتادی هیئت ثارالله زنجان @khademshohada_znj🕊🕊

تو شب‌های عملیات هر کسی که مادر نداشت دنبال سربند "یازهرا" می‌گشت هر که بیشتر به خانم ارادت داشت از ناحیه پهلو ترکش می‌خورد! انگار ترکش‌ها هم می‌دانستند باید کجا را نشانه بگیرند..! پشت پیراهن خیلی‌هاشون نوشته بود: "می‌روم تا انتقام سیلی زهرا بگیرم..." #رزمندگان #دفاع‌_مقدس @khademshohada_znj🕊️🕊️

شبتون حسینی♥️🌙 #صلی_الله_علیک_یا_ابا_عبدالله @khademshohada_znj🕊️🕊️

🍃🌸تلــاوٺ قرآטּ صبحگاهے🌸🍃 ڪلام حق امروز هدیہ به روح: #شهید_مجید_صنعتی @khademshohada_znj🕊🕊

📸حاج قاسم در جمع یاران در دفاع مقدس... نمیدانم چه سودائی به سر داشت به دوشش کوله باری از سفر داشت قدم در کوچه باغ #عشق می زد به جان خویش داغ عشق می زد چه عشقی؟ عشق مولایش #خمینی که بوسد تربت سبز #حسینی به امیدی کز آن گُل کام گیرد بگرید تا دلش آرام گیرد... #شهید_حاج_قاسم_سلیمانی @khademshohada_znj🕊🕊

تو شب‌های عملیات هر کسی که مادر نداشت دنبال سربند "یازهرا" می‌گشت هر که بیشتر به خانم ارادت داشت از ناحیه پهلو ترکش می‌خورد! انگار ترکش‌ها هم می‌دانستند باید کجا را نشانه بگیرند..! پشت پیراهن خیلی‌هاشون نوشته بود: "می‌روم تا انتقام سیلی زهرا بگیرم..." #رزمندگان #دفاع‌_مقدس #یافاطمه_‌تو_مادر_رزمندگانی @khademshohada_znj🕊🕊

#خاطرات_شهدا او در سیره شهدا ذوب شده بود... مــادر از خصوصیـاتش اینگونه روایت می‌کند : علیرضا لباس نو نمی‌پوشید ... می‌گفت مگر رزمنده‌های ما لباس نو می‌پوشیدند. موقع خواب تشک زیرش نمی‌انداخت و می ‌گفت: مگر شهدای‌ما روی تشک میخوابیدند او بسیجی به تمام معنا بود؛ وقتی از او می‌پرسیدم در پادگان چه کاره هستی؟ می‌گفت : جاروکشم ... شوخ طبع بود و در عین حال با ادب از هر غذایی نمی‌خورد و می‌گفت نمی‌دانم پول این غذا از چه راهی تهیه شده ، اهل تضرع بود و عبادت خالصانه گاهی شب‌ها که می‌رفتم رویش پتو بیاندازم که سردش نشود، می ‌دیدم عبا انداخته و دارد قرآن می‌خواند و گریه می‌ڪند.... #جستجــوگر_نـور #شهید_تفحص_علیرضا_شهبازی #سـالروز_شهــادت🌷 @khademshohada_znj🕊🕊

رفتـی و دل رُبـودی یڪ شهر مبتلا را  تا کی ڪنیم بی تو ، صبری ڪہ نیست ما را #جستجــوگر_نـور #شهید_محمد_زمانی #سـالروز_شهـادت🌷 @khademshohada_znj🕊🕊