eitaa logo
کانون ایثار وشهادت خادمیاران افتخاری دبیرخانه مرکزی خدمت رضوی آستان قدس رضوی در میاندوآب 🌷🇮🇷🌴
165 دنبال‌کننده
5هزار عکس
5.2هزار ویدیو
9 فایل
فعالیت در عرضه حرم شناسی و ترویج فرهنگ ایثار و شهادت ، با همکاری و همراهی شما اساتید بزرگوارم به صورت افتخاری فعالیت می نمائیم و از درج مطالب توهین آمیز به افراد حقیقی و حقوقی خوداری می نمایم.........
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺 روشنای خانه 2️⃣ اینبار متفاوت بود، و بیشتر ماند 🔸 ما همیشه از عمو می‌خواستیم که برایمان دعا کند تا صاحب فرزند دیگری شویم و ایشان هم خواسته‌مان را اجابت می‌کردند. چون می‌دانستم همیشه نماز شب میخوانند، می‌خواستم که فراموشمان نکنند. خیلی وقت‌ها با تسبیح صلوات می‌فرستادند و اگر نداشتند، با مقداری نخود این کار را می‌کردند و هر نخود، نشانه‌ی هزار صلوات بود. من آن نخودها را به عنوان تبرک برمی‌داشتم تا در غذا بریزم. 💓 وقتی عمو خبردار شدند که به خواست خدا داریم صاحب فرزند دوم می‌شویم، از شنیدن این خبر خیلی خوشحال شدند. 🌷 بعضی وقت‌ها که می‌فهمیدیم زن عمو می‌خواهد بیاید و ایشان می‌گفتند که احتمال دارد عمو هم باشند، خیلی به دیدنشان امیدوار می‌شدیم. گاهی همسرم به یکباره می‌گفت که عمو به تهران آمده و فقط چند ساعت حضور دارند. ما برای دیدنشان به تهران می‌رفتیم و در حد همان چند ساعت ملاقاتشان می‌کردیم. 🌿 عید امسال بعد از شش یا هفت ماه، نزدیک سحر بود که بی‌خبر آمدند. ما خواب بودیم. زن عمو همه را بیدار کردند و من که خیلی دلتنگ عمو بودم، بعد از مدت‌ها ایشان را دیدم. هر بار که می‌آمدند، می‌گفتند که چند روز قرار است بمانند؛ اما این بار نگفتند، و ما هم دلمان نمی‌آمد بپرسیم. اما ریحانه، دختر خواهر شوهرم هر شب از عمو می‌پرسید: فردا هم هستید؟ و ایشان هم می‌گفتند: «بله، هستم.» ما هم خوشحال می‌شدیم و هم تعجب می‌کردیم. چون سابقه نداشت. 🌙 در ماه رمضان سال‌های قبل، دعوت‌های افطار را همراه ما نمی‌آمدند؛ ولی این دفعه هر کجا دعوت شدیم آمدند. حتی جاهایی که ما فکرش را هم نمی‌کردیم. این بار از سحر روز یکشنبه تا جمعه کنار ما ماندند. 🌹 عمو گفتند که روز جمعه قرار است بیایند دنبال‌شان و بروند. در آن چند روز قرار بود یک سفر مشهد هم بروند؛ ولی به دلایلی بهم خورد و خیلی ناراحت شدند. شبِ قبل از رفتن، وقتی که از مهمانی برگشتیم، برخلاف دفعات گذشته که می‌رفتند برای استراحت، این بار چراغ‌ها را روشن کردند و خیلی سرحال و با نشاط نشستند. همه دور هم نشستیم و گرم صحبت شدیم. 📿 شادی روح شهدا صلوات الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم 🇮🇷 🌷🇮🇷🌴🥀🥀لحظه_ای_باشهدا