eitaa logo
محمد شهبازیان /الف لام میم
9.8هزار دنبال‌کننده
860 عکس
642 ویدیو
113 فایل
✳️الف لام میم 👈 انسان لایق موعود به تعبیر سهراب سپهری، خرده هوشی سر سوزن ذوقی در مباحث مهدویت دارم. شاید؛ نوشتارهای من مصداقی از آن جهاد تبیین باشد. راه ارتباطی با استاد جهت ارسال سوالات👇 @shahbaziyanclass
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 دوست داشتم ثواب این همه که تربیت کردم برای این طلبه باشد و ارزش یک کارش را به من بدهد 🔹 در زمان طلبه ای با لباس کهنه بر در خانه‌اش آمد و گفت: میرزا را کار دارم. مردم گفتند: میرزا برای وقت ندارد، آن موقع تو آمده‌ای و می‌گویی میرزا را کار دارم؟ 🔸 گفت: عیبی ندارد من می‌روم، اما به میرزا بگویید فلانی آمده بود. 🔹 خبر به میرزای شیرازی رسید، ناگهان میرزا سر و پای برهنه دوید و طلبه را در گرفت. دفتر دار میرزا تعجب کرد. وقتی آن طلبه رفت، میرزا گفت: «دوست داشتم ثواب این همه که تربیت کردم برای این طلبه باشد و ارزش یک کارش را به من بدهد!» 🔸 گفتند: میرزا کار این طلبه مگر چه بوده؟ میرزا گفت: این طلبه به یکی از دهات های سنّی نشین رفت و گفت بچه هایتان را بیاورید یاد می دهم بدون پول. 🔹 سنی ها گفتند خوب است بدون پول است. این طلبه از اول که قران یاد این بچه ها می‌داد، بذر امیرالمؤمنین (علیه السلام) را در دل این بچه ها کاشت. این ها بزرگ که شدند شیعه شدند و پدرانشان را از مذهب باطل به مذهب حق راهنمایی کردند. دیری نگذشت که این دهات تماما شیعه شد. 🔸 این طلبه ۱۵سال شب ها بر در خانه ها می‌رفت و یواشکی نانی که آن ها بیرون می انداختند را می خورد. ۱۵سال اینگونه زحمت کشید تا توانست یک روستا را کند. 📚به نقل از: مصباح الهدی، نوشته آیت الله خراسانی (حفظه الله تعالی)، عربی ص 292
🔻 شخصی یهودی به امام هادی علیه السلام علاقه داشت، مردم اطراف حضرت حلقه زده بودند و آن یهودی هم گردن می کشید که حضرت را تماشا کند، حضرت به فرد یهودی اشاره کردند و فرمودند: 🔸 اشتباه می کنند کسانی که تصور می کنند محبت تو نسبت ‏به ما برای تو بی فائده است؛ تو مسلمان نخواهی شد؛ ولی خداوند یک فرزندی به تو خواهد داد که از شیعیان ما خواهد شد. 🔹 شاید این اثر همان محبت یهودی نسبت به امام هادی علیه السلام بوده که فرزندش شیعه شده است. 🔸 کسی که الآن در عباداتش هم ‏کوتاهی کند، سیر ولائی او اثر خودش را خواهد داشت. 🔹 وقتی برای یک یهودی محبت به امام هادی علیه‌السلام اینگونه باشد، آن شیعه دیگر معلوم است. 🔸 جریان حارث همدانی که شعرش مشهور است موید است؛ او پیرمردی در اطراف کوفه بود، مریض بود، عصازنان خدمت حضرت امیرالمومنین علیه السلام آمد، حضرت از او سوال فرمودند حارث تو با این حالت، چه شد که این جا آمدی؟! گفت: عشق و محبت شما مرا این جا کشاند. 🔹 حضرت شروع کردند آن اشعار را خواندن: یاحار هَمْدانَ مَنْ یَمُتْ یَرَنی. توضیح دادند که این محبت به درد تو می خورد و آنجا اشعار قشنگی هم حضرت نسبت به او می گویند که آتش اگر روز قیامت بخواهد سراغ تو بیاید میگویم نه این مال ماست و مرا پذیرفته بوده است. کد ۱۶۱ ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ 🔺 کانال رسمی حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: @nasery_ir ‌ ‌ ‌ ‌