eitaa logo
کانون ایثار وشهادت خادمیاران افتخاری دبیرخانه کانونهای خدمت رضوی در میاندوآب 🇮🇷
164 دنبال‌کننده
5.1هزار عکس
5.3هزار ویدیو
9 فایل
فعالیت در عرضه حرم شناسی و ترویج فرهنگ ایثار و شهادت ، با همکاری و همراهی شما اساتید بزرگوارم به صورت افتخاری فعالیت می نمائیم و از درج مطالب توهین آمیز به افراد حقیقی و حقوقی خوداری می نمایم.........
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸 فقط اخلاص 🌸 خداوند از مومن ادایِ تکلیف را می خواهد، نه نوع کار و بزرگی و کوچکی آن را... فقط و با دیدِ تکلیفی به وظیفه توجه کردن! 🇮🇷 ای با شهدا @lahzaei_ba_sh
🌸 فقط اخلاص 🌸 خداوند از مومن ادایِ تکلیف را می خواهد، نه نوع کار و بزرگی و کوچکی آن را... فقط و با دیدِ تکلیفی به وظیفه توجه کردن! 🇮🇷 ای با شهدا @lahzaei_ba_sh
مدتها بود بہ خوابم نیامدہ بود😔 دیشب قسمش دادم بہ همون دیشب حسین بہ خوابم اومد. تا دیدمش شروع ڪردم سؤال ڪردن گفتم: ڪجایے ✅ در محضر یہ ڪم ساڪت شد ✅ گفت: جز هیچے بہ دردم نخورد. پرسیدم: ؟ ✅ براے نبود... میدونے فقط چیزے پذیرفتہ میشہ ڪہ فقط و فقط براے رضاے خدا باشہ گفتم: رفتن هات؟ ✅ ڪامل براے رضاے خدا نبود. دیگہ نگذاشت چیزے بپرسم، خودش ادامہ داد ڪه: 🔸شهادت من رو برد بالا 🔸اگہ شهید نمیشدم، دست خالے بودم 🔸خیلے ڪار دارم، اگہ میمردم بدبخت میشدم 🔸 نفس ڪشیدن هم باید براے رضاے خدا باشہ بہ سختے صحبت میڪرد، انگار اجازہ صحبت ڪردن نداشت. دوبارہ تأڪید ڪرد: 🔸 جز شهادتم هیچے بہ دردم نخورد، اعمال دیگم براے دل خودم بود آخرش هم گفت: 🔶خیلے زود دیر میشہ بهش گفتم حسین جان سفارش منم بڪن. خندید هیچے نگفت رفت 🌹راوی: همسر شهید مدافع حرم التماس دعا هدیه کنیم صلواتی نثارارواح مطهرشان مْ 🇮🇷 ای با شهدا
12.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌴 الله اکبر از این ما کجائیم!! ... و اونا کجا !! 👆🎞 جلسه‌ای که شهید علم‌الهدی در جماران با حصور عشایر خوزستان بر پا کرد: به نقل از حاج صادق آهنگران، مداح باصفای جبهه‌ها ؛ 🎙یک روز حسین به من گفت: در هویزه مدت‌هاست عملیات نشده و بچه‌ها روحیه‌شان کسل شده بیا و توسلی بخوان، تا بچه‌ها روحیه بگیرند. برای اولین بار، آن نوحه را، در اتاق شهید علم‌الهدی خواندم که شاید ۱۲ متر بیشتر مساحت نداشت و ۲۰ - ۳۰ نفری رزمنده در آن جمع بودند. از تمام آن گروهی که آن شب در آن اتاق در هویزه بودند، فقط دو نفرشان زنده هستند و همه به شهادت رسیده‌اند. علم الهدی از من خواست که فردا همراه عشایر به جماران بروم و آن نوحه را در آنجا هم بخوانم. در جماران همین که شروع به خواندن کردم، دیگر حسین را ندیدم. بعد‌ها مادرش گفت: از حسین گله کردم، که چرا این همه آدم را به تهران بردی، ولی خودت جلوی دوربین نرفتی تا تو را در تلویزیون ببینیم؟ او گفته بود: یک لحظه احساس کردم تمام آن زحماتی را که کشیدم دارم به باد می‌دهم. خیلی دوست داشتم در تلویزیون مرا نشان بدهند؛ به همین دلیل از آن‌جا فرار کردم، تا در عملم ریا راه پیدا نکند!!       ‌‌‍‌‎‌•┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈• 🕊🕊 ۱۶ دیماه ۵۹ -- سالروز شهادت سیدحسین علم الهدی و یارانش در ، سرزمین خون و حماسه 🌴🇮🇷🌷💐