eitaa logo
هیئت خواهران خادم الزهراسپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی_همدان
2.5هزار دنبال‌کننده
12.9هزار عکس
6.5هزار ویدیو
158 فایل
ارتباط با ادمین @Yassekaboood هیئت خواهران خادم الزهرا سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی همدان بلاخره خون شهید محمد حسین عزیز می‌جوشد و حاج قاسم هست #حدادیان #گلستان هفتم #شهید جمهور #تنها هیات مذهبی به نام #حاج قاسم در کشور @khaharankhademozahra
مشاهده در ایتا
دانلود
هیئت خواهران خادم الزهراسپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی_همدان
📓رمان امنیتی رفیق #قسمت24 حانان چند جرعه از دوغ کنار دستش را نوشید و نفس عمیق کشید: - ببین، راست
📓رمان امنیتی رفیق نفهمید چقدر گذشت تا یک پراید چندمتر عقب‌تر از او پارک کرد. نور چراغ‌های پراید که خورد به چشمانش، تمام سرش تیر کشید. دستش را جلوی چشمانش گرفت. نتوانست بفهمد کیست؛ چون شیشه‌های ماشین دودی بودند. صدای حسین را از بی‌سیم شنید: - کمیل کجایی الان؟ - من ده متری باغ، پشت درخت‌های کنار مادی‌ام. نشستم روی موتور. یه پرایدم الان اومده نزدیک من پارک کرده. شیشه‌هاش دودیه، یکم بهش مشکوکم. صدای خنده حسین را شنید: - نمی‌خواد مشکوک باشی! اون منم! کمیل متحیر ماند و با دهان باز، برگشت و به پراید نگاه کرد. از تعجب نتوانست حرفی بزند. هنوز باورش نشده بود. حسین گفت: - آهان، الان دیدمت. - شما... شما اینجا چکار می‌کنین؟ - بابا چرا تعجب می‌کنی؟ دارم بهت می‌گم کمبود نیرو داریم یعنی همین. امسال اوضاع با همیشه فرق داره. هنوز از تعجب کمیل کم نشده بود. حسین نهیب زد: - من این‌جا هستم حواسم به در باغ هست، تو برو یه دوری دورتادور باغ بزن، ببین در پشتی نداشته باشه. شاید لازم بشه داخل هم بری. - چشم حاجی. کمیل از موتور پیاده شد و نفس عمیقی کشید. به طرف دیوار غربی باغ قدم برداشت. یک دور کامل باغ را دور زد و مطمئن شد در دیگری ندارد. پس بعید بود سارا از باغ خارج شده باشد. بی‌سیم زد به حسین: - حاج‌آقا، باغ فقط همون یه در رو داره. یکم مشکوک نیست؟ خیلی بی‌فکری کردن که فقط یه در گذاشتن براش! - عجیبه. شاید یه راه درروی دیگه دارن. ببین کمیل، الان باید بری داخل، ببینی چند نفر غیر سارا داخل باغن؟ فقط قبلش بیا این‌جا، میکروفون رو از من بگیر که ببری داخل نصب کنی. کمیل دوباره نگاه گذرایی به اطراف انداخت و زیر لب گفت: - خدا به خیر بگذرونه! و به سمت پراید قدم تند کرد. برای این که دیده نشود، از بین همان درخت‌ها حدود بیست متر پیاده رفت تا فاصله‌اش از در باغ بیشتر شود و تصویرش در دوربین‌هایی که احتمالا جلوی باغ نصب شده بود نیفتد. رفت داخل شیب مادی و خودش را رساند به ماشین حسین. می‌خواست کسی متوجه ارتباطش با حسین نشود. حسین در ماشین را باز کرد و گفت: - خوشم اومد از زرنگیت! بیا، این رو ببر اگه جای مناسبی دیدی نصب کن! کمیل میکروفون را گرفت و گفت: - فقط حاجی، ببخشید می‌پرسم؛ ولی اینا احتمالا دوربین نصب کردن، سگ هم دارن. چه خاکی به سرم بریزم؟ ادامه دارد... .
هیئت خواهران خادم الزهراسپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی_همدان
#بشقابهای_سفره_پشت_باممان #قسمت24 📡 ابعاد فروپاشی خانواده در برنامه‌های ماهواره‌ای 0⃣2⃣بی‌بی‌سی فا
📡 ابعاد فروپاشی خانواده در برنامه‌های ماهواره‌ای 1⃣2⃣لذّت برای زندگی یا زندگی برای لذّت؟ لذّت‌گرایی و دور ماندن از فضاهای معنوی 🔸برخی از مردم بدون توجّه به اهداف پیدا و پنهان شبکه‌های ماهواره‌ای📡، تنها در پی لذّت بردن از برنامه‌های مختلف هستند. اینها به جهت ضعف شدید در مسائل معنوی، لذّت‌گرا شده و لذّت را هم تنها در همین لذایذ مادّی محدود کرده‌اند. از نگاه اینها مهم نیست که متولّیان شبکه‌های ماهواره‌ای با پخش این برنامه‌ها چه اهدافی را دنبال می‌کنند. آنچه اهمّیت دارد، لذّت بردن است که این شبکه‌ها زمینۀ آن را فراهم کرده‌اند. 🔹لذّت فیلم و سریال‌های ماهواره‌ای، نقد است؛ نسیه نیست. چشیدن آن سخت نیست، آسان است. نیاز به مقدّمات خاصّی ندارد؛ همین که نگاه می‌کند، لذّت می‌برد. ما تا نتوانیم طعم شیرین معنویت را به صورت نقد به کام این جوان بچشانیم، نمی‌توانیم او را از شبکه‌های ماهواره‌ای جدا کنیم. 🔸شیرینی محبّت خدا🕋، به قدری است که اگر کسی آن را چشید، لذّت‌های دیگر برای او بی‌مزه و یا حتّی تلخ می‌شود؛ اوّل. چه کنیم که طعم شیرین محبّت خدا را بچشیم؟ دوم. چه کنیم که این طعم را به کام دیگران بچشانیم؟ 📚بشقاب‌های سفره پشت باممان، ص 119-121