دکتر شریعتی، مرحوم یا شهید!؟
🔻٢٩ خرداد ١٣۵۶ خبر فوت ناگهانی #دکتر_شریعتی در لندن، خیلیها را شوکه کرد. با توجه به فضای سیاسی آن زمان، افکار عمومی بیش از آن که این اتفاق را «مرگ طبیعی» بداند، آن را حذف فیزیکی و «شهادت» تلقی کرد.
فرضیهای که حتی پس از سقوط رژیم #شاه و انتشار اسناد #ساواک نیز اثبات نشد.
▪️ ایتالله خامنهای در حاشیهای که بر کتاب جریانها و سازمانهای مذهبی سیاسی ایران نوشتهاند این ماجرا را اینگونه روایت میکنند:
«در آغاز همه متقاعد بودند که او کشته شده است. من در مشهد جزو سه چهار نفر اولی بودم که از واقعه مطلع شدند و تقریبا شک نکردیم که شهید شده است. پدرش هم در جلسهی دو سه روز بعد در منزل یکی از دوستان، هنگامی که نرم نرم به او تفهیم شد که دکتر فوت کرده است، اولین جملهی او که با گریه و زاری همراه بود این بود: علی را کشتند. و همه جمعیت ٢٠-٣٠ نفره ی آن جلسه که همه هم میگریستند همین را فهمیده بودند. مسأله #سکته و ربط آن با روزی هفتاد هشتاد #سیگاری که دکتر دود میکرد، بعدا به تدریج مطرح شد.»
● منبع: موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی
🇮🇷 #اتحادیه_عماریون
🔺#همدلی
🔻#انقلابی_گری
@khakestary_amar
✍ در حادثه کربلا با سه نمونه شخصیت روبرو میشویم.
اول: حسین (ع)
حاضر نیست تسلیمِ حرفِ زور شود.
تا آخر میایستد.
خودش و فرزندانش شهید میشوند.
هزینه انتخابش را میدهد
و به چیزی که نمیخواهد تن نمیدهد.
از آب میگذرد، از آبرو نه
دوم: یزید
همه را تسلیم میخواهد.
مخالف را تحمل نمیکند.
سرِ حرفش میایستد.
نوه پیغمبر را سر میٔبرد.
بی آبرویی را به جان میخرد
تا به چیزی که میخواهد برسد
سوم: عمرِ سعد
به روایتِ تاریخ تا روز ٨ محرّم در تردید است.
هم خدا را میخواهد هم خرما،
هم دنیا را میخواهد هم آخرت.
هم میخواهد حسین (ع)را راضی کند هم یزید را.
هم اماراتِ ری را میخواهد،هم احترامِ مردم را.
نه حاضر است از قدرت بگذرد،نه از خوشنامی.
هم آب میخواهد هم آبرو.
دستِ آخر اما عمرِ سعد کسی است
که به هیچکدام از چیزهایی که میخواهد نمیرسد.
نه سهمی از قدرت میبرد نه از خوشنامی
👈 ما آدمهایِ معمولی راستش نه جرات و ارادهِ حسین (ع) شدن را داریم،
نه قدرت و ابزارِ یزید شدن را
اما در درونِ همه ما یک عمرِ سعد هست!
من بیش از همه از عمر سعد شدن میترسم...
#دکتر_شریعتی
#وفای_به_عهد
🇮🇷 #اتحادیه_عماریون
🔺#همدلی
🔻#انقلابی_گری
@khakestary_amar