.
💠 #این_اشک_هاخیلی_کارسازاست
🔸 گاهی وقت ها بی هوا وارد اتاقش می شدم، می دیدم روی #سجاده دست هایش را به طرف آسمان بلند کرده و اشک می ریزد. چهار ستون بدنم می لرزید...
به خودم می گفتم، با این اشک ها
آخرش عباس هم مثل امیر از پیشم می رود.
وقتی این همه گریه و زمزمه اش را می دیدم، به او می گفتم: مادر!
چرا این قدر #گریه می کنی؟
می گفت: مادر اگر بدانی #آن_دنیا چه خبر است!
می گفتم: مادر چه خبر است؟
مگر تو با این سن و سال چه کردی که نگرانی؟
سرش را پایین می انداخت و می گفت:
این #اشک ها خیلی کار ساز است...
#شهید_عباس_پورش_همدانی
.
🕊کمیته خادمین هرمزگان🕊
@khademineshohadahormozgsn
.
🔹 " وَ جَعَــلْـنا مِنَ الْماءِ کُلَّ شَیْءٍ حَیٍّ "
همه چیـــز بــا آب زنـــده است...
.
و دل مـــن؛
با #اشـک!
برای تـــو...
.
💚 #حسین_جان
.
🕊کمیته خادمین شهدا هرمزگان🕊
@khademineshohadahormozgan
دل روشنی های #سه_ساله...
.
فرموده بود از نشانه های مومن، محبت ِ کودکان است که هم رقیق القلب اند و هم بی کبر اند و هم بی کینه؛
اصلا بچه ها همیشه دوست داشتنی اند...
.
دختر بچه ها اما؛
دوست داشتنی تر اند!
سه ساله هم که باشند و تازه زبان باز کنند؛
مدام توی این #خیمه و آن خیمه گشت می زنند و زبان می ریزند و #دل می برند و یک بغل وان یکاد ِ #عاشقانه جمع می کنند!
.
خلاصه کلّی هاشمی ِ غیرت اللّهی باید ساعت ها توی صف ِ انتظار بایستاند تا شاید چند لحظه ای هم که شده، توفیق ِ به آغوش کشیدن ِ دردانه ی #ارباب و نوازش آبشار ِ گیسوان ِ حضرتش، رزق من حیث لایحتسبشان شود!
.
این وسط اما سهمیه ی آغوش ِ بعضی ها محفوظ است تا خارج از نوبت های طولانی، خریدار ِ نازهای حضرت ِ #بانو شوند!
.
برادرهای بزرگ خصوصا برادرهایی از جنس ِ #علی، مشتری همیشگی زبان ریختن های بانوی سه ساله اند و دلشان با هر داداش علی گفتن ِ حضرت ِ بانو قنچ می رود و مست ِ تماشای سیمای #فاطمی اش می شوند...
.
جناب ِ عمو هم که تا بوده جذاب ترین و مردترین و عبّاس ترین ِ همبازی های #رقیه بوده که هیبت ِ مردانه اش را هیچ چیز به اندازه ی در آغوش گرفتن ِ حضرت سه ساله تلطیف نمی کند و با هر #عمو گفتن ِ حضرت رقیه در حضور جناب ِ امام و حضرت ِ خواهر؛
سیمای #حیدری اش گل می اندازد و سر ِ ادب ِ ابالفضلی اش را تا تماشای ارض ِ کربلا نزول اجلال می دهد...
.
این وسط اما #رقیه خوب فهمیده از وقتی به کربلا رسیده اند؛
جنس ِ بغل کردن های #بابا حسابی فرق کرده است...
این روزها حضرت ِ سه ساله باران ِ چشم های بابا را زیاد می بیند و هر چقدر هم که زبان می ریزد برای خنداندن ِ بابا؛
امام بیش تر می بارد...
.
رقیه اما شکایت ِ #اشک های بابا را فقط به علی می گوید و علی هم فقط گوش می کند و گاه گاهی لبخندی تحویل حضرت ِ سه ساله ای می دهد که خیلی دوست دارد نقش ِ #مادر ِ شش ماهه ها را بازی کند...
.
.
خلاصه سه ساله، سه ســــــــــــال است از گل کمتر نشنیده و اگرچه شب های #کربلا زیادی شب اند و تاریک؛
اما رقیه دلش مثل ِ همیشه روشن است...
.
آخر اینجا پاسبان ِ خیام #عباس است و #عمو هست و #امن هست و #بابا هست و #داداش علی هست و #آب هست و عـ طـ شـ نیست...
.
تا فردا اما؛
خدا بزرگ است...
.
🕊واحد خواهران کمیته خادمین شهدا استان هرمزگان🕊
🆔 @Khaharan_khademin_hrm