#خاطرات_شهید
پدرش براش بارانے خریده بود.اماعلے نمے پوشید. هرڪارے ڪردم نپوشید.... مے گفت: این پسر بیچاره نداره ، منم نمے پوشم...
پسرهمسایه مون رو مے گفت. پدرش رفتگر بـود ونداشت بـراے بچه هـاش بارانے بخره. علے هم نمے پوشید.....
#شهید_علی_صیاد_شیرازی🌷
@khademshohada_znj🕊🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 دو تا فوق دکترا دارم، دو تا دکـترا، دو تا ارشد دارم؛ هم از داخل کشور و هم از خارج کشور، جایزه جهانی دارم و...ولی افتخار من یک چیز دیگری است...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 اگر حضرت زهرا (سلام الله علیها) و ائمه برطرف کننده حوائج هستند، چرا مصائب خود را رفع نکردند⁉️
💠 استاد محمدی شاهرودی
@khademshohada_znj🕊🕊
فکه یعنی
یک بیابان تشنگی...
مقتل ۱۲۰ شهید فکه
۱۴۰۲/۱۰/۲۹
#خادم_الشهدا
#منا_اهل_البیت
#خادم_مثل_قاسم
@khademshohada_znj🕊🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️در انتخابات شرکت نکنیم چه بلایی سر ایران میاد؟!
پاسخ را از شبکه منوتو بشنوید❗️
#انتخابات_مجلس
@khademshohada_znj🕊️
﷽
💠 ویژه مراسم میلاد باسعادت حضرت #امیرالمومنین علی بن ابیطالب علیهالسّلام
📜 سخنران: حجتالاسلام #ماهری
🎙 بانوی:
#حاج_علیرضا_بیگدلی
#حاج_جلیل_محمدی
#حاج_مهدی_رسولی
🗓 پنجشنبه ۵ بهمنماه ۱۴۰۲ ساعت ۲۱
📍گلزار شهدای پایین، حسینیه شهدا
هیئتثاراللهزنجان (رهرواناماموشهدا)
@khademshohada_znj🕊🕊
🍃🌸تلــاوٺ قرآטּ صبحگاهے🌸🍃
ڪلام حق امروز هدیہ
به روح:
#شهید_سعید_کریمی
@khademshohada_znj🕊🕊
مادر یعنی
آغوش و بوسه
حرفهای در گوشی
مواظب خودت باش و
زود برگرد و دنیایی دلهره ....
#مادرانه
#نوجوانان
#اعزام_به_جبهه
@khademshohada_znj🕊🕊
گرچه میدانم نمیآیی ولی هردم ز شوق
سوی در میآیم و هر سو نگاهی میکنم
#مادران_چشم_انتظار
@khademshohada_znj🕊🕊
#خاطرات_شهید
💠بچه های واحد اطلاعات و عملیات لشکر 21 امام رضا علیه السلام یک شب در قرارگاه ایلام، دست به یکی کردند که هم زمان با شیرین کاری های مجید، عملیات ایذایی را اجرا نمایند تا گوشه چشمی به مجید نشان دهند.
💠عملیات شروع شد و برنامه ها طبق نقشه پیش می رفت، تا مجید یک لیوان آب روی یکی از بچه ها ریخت، بلافاصله چند تا از بچه ها، دست و پای مجید را گرفتند، در منبع آب را باز کردند و او را داخل منبع آب سرد انداختند و درب منبع را بستند.
💠مجید با زحمت درب منبع را باز کرد و از داخل منبع بیرون آمد، هوا خیلی سرد بود! مقداری دوید تا کمی گرم شود، بعد آتش و چایی درست کرد و همه ی بچه ها را صدا زد و گفت:
💠-بچه ها ! بیایید چایی بخوریم.
💠به تک تک بچه هایی که اذیتش کرده بودند چایی داد! با هر لیوان چایی که برای بچه ها می ریخت گل صورتش بیشتر باز می شد.
#سردارشهید_مجید_افقهیفریمانی🌷
#سالروز_شهادت
@khademshohada_znj🕊🕊
کمیته خادم الشهداء زنجان
#خاطرات_شهید 💠بچه های واحد اطلاعات و عملیات لشکر 21 امام رضا علیه السلام یک شب در قرارگاه ایلام، د
#خاطرات_شهید
🔹هرگز راضى به بازگشت از منطقه نبود. مخصوصا با به شهادت رسیدن برادرش ـ رضا ـ كه همواره یار و همراه او بود، عزم و ارادهى اوبراى ادامهى راه راسختر گردید. به پدرش گفته بود:«خون بهاى رضا 5000 بعثى است. تا 5000 بعثى را نكشم برنمیگردم.»
🔸به اصرار خواهرهایش راضى به ازدواج شد. دوست داشت كه همسرش زنى عفیف و با ایمان باشد.شرط دیگرى هم براى ازدواج داشت و آن این بود كه: «من به خاطر زن جبهه را ترك نمیكنم.»
🔹در روز خواستگارى هم خطاب به همسرش گفته بود: «من یا شهید مىشوم یا در شرایطى قرار خواهم گرفت كه دیگر قادر نباشم به جبهه بروم.»
🔸بعد از شركت در عملیّاتى پاى چپش را از دست داد و یك پاى چوبى جانشین پاى از دست رفتهاش شد. پس از آن طولى نكشید كه درعملیّاتى دیگر به دنبال هدف گرفته شدن ماشین حامل مهمّات توسط دشمن و پرتاب شدن او به داخل آب، پاى چوبى را آب برد.
🔹پس از مدّتى یك پاى مصنوعى به ایشان داده شد امّا او باوضعیّتى كه داشت، حاضر نبود منطقه را ترك كند.
🔸بسیار فروتن و متواضع بود.پدرش این ویژگى او را اینگونه عنوان میكند:«بعد از گرفتن پاى مصنوعى به خانه كه آمده بود، گفتم: با یك پامیخواهى چه كار كنى؟ گفت: میتوانم در پشت جبهه خدمت كنم. آبى حمل كنم، مهمّات برسانم... امّا بعدها فهمیدیم كه فرماندهى گردان را عهدهدار بوده است.»
🔹قبل از شروع عملیّات روبه نیروهایش گفت: «امشب میخواهیم برویم كه كار مهمّى انجام دهیم. خدا با ماست. امكانات باماست. خداباماست ، بهترین پشتیبانى پشت سرماست. فقط كافى است كه شما روحیّه داشته باشید.
🔸سپس غسل شهادت به جا آورد و رو به یكى از دوستانش و روحانى گردان كرد و گفت: «شما دو نفر هم غسل شهادت كنید. شما هم امشب شهید مىشوید.»
🔹عملیّات در شبى سرد و برفى به فرماندهى خود او آغاز شد و او با عصا پیشاپیش نیروهایش به راه افتاد. در حین عملیّات با شنیدن صداى صفیرخمپاره، معاونش را از بالاى خاكریز پایین كشید و در نتیجه خودش مورد اصابت تركش قرار گرفت.
🔸تركش به قلبش خورده بود امّا او مثل همیشه با آرامشى غیر قابل تصّور میگفت: «چیزى نیست. اگر حركت نكند طورى نمیشود.» وقتى او را سوار بر برانكارد میبردند، خندهكنان براى بچّهها دست تكان میداد و در همان حال در حالى كه شهادتین را زیرلب زمزمه مىكرد، چشمانش را بست و به دیدار معبود شتافت.
📎 فرماندهٔگردان والعادیات لشگر ۲۱ امامرضا(؏)
#سردارشهید_مجید_افقهیفریمانی🌷
#سالروز_شهادت
●ولادت : ۱۳۴۴/۱/۷ فریمان ، خراسانرضوی
●شهادت : ۱۳۶۶/۱۱/۳ عملیات بیتالمقدس ۳
@khademshohada_znj🕊🕊
#خاطرات_شهید
"شــهیدی که نشانی مزارش را برای مادرش نوشت"
چند روز مانده بود که برود جبهه، گفتم: پسرم بیا ازدواج کن، خواهرات ازدواج کردند، برادرت ازدواج کرده، من می خواهم که نشانی خانه ات را داشته باشم،
خندید و گفت: آدرس می خوای مادر؟
گفتم: بله که آدرس می خوام پسرگلم.
یک برگه کاغذ گرفت، نوشت.
گفت بخوان. خواندم: «اول خیابان لاهیجان، گلزار شهداء قطعه ۲۵۵»
📎فرمانده گردان زرهی لشکر ۲۵ کربلا
#شھید_اردشیر_رحمانی🌷
#سالروز_شهادت
@khademshohada_znj🕊🕊
31.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍂 صحنه هایی ناب از عملیات پیروزمند کربلای ۵ --- دیماه ۱۳۶۵
شلمچه، قصهها دارد...
#کربلای_پنج
@khademshohada_znj🕊🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃 #محمد_معتمدی پس از اجرای قطعه «خواب کبوترها» در سمفونی ساحت حماسه:
مادران شهدا ما را ببخشند که جز هنری که داریم هیچ کاری نمیتوانیم برایشان بکنیم!
@khademshohada_znj🕊🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌اجر شهادت
▫️ استاد رفیعی
@khademshohada_znj🕊🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عمهی سادات میخواند مرا...
اشکهای سردار سلیمانی و رهبرانقلاب، هنگام شعرخوانی آهنگران درباره مدافعان حرم